پدیدآورعلامه آیتاللَه سید محمدحسین حسینی طهرانی
گروه تاریخی و اجتماعی
هو العلیم
کیفیت و آداب عزاداری سید و سالار شهیدان حضرت أباعبداللَه الحسین علیه السلام
حضرت آیة اللَه حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی
جلسات شرح حدیث عنوان بصری
مجموعه بیانات حضرت آیت اللَه حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی پیرامون حضرت امام حسین علیه السلام که طی سنوات مختلف در جلسات شرح حدیث عنوان بصری مطرح گردیده است.
بسم اللَه الرحمن الرحیم
نيت افراد از شركت در مجالس سيدالشهداء
در ايام محرم و صفر بطور كلي دأب و دیدَن عرفاي الهي و عرفاء باللَه و اولياء الهي نه بر بزرگداشت اين مسالۀ محرم و صفر و نه بر احياء شعائر بوده، بلکه نظر عرفاء الهي بر مساله سيدالشهداء نظر، نظرِ غنيمت بود! يعني چي؟ يعني همانطوري كه در ماه رجب خدا سفرهاي را گسترده، در ماه رمضان سفرهاي را گسترده و دعوت كرده، اين قضيۀ سيدالشهداء هم يك مسالهاي بود كه بايد افراد بيايند و بقاپند و توشۀ خودشان را بگيرند و آن تحول و دگرگوني كه در اوقات عادي براي انسان پيدا نميشود در اين زمان آن را بدست بیاورند، خيلي عجيب است! اين قضيۀ سيدالشهداء مسالۀ عادیي نيست و به عنوان يك كار روزمره و عادت و مثلا احياء شعائر انسان نبايد به آن نگاه كند، بايد خودش را در اين قضيۀ عاشورا بياندازد، بايد خودش را در اين مساله قرار بدهد، آن مقداري كه ميتواند، هر چقدر فكرش ميرسد، هر چقدر از نظر باطني ميتواند در اين مساله مايه بگذارد، به عنوان اينكه در روضۀ سيدالشهداء شركت كنم ثواب ببرم نرويم! ثواب به ما ميدهند ولي كم ميدهند! بعنوان اينكه بالاخره اين شعائر حفظ بشود به اين منوال نرويم! خوب است ولي مال عوام است! به اين عنوان كه در اين مجلس امام حسين علیه السلام حال آدم عوض ميشود و حال و هوا فرق ميكند نرويم! بلکه به اين عنوان برويم كه ما در اين مجلس ميخواهيم خودمان را در كنار سيدالشهداء قرار بدهيم، اصلا ما ميخواهيم بشويم جزو آن افرادي كه آن شب، شب عاشورا ماندند زير خيمه!! ما خودمان با اين نيت برويم. نه با این نيت كه يك مجلسي بپا كرديم! نه با اين نيت كه برويم ثواب ببريم! احياء شعائر بشود! همۀ این مطالب درست است، ائمه عليهمالسلام فرمودند: بايد ذكر ما حفظ بشود. ولي چطوري ذكر، حفظ می شود با تغيير حال تو ذكر ما حفظ ميشود، نه با داد و بيداد كردن.
وظائف شيعه درماه محرم و صفر
شيعیان بايد در ايام محرّم و صفر خود را عزادار نشان بدهند، در همۀ منازل بايد وضعيت منزل را به نحوي دربياوريم كه مسئله محرّم مشخص بشود، ،و باید آثار عزاء و آثار مصيبت اهل بيت مشخص باشد، در منزل شعائر سيدالشهداء را بايد به پا بداريم . زدن سياهيها و پرچم سياه و كتيبههاي سياه، بايد باشد تا نشان بدهد كه شيعۀ اميرالمؤمنين در اين ايام وضعيتش فرق ميكند نميگوييم تمام منزل را سياهپوش كنيد، كه بچهها بترسند، که آن هم غلط است هر چيزي حدي دارد ولي به این مقدار كه نشان بدهد كه این مساله و موقعیت فرق ميكند و حال و هواي منزل هم تغيير خواهد كرد و سعي بشود كه از اشعار و اذكار و نوشتهها و بیانات خود سيدالشهداء باشد از رنگارنگی و رنگآميزي و... پرهیز کنید، ، يك كتيبههایي هم اخيرا درآمده كه اصلا هيچ تناسبي با مصيبت و اينها ندارد هزارجور رنگ است، نه! اينها هم چندان لطفي ندارد و بلكه اصلا شاید خودش يك رادعی باشد و ذهن را متوجه خود كند، نه! خيلي ساده و خيلي تميز و مرتب باشد بايد از اول محرم كه ميشود تا آخر صفر ديگر آجیل و شيريني در منزل وجود نداشته باشد، اگر مهمان ميآيد فقط ميوه بياورند و اينها را براي بعد از ماه صفر قرار بدهند اگر هديهاي ميخواهيد ببريد اشكال ندارد، به ديدن رفيق ميخواهيد برويد هديه ببريد چه اشكال دارد ولی گز و شيريني و ساير اين چيزها بردن صحيح نيست.
