اسرار عاشورا (2) از دیدگاه اهل معرفت، مجموعه بیانات ارزشمند حضرت آیت الله حاج سید محمدمحسن حسینی طهرانی قدّس الله سرّه است که پیرامون نهضت عاشورا ایراد فرمودهاند.
این مجموعه، بیانات حضرت آیتالله حاج سیدمحمدمحسن حسینی طهرانی ـ رضواناللهعلیه ـ در اعیاد غدیر خم است که در سنوات مختلف بیان فرمودهاند.
همزمان با ایام ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از "نرم افزار جامع آوای ملکوت" رونمایی شد. این نرم افزار مشتمل بر آثار حضرت علامه آیه الله حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی و حضرت آیه الله حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی - رضوان الله علیهما - که در ۶ مجموعه تنظیم و منتشر شده است.
کتاب «سیره صالحان: در حجیت افعال و گفتار اولیای الهی» از آثار حضرت آیةاللَه حاج سیّد محمّد محسن حسینی طهرانی - قدس الله سره - منتشر شد.
این کتاب مشتمل بر بیانات حضرت علامه آیةاللَه حاج سیّد محمّد حسین حسینی طهرانی - قدس الله سره - می باشد که با مقدمه و تصحیح حضرت آیةالله حاج سید محمدمحسن حسینی طهرانی ـ قدس سره ـ در 2 جلد به زیور طبع آراسته شده است.
با سلام.
شما در يكى از جلسات فرموديد: «امام زمان خلاف شرع نمیكنند؛ مثلاً دستور نمیدهند كه آبروى كسى را در مجلس ببريد». حال با توجه به این مطلب، این سؤال به وجود میآید که آيا پيامبر و ائمه هیچگاه دستور به قتل بعض از افراد ندادند؟ آيا امام زمان نمیتواند دستور دهد: «مادرت را بكش يا آبروی کسی را ببر»؟
سلام عليكم.
آيا میشود معناى عبارات ذکر سلام نماز را برايم شرح دهيد؟ چرا «السلام علينا» مقدم بر «عباد الله الصالحين» آمده است؟ «السلام عليكم و رحمة الله و بركاته» چه كسانى را شامل مىشود؟
از پاسخهاى قبلى بسيار متشكرم.
آيا محراب و گلدستههای مساجد و حرم امامزادگان، از مصادیق بدعت است؟ اگر بدعت است، علّت آن چیست؟ به علت بلندى، تزئينات يا علّتهای دیگر؟
با سلام و احترام و عرض ارادت.
اينجانب ٢٨ سال دارم و تمام گناهان حرام را غیر از دزدی انجام دادهام. پس از آشنایى با مکتب مرحوم علامه طهرانی رضواناللهعلیه نحوۀ نگرشم به دنیا و زندگی به کلّی تغيیر کرده و با امدادهاى الهى دست از گناه كشيدم و به تحصيل علوم آلِ محمد مشغول شدم و به لطفِ خداوند متعال، الآن حتى يک ساعتم را بدون خواندن كتب ايشان نمیگذرانم و به دنبال درمان روح خستۀ بيمارم هستم.
حالا با توجه به فرمایش حضرتعالی مبنی بر اینکه «هر گناه موجب از بین رفتن یک رتبه از کمالات وجودی انسان میشود و انسان را از بهفعليت رساندن آن مرتبۀ از كمال كه در وجود همه موجود است براى هميشه محروم میکند» تكلیف منِ مسکین با آن همه گناه چه میشود؟
میدانم اسلام رابطۀ اعمال گذشته را با انسان قطع میکند چون خداوند متعال وعده آن را داده است؛ اما بنده در این مورد بسيار طمع دارم و سؤالم راجع به آن مقدار باقیمانده است.
با تشکر.
لطفاً راهنمايى بفرماييد.
باتشكر فراوان.
بسيار متشكرم.
بنده بسيار به مكتب حقّۀ اولياى خدا، مخصوصاً در عصر حاضر، به مکتب حضرت علامه طهرانى علاقهمند مىباشم و با اينكه در اثر غفلت و تنبلى زیاد به دستورات اين مكتب حقّه عمل نمىكنم، اما هر كجا كه فرصتى پيش مىآيد، به تبليغ معارف اين مكتب حقّه مىپردازم و نام علامه طهرانى بزرگوار و همچنين آقا سيد محسن طهرانی را میبرم. چه بسا افراد زيادى از آشنايان، در اثر حرفهاى من به اين مكتب حقّه علاقهمند شدهاند. مىخواستم بپرسم آيا اين كار بنده درست است يا نه؟
سلام عليكم.
