علت نفوذ استعمار در بین علما در جریان مشروطه

جریان مشروطه برای امثال ما درس عبرتی است تا به این نکته پی ببریم که در جایی که بزرگان و علمایی همچون مرحوم اخوند خراسانی و مرحوم نائینی ها و شیخ فضل الله نوری ها نتوانستند مرام خود را پیاده

بالاخره انها مسلط شدند و ریشه اسلام را در اوردند و اسمی از اسلام باقی نگذاشتند و این شد جریان مشروطه

بدهد ان نکات را تشخیص بدهد کجا پایش را بگذارد و کجا توقف کند این از عهده او می امد لذا گریه می کند برای این که استعمار می اید و مشروطه را به راه می اندازد و یک مرتبه متوجه می شوند کلاه بر سرشان

دانستیم رئیس جمهور اول بعد از انقلاب بلایی بر سر این مملکت بیاید که دیگر جبران نخواهد شد اینها چشمهایشان بیناست و اینها کنار گذاشته شدند در جریان مشروطه مساله از این قرار بود

مملکتی اینها از چیزهایی بود که ما در زمان سابق مشاهده می کردیم گرچه در تاریخ مشروطه نسبت به این قضیه صحبت شد و افرادی در این زمینه مطالبی نوشتند و مسائلی را به مردم ارائه دادند ولی از انجائی

ببینید در جریان مشروطه مسئله مسئله خیلی مهمی بود بزرگان از شیعه و از فقها و از مراجع مانند مرحوم اخوند خراسانی مرحوم اخوند ملاصالح مازندرانی و همین طور مرحوم شیخ فضل الله نوری در اوایل کار... اینها به دنبال مشروطه بودند دیگر و تعقیب می کردند این مسائل را همه را پیگیری می کردند ولی مطلب این بود که ایا انها که به دنبال این مطالب بودند ایا از ان بینش و بصیرت کافی که در پشت این قضیه... خیلی عجیب است در جریان مشروطه تمام برنامه های اغفال کننده مسائل دینی بود دیگر ظلم از یک طرف روشن اجرای عدالت واضح تعدی که بر مردم از طرف حکام قاجار می شد این تعدی روشن بود واضح بود اما صحبت در

مرحوم سید مرتضی کشمیری یکی از ان افراد بود گفتند شما جزو کدام طرف هستید مشروطه خواه یا ازادی خواه هستید ایشان گفت ما نه جزو این هستیم و نه جزو ان و بعد گفت یک عده گرگ و حیوان به جان هم... افتادند به عنوان دین و طرفداری از دین و مردم را دارند این وسط له می کنند التفات کردید در جریان مشروطه به خوبی مشخص شد که هدایت جامعه باید به دست فردی باشد که متصل به غیب باشد این مسئله در ان جا

مخالفت اخوند ملا قربانعلی زنجانی با طرفداران مشروطه

و دیگر اقای حاج ملا اقا جان گفتند که مرحوم اخوند ملا قربانعلی چون می دید که طرفداران مشروطه عمال انگلیس ها هستند و سردمداران ان از ایادی کفار و مغرب زمین بوده و در ایران ایجاد فتنه و بلوا... نموده اند لذا در ان زمان از مخالفین معروف و مشهور مشروطه بود و مشروطه خواهان با او مخالفت های بسیار می کردند و حتی چندین مرتبه خواستند او را بکشند و ترور نمایند ولیکن موفق نشدند

یکبار یکی از اعاظم علمای طهران با چندین نفر از روسای مشروطه خواهان برای متقاعد ساختن اخوند به زنجان رفتند و در میان انها یکی اپرم ارمنی و یکی دیگر از روسای نظمیه بود و انها هم دست و هم داستان به زنجان رفتند و گویا اپرم یا ان

به تعهدات و مسائل مشروطه بین انسان و سایر افراد صحبت شد که علی رغم انچه مصطلح و معروف است که شروط و تعهداتی الزام اور است که در ضمن عقد لازم مانند بیع و ازدواج باشد ولی بنا بر مبنای دقیق تر