شدت عشق و اتصال قلبی مرحوم علامۀ طهرانی با اهل بیت علیهم السلام
يادم است يك روز در ايام شهادت حضرت صديقۀ كبري سلام اللَه علیها بود در مشهد يك نفر از افراد (البته از دوستان نبود باصطلاح از افراد بود) آمد براي ديدن مرحود والد در آنجا با خودش گز آورده بود اين طوري كه يادم هست و داده بود به يكي از دوستان كه درهمان بیرونی در منزل بود. وقتي مرحوم آقا آمدند و گز را به ایشان دادند مرحوم آقا به همان شخص گفتند كه ببر جایي كه هست منزلي كه هست ببر و برگردان و بگو كه امروز روز شهادت حضرت زهرا بود و شما براي ما گز آورده ايد و من ديگر از شما هيچ هديهاي را قبول نخواهم كرد. البته شايد يك مسائل ديگري هم بوده است. خود ايشان هم توصيه ميكردند وقتي ايام محرم و صفر هست نبايد انسان اظهار شادي بكند برگزاري مجالس عقد اشكال ندارد عقد هميشه و در همه جا مطلوب است و به عنوان سنت پيامبر است حتي شب عاشورا هم انسان ميتواند عقد بخواند عقد خواندن خيلي هم ثواب دارد و مستحب است، منتهی حالا که ایام شهادت امام حسين است عقد نبايد همراه با اين ظواهر ايام سرور باشد، گز و نقل اينها نبايد گذاشته بشود بجايش ميوه گذاشته بشود چه اشكالي دارد هيچ مسئلهاي نيست و ايرادي ندارد شركت در مجالس عزا در ايام محرم و صفر بسيار بسيار تأكيد شده و بزرگان به اين مسئله خيلي تأكيد ميكردند و كلامي را كه ما از مرحوم آقا به ياد داريم در اين مسئله اين است كه سالك بدون توسل به سيدالشهدا به مقصد نخواهد رسيد. اين رعايت است و تمام كساني كه براي آنها فتح باب شده است از طريق توسل به سيدالشهدا بوده است.
در روضه امام حسين عليه السلام بايد با وضو وارد شده و تميز ترين لباسهاى خود را بپوشيم
بسيار محترم و بسيار معزز است كسي كه وارد مجلس روضۀ امام حسين ميشود با وضو وارد بشود، بهترين لباس را بپوشد حمام برود و خود را تنظيف كند و با لباس تميز بیاید، نه لباسي كه موجب آزار و اذيت ديگران است بايد با لباس تميزي كه همان روز يا روز قبل آن لباس شسته شده است بايد بيايد و در روضه شركت كند .