آيا مطالبى كه نقل میشود در رابطۀ با اشكالاتى كه فخررازى به مولانا و شاگردانش میكرد و به همين خاطر مولانا و شاگردان هجرت كردند به منطقهاى ديگر صحيح است؟
آيا صحیح است که مرحوم میرداماد هم در جواب شعر مولانا که «پاى استدلاليان چوبين بود» با كنايه و با زبان شعر اشاره به همين تحت فشار بودن مولانا از جانب فخر رازی كردهاند؟
با سلام.
آيا شناختن ولى و تبعيّت از او واجب است؟
چرا كسانى كه از ولايت امثال حضرت حداد و مرحوم علامه جدا شدند مستحق عقاب و سرزنشاند؟ آیا این افراد نمیتوانند مثل یک مسلمان عادی زندگی کرده و در آخرت حداقل به بهشت رفته يا جهنم نروند؟
اگر مالی به عنوان هديه به انسان برسد كه احتمال قریب به يقین میدهد که خمس آن پرداخت نشده است، دراینصورت آیا باید خمس آن مال را خودمان پرداخت کنیم؟
آیا شما مبالغ خمس را قبول میکنید؟
برای بنده که در خارج از كشور زندگی میكنم چه راهی جهت پرداخت خمس وجود دارد؟
با تشكر.
سلام عليكم. شنيدهام كه مرحوم آقا رضواناللهعليه در فرمايشاتشان در نوارها، فرمودهاند: «یک طلبه خوب است که صبح براى كسب روزى برود و عصر عباى خود را بر دوش بياندازد و براى تبلیغ در راه خدا برود و مزدی دریافت نکند چون در روز محاسبه به او میگویند مزدت را در دنیا گرفتهای». آیا این مطلب صحیح است؟
براى طلابى كه بهطور آزاد درس میخوانند و از مزاياى حوزه استفاده نمیكنند و زن و فرزند دارند و اجاره منزل میدهند، آيا در ضمن تحصيل، كار كردنشان براى تأمين زندگى اشكالى دارد؟
میخواستم علت و وجه تسميه كتابتان را بدانم (اسرار ملكوت). چون ایرادی که بدان وارد میکنند این است که: این مطالب اگر از اسرار است پس چرا فاش شده و اگر از اسرار
نیست پس اين اسم ديگر چيست؟ (گرچه ميتوان وجوهى را براى آن متصور شد ولى ميخواستم آن علتى كه خود شما مد نظرتان است بدانم). شكرا.
سلام عليكم.
آيا شما سفر و اقامت در كشورى مانند استراليا را براى ادامۀ تحصيل در مقطع دکتری را مجاز میدانید؟ اگر با این نیت که بعد از تحصیل مدرک، هدف بازگشت باشد چطور؟
با سلام.
نظر حضرتعالى در رابطه با كتاب «ناسخ التواريخ» چيست؟ آيا صحيح است كه مرحوم قاضى توصيه به مطالعۀ اين كتاب میفرمودند؟
با توجه به این که علامه در کتاب خود فرمودهاند: «قبر حضرت زينب سلاماللهعلیها در مصر است» پس قبری که در سوریه است متعلّق به کیست که حتّی خود علامه هم به زیارت آن رفتهاند؟
اولا: آيا قراردادن اين نامها در سالروز ولادت اين حضرات معصوم عليهم السلام جایز میباشد؟ چرا که همگان به خصوص در بین رفقا این سنت به نحو بسیار شديد پیگیرى میشود وهمه ملزم هستند در این ايام برای والدین خود هدیه ببرند؟
ثانیا: اگر جایز نمیباشد چرا تا به حال در بين رفقا عدم جواز آن مطرح نشده است، در صورتی كه اين مساله مورد اتفاق همه است؟
ثالثا:در صورت مباح بودن آن مشكلاتى كه براى افراد بيش میآید چگونه بر طرف میگردد؟ مانند این: در رفقا فرزندی، در خانوادهاى كه پدر ومادر نيز از رفقاى قديمى هم میباشند ، بعلت اینکه هدیه ای که مرسوم است در این روز براى پدر ومادر برده شود از جانب والدينش كم مقدار به نظر آمده است مورد بى مهرى قرار ميگیرد، ولی فرزند دیگر چون مكنت مالی داشته وهديه پر قیمتی برده بر دیگر فرزندان برتری مییابد و در اینجا مسائل سلوکی که هیچ ، مسائل انسانی زیر پا گذارده میشود.
