پدیدآورگروه علمی
گروه قرآن و حدیث و دعا
مناجات اميرالمؤمنين (عليه السلام) در مسجد كوفه
همراه ترجمه فارسی
بِسْمِ اللَـهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ يَوْمَ لاَ يَنْفَعُ مَالٌ وَ لاَ بَنُونَ
الهی، من از تو امان میخواهم در آن روزی که نه مال سودی بخشد و نه فرزندان
إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ
مگر آن افرادی که در پیشگاه خدا با دل پاک و قلب سالم [و خالص از غیرِ او] وارد شوند
وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ
و از تو امان میخواهم در آن روز که ستمگر به شدت دست خود را [از پیشانی] به دندان بگزد
يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلاً
و بگوید: ای کاش با پیامبر راهی برقرار نموده بودم
وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ يَوْمَ يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ
و از تو امان میخواهم در آن روز که مجرمان با چهرههایشان شناخته میشوند
فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَ الْأَقْدَامِ
آنگاه از موی پیشانی و از پایشان بگیرند [و بر آنان راه فراری نباشد]
وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ يَوْمَ لاَ يَجْزِي وَالِدٌ عَنْ وَلَدِهِ
و از تو امان میخواهم در آن روزی که نه پدری عهدهدار امری از فرزندش گردد
وَ لاَ مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَنْ وَالِدِهِ شَيْئًا
و نه فرزندی چیزی را از پدرش عهدهدار گردد
إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌ
بیشک وعدۀ خداوند حق است
وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ يَوْمَ لاَ يَنْفَعُ الظَّالِمِينَ مَعْذِرَتُهُمْ
و از تو امان میخواهم در آن روز که عذرخواهیِ ستمگران آنان را سودی نبخشد
وَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ
و بر ایشان دورباش زده شود، و برای آنان است منزلگاهِ بد
وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ يَوْمَ لاَ تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئًا
و از تو امان میخواهم در آن روز که هیچ جانی، قدرت و اختیاری نسبت به دیگری ندارد
وَ الْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ
و در آن روز حکم و فرمان مختصّ الله است
وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ
و از تو امان میطلبم در روزی که انسان از برادرش فرار میکند
وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ وَ صَاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ
و از مادر و پدرش، و از همسر و فرزندانش نیز میگریزد
لِكُلِّ امْرِىءٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ
برای هرکس در آن روز گرفتاریای هست که به او مجالی نمیدهد
وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ يَوْمَ يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذَابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ
و از تو امان میخواهم در آن روزی که جنایتکار آرزو کند که برای رهایی از عذاب آن روز، فرزندان خود را فدا کند
وَ صَاحِبَتِهِ وَ أَخِيهِ وَ فَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ
و هم همسر و برادرش را و هم خویشانش را که او را پناه میدادند
وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ثُمَّ يُنْجِيهِ
و هم تمام اهل زمین را فدیه دهد تا شاید که نجات یابد!