تاثيرى كه در مجالس امام حسين عليه السلام در بين الطلوعين وجود دارد ،در زمانهاى ديگر بسیار کمتر است
در مجالس بهترين وقت در ايام عاشورا صبح است بين الطلوعین، مرحوم آقا هميشه ميفرمودند: آن فيضي كه در بين الطلوعین به عزاداران اهل بيت يا حتي به مجالس شادي و مجالس مواليد اهل بيت، ميرسد در ساير اوقات نيست؛ كمتر است. و ما مقصودمان این است که ادراكِ در مجلس بيشتر باشد و چون بين الطلوعین بهترين اوقات است؛ اقتضای شرکت در مجالس این است که در بين الطلوعین باشد. در بعد از ظهر و در شب هم اشكال ندارد، ولی اين را رفقا بدانند آن تاثيري كه جلسات در بينالطلوعين دارد آن تاثير در اوقات ديگر كمتر است نميگوييم نيست و نميگويم كه در ساعات ديگر مثل شب یا عصر جلسه نباشد، نه، اشكال ندارد، جلسه باشد هيچ اشكالي ندارد و خب كساني ممكن است نتوانند صبح بروند شب يا عصري يك جلسه پيدا ميكنند مثلا تكيهاي در آنجا هست احساس خلوصي ميكنند بالاخره اسم سيدالشهداء است، ميروند. ولي مرحوم آقا ميفرمودند قدر جلسات صبح و بينالطلوعين را بدانيد آن تأثير در جلسه بينالطلوعين تاثيرش بسيار بسيار بالاتر است و خصوصا اينكه انسان متوجه بشود، رزقي را كه ملائكه در آن روز براي انسان رزق معنوي مينويسند در بين الطلوعين است.
مرحوم آقاي حداد به ما ميفرمودند: كه روزي معنوي هر روز را ملائكه در بينالطلوعين مينويسند، لذا وقتی ميگويند بينالطلوعين بيدار باشيد براي اين است. كسي كه بينالطلوعين خواب است آن روز رزق ندارد نماز ميخواند بدون رزق، قران هم اگر بخواند رزق ندارد، فايدهاي ندارد ميشود خالي، ولي بين الطلوعين اگر بيدار باشد، بين الطلوعين متوجه باشد، نماز آن روزش فرق ميكند دعايش فرق ميكند، زيارتش فرق ميكند اينها همه چي؟ اينها همه تفاوتها هستند.
تاكيد بزرگان بر خواندن زيارت عاشورا در دهه اول محرم
من حالِ مرحوم والد و بزرگان را ميدیدم که همينهايي كه نوشتند و ميگويند اين اولياء خدا ارتباطي با ائمه ندارند بيايند اين را از من بشنوند هر روز دههِ عاشورا مرحوم آقاي حداد به افراد ميگفتند: كه بعد از نماز صبح زيارت عاشورا بخوانيد ، حالِ مرحوم حداد را كه من می دیدم در موقع نماز و در موقع تشهد، چون ايشان هر روز بعداز نماز صبح سورۀ ياسين را ميخواندند، بعد تعقيبات و سجادهشان را جمع ميكردند هر روز سورۀ ياسين را ميخواندند حالشان در موقع نماز و در موقع قرائت سورۀ ياسين يك جوري بود ولي وقتي كه زيارت عاشورا خوانده ميشد ما ميديديم يك جور ديگر شده، ايشان خودش را واقعا در كربلا ميگذاشت، در آن واقعه قرار ميداد معلوم بود، از وَجَنات معلوم بود، نه اينكه فقط گريه بكند و ناراحتي و... مرحوم آقا در روح مجرد اين مسائل را ذكر كردند، ما احساس ميكرديم الان خودش را در كنار سيدالشهداء قرار داده و انگار دارد در حضور حضرت سیدالشهداء علیه السلام زيارت عاشورا خوانده ميشود.
مرحوم آقا ميفرمودند كه: ما نه تنها اين مساله را در آن زمان احساس ميكرديم بلكه با مرحوم آقاي حداد ميرفتيم براي زيارت سيدالشهداء چند نفر بوديم، ميرفتيم زيارت، روزها هم ميرفتيم زيارت، وقتي كه ميرفتيم وارد حرم كه ميشديم ايشان به يكي از همان افرادي كه در آنجا بودند ميگفتند زيارتنامه بخوان ايشان ميگفتند وقتي كه او زيارتنامه ميخواند براي ما حالي دست ميداد كه اگر اشتباهاً در اِعراب، فتحه را ضمه ميخواند ما قادر بر اينكه درستش را بگوييم نداشتيم، يعني حالي براي ما پيدا ميشد كه غير از سيدالشهداء ديگر هیچ نبود، حقيقتي ديگر وجود نداشت!
