سال 1435 - جلسه14

سخنران آیت‌اللَه سید محمدمحسن حسینی طهرانی

تاریخ سخنرانی 1435/09/30

توضیحاتشرح فقره وَ اَنَا يا سَيِّدى عائِذٌ بِفَضْلِكَ هارِبٌ مِنْكَ اِلَيْكَ مُتَنَجِّزٌ ما وَعَدْتَ مِنَ الصَّفْحِ عَمَّنْ اَحْسَنَ بِكَ ظَنّاً 1ـ مرحوم علامه طهرانی همیشه دوست داشتند روی سفره‌ای که هستند دیگران هم بیایند استفاده کنند و این فیض به همه برسد. 2ـ ما از حضور و سیما و شمایل و طرز برخورد مرحوم علامه طباطبایی استفاده‌ها می‌کردیم. 3ـ مرحوم علامه طهرانی فرمودند قضایایی برای انسان روشن می‌شود که خوابش را هم نمی‌بیند و کار دنیا خیلی حساب دارد. 4ـ نقل خوابی از مرحوم علامه طهرانی در اواخر عمر ایشان، که کسب رضایت معماری که در گذشته از او ناراضی بوده، او را به مرحله‌ای بالاتر می‌برد. 5ـ از این ماه رمضان باید برای ماه‌های دیگر استفاده کرد و حال و هوای این ماه را به ماهای دیگر بکشانیم و از مهمانی که در خانۀ دل جا گرفته با مراقبه پذیرایی کنیم. 6ـ کسی که حسن ظن به خدا ندارد اصلاً با خدا ارتباط ندارد و همین حسن ظن و ارتباط است که باعث بخشش الهی می‌شود. 7ـ ملک الموت به شخصیت و علم و موقعیت آدم کاری ندارد او کارش را انجام می‌دهد (آنچه مفید است پیروی از بزرگان است). 8ـ داستان شخص معممی که اطبا به او گفته بودند تا 6ماه دیگر زنده‌ای ولی او بیشتر از دو ماه عمر نکرد زیرا خودش مرگ را باور نداشت. مرحوم علامه با اینکه مرگ خود را می‌دانست اما خندان بود و روز شماری می‌کرد چون آن را باور کرده بود. 9ـ شخصی که مبتلا به بیماری شده بود و متوسل به راههای غیر عادی شد (با اینکه چند بار به او گفته شده بود همین مسیر عادی را بروید) بعد از دو ماه مرد، چون می‌خواست از مشیت الهی جلو بیفتد. 10ـ خدا فقط با حقیقت انسان کار دارد، سالک در ارتباط با خدا باید فقط به صرف الوجود خودش نگاه کند، مانند بچه‌ایی که تازه بدنیا آمده و همه کارهای او را مادرش انجام می‌دهد. و خداوند توقع دارد که شخص خود را هیچ بداند و به او حسن ظن داشته باشد. 11ـ مرحوم علامه طهرانی به شخصی گفتند تا آخر زمان ارتباطتان این را در ذهن خود داشته باشید: گوسفندی که قربانی می‌شود و همه اجزایش را تقسیم می‌کنند چیزی بعد از تقسیم باقی نمی‌ماند آنچه که مردم با آن کار داشتند اجزا بدن او بود در حالی که حقیقت گوسفند باقی مانده و من هم با حقیقت خودت کار دارم نه با موقعیتت. انسان این‌طور باید با خدا ارتباط داشته باشد و ذره‌ای نباید برای خود در نظر بگیرد. 12ـ انسان تکلیف را باید انجام بدهد در عین حال به حساب نیاورد و همۀ توفیقات را باید از خدا ببیند و عملش را به رخ خدا نکشد.