كَلاَّ إِنَّهَا لَظَى نَزَّاعَةً لِلشَّوَى
هرگز! همانا آتش شعلهور است، که جوارح را بسوزاند و پوستش را بَر کَنَد
مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْمَوْلَى وَ أَنَا الْعَبْدُ
آقای من! ای آقای من! تنها تو مولا و سروری، و من بندهام
وَ هَلْ يَرْحَمُ الْعَبْدَ إِلاَّ الْمَوْلَى
و آیا بر بنده کسی جز مولا ترحّم کند؟
مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْمَالِكُ وَ أَنَا الْمَمْلُوكُ
آقای من! ای آقای من! تنها تو صاحب اختیارِ وجود منی، و من در اختیار توام
وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمَمْلُوكَ إِلاَّ الْمَالِكُ
و آیا بر بندۀ مملوک کسی جز صاحباختیارِ او ترحّم کند؟
مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْعَزِيزُ وَ أَنَا الذَّلِيلُ
آقای من! ای آقای من! عزیز و با اقتدار، تنها تویی، و من ذلیل و خوارم
وَ هَلْ يَرْحَمُ الذَّلِيلَ إِلاَّ الْعَزِيزُ
و آیا بر بندۀ خوار، کسی جز عزیزِ با اقتدار ترحّم کند؟
مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْخَالِقُ وَ أَنَا الْمَخْلُوقُ
آقای من! ای آقای من! خالق و آفریننده فقط تویی، و من آفریدۀ تو
وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمَخْلُوقَ إِلاَّ الْخَالِقُ
و آیا بر آفریده، کسی جز آفرینندهاش ترحّم کند؟
مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْعَظِيمُ وَ أَنَا الْحَقِيرُ
آقای من! ای آقای من! باعظمت تنها تویی، و من ناچیز هستم
وَ هَلْ يَرْحَمُ الْحَقِيرَ إِلاَّ الْعَظِيمُ
و آیا بر بندۀ ناچیز کسی جز پروردگار باعظمت رحم کند؟
مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْقَوِيُّ وَ أَنَا الضَّعِيفُ
آقای من! ای آقای من! توانا تنها تویی، و من ناتوانم
وَ هَلْ يَرْحَمُ الضَّعِيفَ إِلاَّ الْقَوِيُ
و در حقّ ضعیفی ناتوان غیر از توانمند چه کسی ترحّم کند؟
مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْغَنِيُّ وَ أَنَا الْفَقِيرُ
آقای من! ای آقای من! بینیاز فقط تو هستی، و من نیازمندم
وَ هَلْ يَرْحَمُ الْفَقِيرَ إِلاَّ الْغَنِيُ
و آیا بر نیازمند، کسی جز بینیاز مطلق ترحّم کند؟
مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْمُعْطِي وَ أَنَا السَّائِلُ
آقای من! ای آقای من! بخشنده فقط تویی، و من در خواست کننده از درگاه توام
وَ هَلْ يَرْحَمُ السَّائِلَ إِلاَّ الْمُعْطِي
و آیا در حقّ سائل کسی جز بخشندۀ مطلق ترحّم کند؟
مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْحَيُّ وَ أَنَا الْمَيِّتُ
آقای من! ای آقای من! زندۀ جاوید تنها تویی، و من مردۀ بیجانَم
وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمَيِّتَ إِلاَّ الْحَيُ
و آیا در حقّ مردهای بیجان جز زندۀ جاوید ترحّم خواهد نمود؟
مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْبَاقِي وَ أَنَا الْفَانِي
آقای من! ای آقای من! فقط تو پاینده هستی و من ناپایدارم
وَ هَلْ يَرْحَمُ الْفَانِيَ إِلاَّ الْبَاقِي
و نابودشدنی را چه کسی جز وجود پاینده ترحّم کند؟
مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الدَّائِمُ وَ أَنَا الزَّائِلُ
آقای من! ای آقای من! جاوید و پایدار تنها تویی، و من از بین رونده
وَ هَلْ يَرْحَمُ الزَّائِلَ إِلاَّ الدَّائِمُ
و آیا در حقّ موجودی زوالپذیر جز وجود پایدار رحم آرد؟
مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الرَّازِقُ وَ أَنَا الْمَرْزُوقُ
آقای من! ای آقای من! فقط تو روزیدهنده هستی و من روزیطلب
وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمَرْزُوقَ إِلاَّ الرَّازِقُ
و آیا بر روزیطلبان جز روزیدهنده ترحّم کند؟
مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْجَوَادُ وَ أَنَا الْبَخِيلُ