سيد الشهداء عليه السلام در مجالس عزايى كه با اخلاص منعقد شده باشد حضور مىيابند
اينجور بايد برويم به زيارت سيدالشهداء اينجور بايد باشیم، اين خيلي مساله مسالۀ بالايي است، اين كه من گفتم خدمتتان برويد در آن فكر كنيد، اينجور بايد در مجلس سيدالشهداء برویم، سيدالشهداء در مجالس عزايش حضور دارد، البته نه در آنجايي كه فقط شعبدهبازيي و تظاهر است، نه! آنجا نه تنها پايش را نميگذارد بلكه بیزار است از آن مسائل! آن مجلسي كه روي اخلاص باشد، آن مجلسی که براي سيدالشهداء برپا بشود نه براي ريا و تظاهر! در مجلس ريا و تظاهر سيدالشهداء و حضرت ابوالفضل پايشان را نميگذارند! ما باید اول اخلاصمان را درست كنيم، صفاي خودمان را درست كنيم، خودمان را با اين وضعيت بسنجيم، با اين موقعيت بسنجيم، آن وقت (حضور امام را در مجلس احساس خواهیم کرد)
بجاى داد و فرياد زدن در مجالس امام حسين عليه السلام بياييم به مفاهيم رفيع عاشورا گوش دهيم وعمل كنيم
وقتي كه روضۀ سيدالشهداء گوش ميدهيم برويم در مغزش که قضيه چیست ؟ آيا ما هم بوديم همين كار را ميكرديم؟ آيا اگر ما هم آنجا بوديم در همين وضعيت بوديم؟ يا اگر خودمان را در آن حدود نميبينيم از حضرت تقاضا كنيم، درخواست كنيم، دعا كنيم، طلب كنيم، كه از ما دستگيري كند، دست ما را بگيرد، به جاي داد زدن! و بيداد زدن! و نعرهكشيدن! به جاي آن به مفاهيم روضهاي كه گفته ميشود و مطالبي كه گفته ميشود گوش بدهيم! اگر گريهاي بر ما ميآيد گريه را بكنيم جلوي گريه را نگيريم، بايد گريه بشود ولي داد زدن چرا؟ فيلم بازيكردن چرا؟ مجلس را از آن حال و هوا انداختن چرا؟ امام صادق عليهالسلام كه ميفرمايد خدايا به اين نالهها و فريادهایي كه در عزاي مصيبت ماست رحم كن! نه فرياد تصنعي و تظاهر و نشان دادن به اين و آن! كه ببين من چقدر داد ميكشم! آن فريادي كه بياختيار از دل برآيد! بله! خب آن چه اشكال دارد! آن نالهاي كه بياختيار از دل دربيايد! نه! خودم داد بزنم كه سقف بيايد پائين! نه! آن فايده ندارد! آن حالِ مجلس را ميگيرد! صفاي مجلس را ميگيرد! روحانيت مجلس را ميگيرد و تبديل به يك تظاهر و يك صحنه ميكند!
ذكر امورى كه رعايت انها توسط افراد در مجالس عزادارى لازم مى باشد
پس بنابراين روضۀ سيدالشهداء بايد روضۀ با فهم و با ادراك باشد اين جلسات روضه نبايد در آنها اختلاف باشد بعضيها هستند در جلسات دو قسم می نشینند، يك عدۀ خاصی دور مجلس مينشينند ، يك عده هم وسط، آنها بلند ميشوند سينه ميزنند اينها همينطوري نشسته اند، جلسۀ امام حسين بایديكنواخت باشد، اگر همه هستند همۀ افراد بيايند، چه اشكال دارد آنها هم پيش شما بنشينند، چه اشكال دارد همه يك جور بنشينند، مگر اينها خونشان فرق ميكند، اگر همه براي روضه بلند ميشوند، همه بايد بلند شوند، نه اينكه يك عده بلند شوند يك عده بنشينند، اين دو قسم كردن اهانت به مجلس سيدالشهداء است، اين صحيح نيست همه روي زمين بايد بنشينند یا همه بايد موقع سينه زدن بلند شوند و اگر كسي معمم است بيايد بنشيند، الان در همين جلسه كه ما داريم فضلا و بزرگان، اين را شما نگاه بكنيد اينها اينقدري كه در وسط اين مجلس نشسته اند، در دور ننشسته اند، مرحوم آقا ميفرمودند: فرق بين مجلس ما و مجلس بقيه اين است كه در این مجلس بين معمم و غيرمعمم فرقي نيست، جا بود مينشينند نبود وسط مينشينند، ما با ايشان ميرفتيم در مجالس ختم يك دفعه خودم يادم است رفتيم مجلس ختم آقاي حكيم در بازار تهران همان مسجد جامع (نميدانم) رفتيم در آنجا، وقتي كه وارد شديم جا نبود، ايشان رفتند وسط ما دو نفر معمم پدر و پسر رفتيم آن وسط نشستيم، يك نفر از آن آقايان هم نگفت بفرمائيد، ايشان نشستند و بعد هم بلند شديم رفتيم، درست شد؟ خب حالا بنده به من بربخورد!؟ حتما بايد بيايم كنار و بايستم و اينقدر صبر كنم تا اينكه جمع بشوند مچاله بشوند و برای ما جا باز کنند، اين حرفها را نداريم اينها چيست؟ اينها از حال آدم ميگيرد از آن نيت آدم ميگيرد، از آن مرتبهاي كه بايد در آن مرتبه باشد كم ميكند، ميآورد پائين تبديل به يك حركات ظاهر ميكند، تبديل به عادت ميكند و تبديل به يك حركات ظاهر و نمايشی می کند.
