می گوید اقا این از کوه گرفته شده کوهش در فلان جا فلان مشتری دوم از انجا می گذارد می رود می گوید بلند بشوم بروم از یک جا دیگر چیز کنیم بگیریم با مشهد رفته بودیم رفتیم یک جا شیرینی بخریم اجیل

دیگه ان را سرایت دادند به همه شرها و الا این قضیه را توی مشهد هم می توانستند انجام بدهند ما دوازده ما می شد دوازده و نیم ان جا دوازده بود ما می شد دوازده و نیم دیگه امدند چون پایتخت بود این

او صحبت می کردیم امده بودیم از یک جاده از مشهد می امدیم راننده بود داغ کرده بود گفت ان اسلامی که نتواند تاریخش را تاریخ قمری بکند ان اسلام اصلا ناقص است گفتم خوب بسیار خوب ما هم قبول داریم

دیگری را که ذهن انتزاع می کند و لزوم دیگری را که انتزاع می کند به لزوم اول لحاظ الی می دهد گرچه لزوم اول مفهوم استقلالی پیدا کرده است ما یک وقتی در مشهد منظومه می گفتیم ای کاش یک تابلویی بود مثل

گران کرده ما هم میوه را گران می کنیم همین حرفها یعنی من در اینجا به شما تضمین می دهم اصلا ما به عرفان کاری نداریم ما به سلوک کاری نداریم اصلا ما سالک نیستیم من چندی پیش بود از سفر که برگشته بودم مشهد یکی امده بود خواسته بود مثلا ما را نصیحت بکند گفتم اقا شما

توانید سرش بمالید باالفاظی مثل واقعیت عنایت و لطافت و ظرافت از این طور چیزها که نمی شود با ان بازی کرد حالا ان عنایت چیست یارو ان شخصی که در مشهد بود می گفت نه اصالت الوجود است و نه اصالت

کامپیوتری درست کردند که سر وقت اذان می گوید قم درست کردند که به هر محلی اشکال در این جا اینه که شما با این ساعت غروب با سایر جاها نمی توانید ارتباط برقرار کنید در تهران یک غروب کوک در مشهد یک غروب

در مشهد ساعت یازده ونیم اذان می شود ان نگاه می کنند که الان که ساعت یازده و نیم است چرا اذان گفتند این به وقت تهران به عنوان دقت و به عنوان فیکس بودنش الان این ساعت را در همه جا مورد توجه... دقیقه دیرتر است به درد همدان نمی خورد دوازده دقیقه دیرتر از تهران است مشهد نیم ساعت است شاهرود یک ربع زاهدان این قدر اصلا به طور کلی باید به تعداد هر شهری که هیچ هر قریه ای چون بین خود شر نیم

دیگه ان را سرایت دادند به همه شرها و الا این قضیه را توی مشهد هم می توانستند انجام بدهند ما دوازده ما می شد دوازده و نیم ان جا دوازده بود ما می شد دوازده و نیم دیگه امدند چون پایتخت بود این

همان مشهد که ما بودیم سر کوچه مان مسجد سهله بود کوچه کذا می گویند ای اقا در مسجد سهله مگر کوپن هم پخش می کنند بله اقا خود من رفتم خودم رفتم کوپن گرفتم دفترچه بسیج چی است از این چیزها مثلا

کامپیوتری درست کردند که سر وقت اذان می گوید قم درست کردند که به هر محلی اشکال در این جا اینه که شما با این ساعت غروب با سایر جاها نمی توانید ارتباط برقرار کنید در تهران یک غروب کوک در مشهد یک غروب

در مشهد ساعت یازده ونیم اذان می شود ان نگاه می کنند که الان که ساعت یازده و نیم است چرا اذان گفتند این به وقت تهران به عنوان دقت و به عنوان فیکس بودنش الان این ساعت را در همه جا مورد توجه... دقیقه دیرتر است به درد همدان نمی خورد دوازده دقیقه دیرتر از تهران است مشهد نیم ساعت است شاهرود یک ربع زاهدان این قدر اصلا به طور کلی باید به تعداد هر شهری که هیچ هر قریه ای چون بین خود شر نیم

سوال مرحوم بلخی در مشهد بودند از فلاسفه بزرگ که استاد اقای فاضل بودند

سوال لنکرانی مرحوم بلخی در مشهد بودند به اقای اشکوری هم معروف بودند منتهی خوب ایشان افغانی بودند اصلا از فلاسفه معروف بودند ایشان وقتی مرد هیچ کس جنازه اش را بر نمی داشت می گفتند نجس است جواب عجیب و خیلی از زهاد بزرگان بود