آقای من! ای آقای من! سخاوتمند، تنها تویی و منم تنگنظر
وَ هَلْ يَرْحَمُ الْبَخِيلَ إِلاَّ الْجَوَادُ
و آیا در حقّ شخص تنگنظر، کسی جز سخاوتمند رحم کند؟
مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْمُعَافِي وَ أَنَا الْمُبْتَلَى
آقای من! ای آقای من! تنها عافیتبخش تویی، و من گرفتار
وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمُبْتَلَى إِلاَّ الْمُعَافِي
و آیا بر گرفتار جز عافیتبخش ترحّم کند؟
مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْكَبِيرُ وَ أَنَا الصَّغِيرُ
آقای من! ای آقای من! فقط تو بزرگ هستی، و من کوچک و ناچیز
وَ هَلْ يَرْحَمُ الصَّغِيرَ إِلاَّ الْكَبِيرُ
و آیا بر کوچک جز بزرگ رحم آورد؟
مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْهَادِي وَ أَنَا الضَّالُّ
آقای من! ای آقای من! تنها هدایتگر تویی و من بندۀ گمراه
وَ هَلْ يَرْحَمُ الضَّالَّ إِلاَّ الْهَادِي
و آیا در حقّ بندهای گمراه جز هدایتگر ترحّم کند؟
مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الرَّحْمَنُ وَ أَنَا الْمَرْحُومُ
آقای من! ای آقای من! تنها رحمکننده تویی و منم بندۀ بخشوده
وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمَرْحُومَ إِلاَّ الرَّحْمَنُ
و آیا بر قابل بخشش کسی جز بخشاینده ترحّم کند؟
مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ السُّلْطَانُ وَ أَنَا الْمُمْتَحَنُ
آقای من! ای آقای من! پادشاهِ مطلق تنها تویی، و من بندۀ امتحان شده
وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمُمْتَحَنَ إِلاَّ السُّلْطَانُ
و آیا بر بندۀ مورد امتحان جز فرمانروای عالَم رحم کند؟
مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الدَّلِيلُ وَ أَنَا الْمُتَحَيِّرُ
آقای من! ای آقای من! رهنما تنها تویی، و من سرگشتهام
وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمُتَحَيِّرَ إِلاَّ الدَّلِيلُ
و آیا بر سرگشته جز رهنما ترحّم کند؟
مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْغَفُورُ وَ أَنَا الْمُذْنِبُ
آقای من! ای آقای من! تویی تنها آمرزنده و من گنهکار
وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمُذْنِبَ إِلاَّ الْغَفُورُ
و آیا بر گنهکار جز آمرزنده رحم کند؟
مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْغَالِبُ وَ أَنَا الْمَغْلُوبُ
آقای من! ای آقای من! فقط تو چیره و پیروز هستی، و منم شکستخورده
وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمَغْلُوبَ إِلاَّ الْغَالِبُ
و آیا بر شکستخوردۀ ناتوان جز چیرۀ توانمند رحم آورد؟
مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الرَّبُّ وَ أَنَا الْمَرْبُوبُ
آقای من! ای آقای من! تنها تو پروردگاری و من پرورشیافتۀ توام
وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمَرْبُوبَ إِلاَّ الرَّبُ
و آیا در حقّ پرورشیافته جز پروردگارش ترحّم کند؟
مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْمُتَكَبِّرُ وَ أَنَا الْخَاشِعُ
آقای من! ای آقای من! بزرگمنش فقط تو هستی، و من بندۀ فروتن
وَ هَلْ يَرْحَمُ الْخَاشِعَ إِلاَّ الْمُتَكَبِّرُ
و آیا بر بندۀ خاکسار و فروتن جز خداوند باکبریا و بزرگمنش رحم کند؟
مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ ارْحَمْنِي بِرَحْمَتِكَ
آقای من! ای آقای من! با رحمت بیانتهایت بر من ترحّم کن
وَ ارْضَ عَنِّي بِجُودِكَ وَ كَرَمِكَ وَ فَضْلِكَ
و باوجود و کرَمَت از من راضی و خشنود شو
يَا ذَا الْجُودِ وَ الْإِحْسَانِ وَ الطَّوْلِ وَ الاِمْتِنَانِ
ای خدای دارای احسان و بخشش، و فضل و نعمت
بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.
به حق رحمَتت، ای مهربانترین مهربانان