ا- بنده چند ساليست كه جزو شاگردان شما هستم و طبق دستور حضرتعالى در جلسات و در جواب سوالات دیگران سعى كردم دیگر با هيچ نامحرمی صحبت نكنم و حتى سلام و عليک هم نمىکنم. در اقوام نزديک ما عدهاى هستند كه انسانهاى خوب و خوش اخلاق و نمازخوانى هستند ولی سالک نیستند و طبق نظر دیگر علما صحبت کردن عادی مثل سلام و احوالپرسى و تشكر و اینها را اشكال نمیدانند و جزو اخلاق نيكو میدانند كه اگر سر سفره كسى غذا خوردند حتما از خانم خانه كه زحمت كشيده تشكر کنند. من هم به جایی كه مرا نتوانند ببينند مىرفتم و اگر سلام مىكردند جواب نمىدادم (تا حالا) و اين كار من يس از مدتها باعث شده که دید خوب آنها از مرام و مکتب حضرتعالی و بطور کلی از عرفان برگردد و خلاصه میگویند اینها ادب را رعايت نمىكنند و كمكم باعث اختلاف خانوادگى شد و من متهم هستم كه چرا جواب سلام كه واجب هست را نمیدهم. چه كنم؟
٢ - در جواب يكى از سوالات فرموديد كه سلام و احوالپرسى كردن زن نامحرم با استاد يا با ولی خدا اشکال ندارد. اگر استاد محرم است پس حجاب چرا؟ و اگر نامحرم است پس این صحبتها هم با او بايد اشكال داشته باشد؟ چگونه است؟
1- آيا اقامه جماعت در دبيرستان دخترانه براى ما جايز است؟
٢- آيا اجازه تدریس در حوزه علمیه خواهران را دارم؟
٣- این دو امر در سلوک ما تاثیر گذار خواهد بود؟
٤- مراد از غیر شامل غير رفقا مىشود يا كسى كه با راه عناد دارد؟
میخواستم از جنابعالی بپرسم که با شرايط گفته شده، بنده بايد ازدواج دائم كنم یا ازدواج موقت؟
سلام عليكم.
اينجانب از طريق یک واسطه شنيدم كه مرحوم علامه رضواناللهعلیه به یکی از رفقا فرموده بودند: «مسافرت زن، بدون شوهر صحیح نیست»؛ با توجه به اينكه امروزه اكثر طلاب به قم مهاجرت کردهاند و خانوادههای آنان دور از والدينشان هستند، در شرايطى كه مرد امكان سفر را نداشته باشد و خانم جهت دیدار از والدينش قصد سفر را داشته باشد، آیا مشمول اين منع میشود يا خير؟
با تشكر فراوان از زحمات شما.
به طور کلّی، انتخاب اسامی برای نوزاد از طرف شما چه حكمتى دارد و آیا این نامگذاری در تقدير نوزاد تأثير بسزايى خواهد داشت؟
از بين «محمد محسن» و «محمد مهدى» كداميک را شما ارجح مىدانيد و چرا؟
خواهشمندم صريح پاسخ دهيد چون نيازمند جواب این سؤالات هستم.
این حالت باعث شده است که:
۱. در تصمیمگیری برای آینده دچار تردید و مشکل شوم و هر اقدام یا خریدی را بیفایده بینگارم (با این تفکر که «وقتی قرار است بمیرم، اینها چه فایدهای دارد؟»).
۲. دچار اضطراب مضاعف شدهام؛ یعنی هم از مرگ (به دلیل نگرانی از اعمال و عذاب پس از مرگ) و هم از زنده ماندن (به دلیل ترس از دست دادن اطرافیان در حادثه) میترسم.
این وضعیت، حال روحی بنده و اطرافیان، به ویژه همسرم را مختل کرده است.
میدانم که ناامیدی از رحمت خداوند ناشی از ضعف ایمان است، اما در حال حاضر جز عذاب پس از مرگ چیزی برای خود متصور نیستم. لطفاً راهنمایی بفرمایید که چگونه میتوانم تفکرات خود را اصلاح کرده و از این اضطراب وجودی رهایی یابم؟
اشعارى از مولانا وجود دارد كه در آن مطالبى را بیان میکند كه با عقايد اهل تسنن دو آتشه توافق دارد! آیا براى تقيه بايد از خود سنىها هم پيشى گرفت؟!
مى خواستم بدانم این نوع درمانها چه جایگاهی در اسلام دارند؟ و در صورتيكه انسان سر خود از اين روشها جهت مداوا یا سم زدایی استفاده کند آیا دارای ضرر روحى و اخلاقى مى باشد؟