عدم توجه به مسئله مشورت در قبل از انقلاب و زمان مشروطه

گرچه در تاریخ مشروطه نسبت به این قضیه صحبت شد و افرادی در این زمینه مطالبی نوشتند و مسائلی را به مردم ارائه دادند ولی از انجایی که نسبت به این قضیه ان طوری که باید و شاید مطالعه نشده بود و

در زمان مشروطه به سراغ حاج ملا قربانعلی هم امده بودند و چون زیر بار نرفته بود ایشان را تبعید کردند و منزلش را اتش زدند و اثار ان تا همین اواخر باقی مانده بود اری این قبیل افرادی که اتصال

تقابل استبداد و مشروطه نمونه ای از اختلافات باطل الطرفین

در زمان مشروطه عده ای طرف دار استبداد بودند و می گفتند حکومت باید

با تمام هوش و فراستی که در شما سراغ دارم و با این متانت و درایتی که دارید چگونه عاجز از اداره تشکیلات خود هستی و شاید ملت ایران لیاقت یک چنین پادشاه مشروطه خواه قانونی را نداشته باشد و تو

ملت ایران لیاقت یک چنین پادشاه مشروطه و قانونی و وطن پرستی را نداشت

چون برای غلبه بر خصم مخالفین به او می گفتند تشکیل حزب بده او در جواب می گفت من وقتی پادشاه مشروطه هستم رئیس حزب ملت و عموم افراد کشور عضو ان خواهند بود اما اگر عده قلیلی از این حزب را جدا نموده متمایز کردم و گفتم که استثناء این حزب من خواهد بود و اختصاص به

 صلاه الجمعه واجبه مطلقه لا مشروطه بوجود الامام او المنصوب او الفقیه الجامع المبسوط الید فی الحکومه الشرعیه لکنها لا تصح الا باقامه الامام او من یحذو حذوه و مثلها کمثل صلاه الظهر بالنسبه

مطلقه لا مشروطه علی اننا لم نحصل علی معنی شرطیه السبعه فی الوجوب و الخمسه فی الانعقاد الا ان یقال باستحباب الصلاه فی الخمسه بحیث یتدارک بها مصلحه الصلاه الواجبه اختیارا لا الزاما منه عفی عن جرائمه

لوضوح انه لو کان صلاه الجمعه غیر مشروطه بوجود المنصوب فاللازم ان یصلی اهل القری صلاه الجمعه بلا ریب کما یصلون صلاه الجماعه فی سائر الایام و احتمال عدم وجود امام الجماعه فیهم ضعیف جدا بل لو

البته این کلام مرحوم نائینی در کتاب تنزیه المله بر اساس استدلال بر صحت و اتقان حکومت مشروطه بنا نهاده شده است زیرا این کتاب به منظور تصحیح قوانین مشروطیت نوشته شده و در ان سعی شده است که

کما اینکه در صدر مشروطیت وقتی که بنا شد مجلس تاسیس شود اصلا بنا نبود که یهود و نصاری وارد مجلس بشوند و در ان شرکت کنند ان لواداران مشروطه اول که در خفیه و پنهانی راه سیاست مزورانه را در دست

و مشروطه و محدوده بودن نحوه سلطنت عادله ولایتیه و ابتناء اساسش را بر ان دو اصل مبارک حریت و مساوات و مسوولیت مترقبه بر انها و متوقف بودن حفظ مقوماتش را به این دو رکن مقوم از انچه بیان

علت نفوذ استعمار در بین علما در جریان مشروطه

جریان مشروطه برای امثال ما درس عبرتی است تا به این نکته پی ببریم که در جایی که بزرگان و علمایی همچون مرحوم اخوند خراسانی و مرحوم نائینی ها و شیخ فضل الله نوری ها نتوانستند مرام خود را پیاده

بالاخره انها مسلط شدند و ریشه اسلام را در اوردند و اسمی از اسلام باقی نگذاشتند و این شد جریان مشروطه

تقلید کورکورانه عامل انحراف مشروطه

در جریان مشروطه روحانیت دو دسته شده بود یک دسته مشروطه خواه و یک دسته سلطنت طلب در راس مشروطه خواه ها اخوند صاحب کفایه ملا عبدالله مازندرانی حاج میرزا حسین خلیلی مرحوم نائینی و شیخ فضل الله نوری بودند البته شیخ فضل الله نوری در ابتدا با مشروطه خواهان بود ولیکن بعدا با انها هم به معارضه