توانید سرش بمالید باالفاظی مثل واقعیت عنایت و لطافت و ظرافت از این طور چیزها که نمی شود با ان بازی کرد حالا ان عنایت چیست یارو ان شخصی که در مشهد بود می گفت نه اصالت الوجود است و نه اصالت

می گوید اقا این از کوه گرفته شده کوهش در فلان جا فلان مشتری دوم از انجا می گذارد می رود می گوید بلند بشوم بروم از یک جا دیگر چیز کنیم بگیریم با مشهد رفته بودیم رفتیم یک جا شیرینی بخریم اجیل

همان مشهد که ما بودیم سر کوچه مان مسجد سهله بود کوچه کذا می گویند ای اقا در مسجد سهله مگر کوپن هم پخش می کنند بله اقا خود من رفتم خودم رفتم کوپن گرفتم دفترچه بسیج چی است از این چیزها مثلا

دیگری را که ذهن انتزاع می کند و لزوم دیگری را که انتزاع می کند به لزوم اول لحاظ الی می دهد گرچه لزوم اول مفهوم استقلالی پیدا کرده است ما یک وقتی در مشهد منظومه می گفتیم ای کاش یک تابلویی بود مثل

دیگری را که ذهن انتزاع می کند و لزوم دیگری را که انتزاع می کند به لزوم اول لحاظ الی می دهد گرچه لزوم اول مفهوم استقلالی پیدا کرده است ما یک وقتی در مشهد منظومه می گفتیم ای کاش یک تابلویی بود مثل

کامپیوتری درست کردند که سر وقت اذان می گوید قم درست کردند که به هر محلی اشکال در این جا اینه که شما با این ساعت غروب با سایر جاها نمی توانید ارتباط برقرار کنید در تهران یک غروب کوک در مشهد یک غروب

در مشهد ساعت یازده ونیم اذان می شود ان نگاه می کنند که الان که ساعت یازده و نیم است چرا اذان گفتند این به وقت تهران به عنوان دقت و به عنوان فیکس بودنش الان این ساعت را در همه جا مورد توجه... دقیقه دیرتر است به درد همدان نمی خورد دوازده دقیقه دیرتر از تهران است مشهد نیم ساعت است شاهرود یک ربع زاهدان این قدر اصلا به طور کلی باید به تعداد هر شهری که هیچ هر قریه ای چون بین خود شر نیم

می گوید اقا این از کوه گرفته شده کوهش در فلان جا فلان مشتری دوم از انجا می گذارد می رود می گوید بلند بشوم بروم از یک جا دیگر چیز کنیم بگیریم با مشهد رفته بودیم رفتیم یک جا شیرینی بخریم اجیل

سوال مرحوم بلخی در مشهد بودند از فلاسفه بزرگ که استاد اقای فاضل بودند

سوال لنکرانی مرحوم بلخی در مشهد بودند به اقای اشکوری هم معروف بودند منتهی خوب ایشان افغانی بودند اصلا از فلاسفه معروف بودند ایشان وقتی مرد هیچ کس جنازه اش را بر نمی داشت می گفتند نجس است جواب عجیب و خیلی از زهاد بزرگان بود

کامپیوتری درست کردند که سر وقت اذان می گوید قم درست کردند که به هر محلی اشکال در این جا اینه که شما با این ساعت غروب با سایر جاها نمی توانید ارتباط برقرار کنید در تهران یک غروب کوک در مشهد یک غروب

در مشهد ساعت یازده ونیم اذان می شود ان نگاه می کنند که الان که ساعت یازده و نیم است چرا اذان گفتند این به وقت تهران به عنوان دقت و به عنوان فیکس بودنش الان این ساعت را در همه جا مورد توجه... دقیقه دیرتر است به درد همدان نمی خورد دوازده دقیقه دیرتر از تهران است مشهد نیم ساعت است شاهرود یک ربع زاهدان این قدر اصلا به طور کلی باید به تعداد هر شهری که هیچ هر قریه ای چون بین خود شر نیم

دیگه ان را سرایت دادند به همه شرها و الا این قضیه را توی مشهد هم می توانستند انجام بدهند ما دوازده ما می شد دوازده و نیم ان جا دوازده بود ما می شد دوازده و نیم دیگه امدند چون پایتخت بود این

می گوید اقا این از کوه گرفته شده کوهش در فلان جا فلان مشتری دوم از انجا می گذارد می رود می گوید بلند بشوم بروم از یک جا دیگر چیز کنیم بگیریم با مشهد رفته بودیم رفتیم یک جا شیرینی بخریم اجیل

همان مشهد که ما بودیم سر کوچه مان مسجد سهله بود کوچه کذا می گویند ای اقا در مسجد سهله مگر کوپن هم پخش می کنند بله اقا خود من رفتم خودم رفتم کوپن گرفتم دفترچه بسیج چی است از این چیزها مثلا