بلند کردن صدا در عزاداری ها حرام است و هیچ فرقی بین مسائل مذهبی و امور دنیوی در این موارد نیست
انسان از آنجایی که تابع احساسات است و از قوای ابدی خود کمتر بهره می گیرد در ارتباطات خود بیشتر توجه به احساسات دارد حتی در مورد عبادات و اطاعت از پروردگار بیشتر به دنبال امور احساسی می گردد می خواهد روضۀ امام حسین برود، ذکر مصیبت سیدالشهدا را می خواهد گوش کند، در خیابان که حرکت می کنیم می بینیم هر هیئتی که بزرگتر است و چراغانی بیشتری دارد و صدای منبریَش و بلندگویش تا چند تا محله می رود که کار حرامی است در آن شرکت می کنیم، زیاد کردن صدای بلند گو حرام است در صورتی که در همسایگی انسان، مریضی باشد، بیماری باشد، افرادی باشد که اینها نمی توانند صدای بلند را تحمل کنند تاثیری بگذارد، دیگر فرقی نمی کند، چه برنامه چهار شنبه سوری (که این از یک فرهنگ یک قوم وحشی فقط می تواند نشات بگیرد و نه افراد مسلمانی که این همه رسول خدا راجع به رعایت مردم و حفظ امنیت روحی و روانی مردم و رعایت امور همسایگان و عدم ایذاء به همنوعان ما دستور داده اند،) فرقی نمی کند اگر در شب یک واعظی از بلندگوی مسجدش صدا را بلند کند به نحوی که موجب اذیت همسایگان بشود این حرام است حالا می خواهد در آن موسیقی زده بشود که حرام است یا می خواهد در آن اسم خدا و پیغمبر و امام باشد هر دو حرام است حرام، حرام است! مسجد، حسینیه اینها نباید موجب ایذاء دیگران بشود . صدا باید به میزان مناسب در محدودۀ خود افراد حاضرین در آن مکان باشد زیبا باشد و از کیفیت بسیار خوب و بالا هر چه انسان می تواند بهره بگیرد ایراد ندارد. اذیت مردم، آزار مردم حتی به یک طفل شیر خوار که از سر و صدای یک بلندگوی مسجد و حسینیه از خواب بپرد به همان اندازه متصدیان عمل حرام انجام داده اند!