رجوع شود به تاریخ بیداری ایرانیان کرمانی ج 1 ص 263 268 ج 3 ص 467 تاریخ مشروطه ایران کسروی ص 285 و 296 و 528 مردان علم و عمل شریفی ج 4 ص 329 جهت اطلاع بیشتر رجوع شود به مقاله بررسی علل... اختلاف علمای مشروطه خواه و مشروعه خواه در قبال مشروطه و مفاهیم مرتبط با ان فصل نامه تاریخ معاصر ایران سال 10 شماره 38 تابستان 1385 شمسی شایان ذکر است که در کتاب شهدای روحانی مشروطه ابراهیم ملکی... نام 52 نفر از علمایی که در جریان مشروطه به شهادت رسیدند را به همراه نحوه شهادت انها ذکر می نمایند هم چنین رجوع شود به شهداء الفضیله علامه امینی شهدای قرن 14 محقق جهت اطلاع از وقایع مشروطه... رجوع شود به تاریخ بیداری ایرانیان ناظم الاسلام کرمانی تاریخ انقلاب مشروطیت ایران ملک زاده تاریخ مشروطه ایران کسروی

ملا محمدکاظم یزدی و انصار و اعوان او از طرف دیگر به دنبال مشروطه و مقابل ان مردم را به جان هم انداخته بودند بودند افرادی همچون مرحوم سید مرتضی کشمیری و حاج میرزا حبیب خراسانی و حاج ملا

تاثیر نقشه های مزورانه دول اجنبی در لواداران مشروطه

در جریان مشروطه به طور وضوح این حقیقت برای همه مردم  چه عالم و

در این فلسفه ها حکومت بر اساس انتخاب بوده و کیفیت ان به مشروطه سلطنتی یا به جمهوری یا به بعضی از انحاء دیگر تقسیم می شود بنابراین جمهوری بدین طرز رای گیری و انتخاب اکثریت قسیم و نظیر مشروطه از قالب های غربی است و با روح اسلام سازگار نیست

بزرگان ما در نهضت مشروطیت و گیرودارها و کشمکش های طرفداران استبداد و مشروطه دچار اشتباه شدند دسته ای به عنوان انکه مشروطه مردم ستمدیده را از زیر یوغ استبداد و ظلم امراء و حکام جائر می رهاند... و چون راه را منحصر در ان دو می دیدند بر سر هم کوفتند کسی نگفت هم مشروطه غلط است و هم استبداد اسلام صحیح است و بس حکومت اسلام حکومت اسلام است حکومت رسول الله است نه یک حرف کم و نه یک حرف زیاد

یک قسم دیگر از حکومت حکومت مشروطه است که در ان به پادشاه مسوولیت نمی دهند بلکه مسوولیت را به مجلس داده و برای پادشاه حق توشیح تنفیذ می گذارند بطوری که انچه از مجلس گذشته اگر پادشاه توشیح

گذاریم بالاخره در همان حکومتهای جمهوری هم دیدند و دیدیم رئیس جمهور چطور مردم را به هر طرف می کشاند یا در مشروطه شاه و در حکومتهای استبدادی ان شخص دیکتاتور و مستبد هر رایی داشته باشد حکم نهائی

در این فلسفه ها حکومت بر اساس انتخاب بوده و کیفیت ان به مشروطه سلطنتی یا به جمهوری یا به بعضی از انحاء دیگر تقسیم می شود بنابراین جمهوری بدین طرز رای گیری و انتخاب اکثریت قسیم و نظیر مشروطه از قالبهای غربی است و با روح اسلام سازگار نیست

بزرگان ما در نهضت مشروطیت و گیرودارها و کشمکشهای طرفداران استبداد و مشروطه دچار اشتباه شدند دسته ای بعنوان انکه مشروطه مردم ستمدیده را از زیر یوغ استبداد و ظلم امراء و حکام جائر می رهاند... چون راه را منحصر در ان دو می دیدند بر سر هم کوفتند کسی نگفت هم مشروطه غلط است و هم استبداد اسلام صحیح است و بس حکومت اسلام حکومت اسلام است حکومت رسول الله است نه یک حرف کم و نه یک حرف زیاد