دیگری را که ذهن انتزاع می کند و لزوم دیگری را که انتزاع می کند به لزوم اول لحاظ الی می دهد گرچه لزوم اول مفهوم استقلالی پیدا کرده است ما یک وقتی در مشهد منظومه می گفتیم ای کاش یک تابلویی بود مثل

می گوید اقا این از کوه گرفته شده کوهش در فلان جا فلان مشتری دوم از انجا می گذارد می رود می گوید بلند بشوم بروم از یک جا دیگر چیز کنیم بگیریم با مشهد رفته بودیم رفتیم یک جا شیرینی بخریم اجیل

دیگری را که ذهن انتزاع می کند و لزوم دیگری را که انتزاع می کند به لزوم اول لحاظ الی می دهد گرچه لزوم اول مفهوم استقلالی پیدا کرده است ما یک وقتی در مشهد منظومه می گفتیم ای کاش یک تابلویی بود مثل

سوال مرحوم بلخی در مشهد بودند از فلاسفه بزرگ که استاد اقای فاضل بودند

دیگری را که ذهن انتزاع می کند و لزوم دیگری را که انتزاع می کند به لزوم اول لحاظ الی می دهد گرچه لزوم اول مفهوم استقلالی پیدا کرده است ما یک وقتی در مشهد منظومه می گفتیم ای کاش یک تابلویی بود مثل

همان مشهد که ما بودیم سر کوچه مان مسجد سهله بود کوچه کذا می گویند ای اقا در مسجد سهله مگر کوپن هم پخش می کنند بله اقا خود من رفتم خودم رفتم کوپن گرفتم دفترچه بسیج چی است از این چیزها مثلا

کامپیوتری درست کردند که سر وقت اذان می گوید قم درست کردند که به هر محلی اشکال در این جا اینه که شما با این ساعت غروب با سایر جاها نمی توانید ارتباط برقرار کنید در تهران یک غروب کوک در مشهد یک غروب

دیگری را که ذهن انتزاع می کند و لزوم دیگری را که انتزاع می کند به لزوم اول لحاظ الی می دهد گرچه لزوم اول مفهوم استقلالی پیدا کرده است ما یک وقتی در مشهد منظومه می گفتیم ای کاش یک تابلویی بود مثل

می گوید اقا این از کوه گرفته شده کوهش در فلان جا فلان مشتری دوم از انجا می گذارد می رود می گوید بلند بشوم بروم از یک جا دیگر چیز کنیم بگیریم با مشهد رفته بودیم رفتیم یک جا شیرینی بخریم اجیل

همان مشهد که ما بودیم سر کوچه مان مسجد سهله بود کوچه کذا می گویند ای اقا در مسجد سهله مگر کوپن هم پخش می کنند بله اقا خود من رفتم خودم رفتم کوپن گرفتم دفترچه بسیج چی است از این چیزها مثلا

می گوید اقا این از کوه گرفته شده کوهش در فلان جا فلان مشتری دوم از انجا می گذارد می رود می گوید بلند بشوم بروم از یک جا دیگر چیز کنیم بگیریم با مشهد رفته بودیم رفتیم یک جا شیرینی بخریم اجیل

همان مشهد که ما بودیم سر کوچه مان مسجد سهله بود کوچه کذا می گویند ای اقا در مسجد سهله مگر کوپن هم پخش می کنند بله اقا خود من رفتم خودم رفتم کوپن گرفتم دفترچه بسیج چی است از این چیزها مثلا

کامپیوتری درست کردند که سر وقت اذان می گوید قم درست کردند که به هر محلی اشکال در این جا اینه که شما با این ساعت غروب با سایر جاها نمی توانید ارتباط برقرار کنید در تهران یک غروب کوک در مشهد یک غروب

دیگری را که ذهن انتزاع می کند و لزوم دیگری را که انتزاع می کند به لزوم اول لحاظ الی می دهد گرچه لزوم اول مفهوم استقلالی پیدا کرده است ما یک وقتی در مشهد منظومه می گفتیم ای کاش یک تابلویی بود مثل

همان مشهد که ما بودیم سر کوچه مان مسجد سهله بود کوچه کذا می گویند ای اقا در مسجد سهله مگر کوپن هم پخش می کنند بله اقا خود من رفتم خودم رفتم کوپن گرفتم دفترچه بسیج چی است از این چیزها مثلا

کامپیوتری درست کردند که سر وقت اذان می گوید قم درست کردند که به هر محلی اشکال در این جا اینه که شما با این ساعت غروب با سایر جاها نمی توانید ارتباط برقرار کنید در تهران یک غروب کوک در مشهد یک غروب