در عزاداری ها نباید به ظواهر و عناوین هیئات و وعاظ و مساجد اعتناء نمود بلکه اصل روح و خلوص حاکم بر آن مجلس است
درست شد خب حالا انسان چکار می کند انسان بلند می شود می رود هر جا که می بیند طُمطراقش بیشتر است چراغانیش بیشتر است پرچم بیشتر زده شده واعظ و خطیبی در آنجاست که خیلی مسلسل وار و پشت سر هم مطالب را شمرده شمرده و بلیغ می گوید در آن مجلس شرکت می کند. اما اگر برود یک جا ببیند که یک تکیه ای است (در همین ایام عاشورا ندیدید توی خیابانها تکیه درست می کنند) تکیۀ کوچک و محقری است یک چند نفر نشسته اند یکی دارد صحبت می کند اصلا نگاهش هم نمی کنید!!! وقتی ایام عاشورا آدم می آید برای نگاه کردن و مشارکت با عزاداری هر گروه و هیئت و دسته ای که از همه طولانی تر است و پرچم های بسیار دارد و با ابهت و جلال به خصوص و با زدن ساز و نی و طبل و از این حرفها که همه اینها حرام در حرام در حرام است و متاسفانه بین ما ایرانیان نصب شده است، همین علامتی که جلوی دسته ها حرکت می دهند این علامت علامت صلیب است، صلیب نصارا را ما آوردیم گذاشتیم در دستجات سیدالشهدا بدون اینکه اصلا خودمان متوجه بشویم و ببینیم که چکار داریم می کنیم این علامت ها مال رم و فرانسه بوده آنجا در جلوی دستجاتشان که برای جنگ حرکت می کردند جلوی لشگر یک همچنین علامتی را حرکت می دادند که همین کروات فعلی همان صلیب است منتها آن را قبلا به کمر می بستند حالا آن را به گردن آویزان می کنند لذا کروات به خاطر صلیب بودنش حرام است والا یک تکه پارچه که حلال و حرام ندارد این را در جلوی لشگر حرکت می دادند حالا ما همان را آوردیم جلوی دستۀ سینه زنی امام حسین داریم حرکت می دهیم تمام اینها حرام است! زدن ساز و نی و طبل حرام است! موسیقی حرام است! بلند کردن صدا به نحوی که موجب اذیت و آزار همسایگان بشود حرام است! ما به خاطر یک امر مستحب هزار تا امر حرام را یکی پس از دیگری انجام می دهیم امام حسین هم عزت و شوکتش به این نیست که با این یال و کوپال و این مطالب ما برایش عزاداری کنیم
کیفیت بیرون آمدن دستجات عزاداری
دستجات بايد بيرون بيايند ، سينهزني و زنجير زدن اشكال ندارد، اينها بيايند يا اينكه اصلا نه سينه بزنند! نه زنجير! حركت بكنند و در اينجا شعارهایي بدهند و شعارهاي مُحيي بدهند، شعارهاي واقعي بدهند نه شعارهايی كه اينها چندان معنا ندارد، نوحههایي که خوانده ميشود، نوحههایی باشد كه هدف حضرت را بيان كند، مكتب حضرت را بخواهد بيان كند، زير و رو كند انسان را، حال و هواي انسان را عوض بكند، اينها بايد گفته بشود، نه اينكه زينب بيچادر آمد بيرون... اين حرفها چيست؟ اين نوحهها چيست؟ نوحههايي بايد گفته بشود كه آن شخصيت حضرت و مكتب حضرت و مرام حضرت، را بیان بکند و چه خوب است كه آن كلماتي كه از آن حضرت در تابلوها است همانها تبديل به نوحه بشود و تبديل به شعار بشود. اگر انسان بخواهد در اين تظاهرات به عزاداري سيدالشهداء در اين مرتبه بماند، مانده و نيامده بالا، خودش را در آنجا قفل كرده خودش را در همانجا بسته، ولي اگر نه، اين مطالب را كنار بگذارد، بداند که كلمات بزرگان و كلمات ائمه، مثل كلمات ما نيست، صحبت ائمه مثل صحبت ما نيست، آن از نفس قدسي تنازل پيدا كرده و در نفس امام قرار گرفته، آن صحبت را در اختيار ما گذاشته اند حالا همان را انسان بيايد تبديل به شعار كند چقدر فرق است تا اينكه بيايد از جملات بيهوده و جملات در سطح پايين و بيشتر احساسي تا عقلاني و فهمي و ادراكي بياييد اين مسائل را مطرح كند.
ذاكرين اهل بيت بايد سخنان ،رفتار و ظرائف افعال امام حسين را بيان كنند نه اينكه تنها اكتفا كنند به بيان مصائب حضرت
آن كسي كه ذاكر است بايد برود آن حال و هواي سيدالشهداء را بگويد، صحبتهایي كه در آن قضیه شده، نه فقط اينكه زخم خورد و افتاد زمين و... نه! اين فايده ندارد، مطالبي كه گفته شده، اطوار آن حضرت، رفتار آن حضرت، سخنان آن حضرت، ظرائفي كه در اينجا وجود دارد، كه پرداختن به آن يكي از (مهمترین عوامل) است كه انسان را متوجه آن حال و هوا ميكند، و الّا تير خورد و شمشير خورد و افتاد، نهايتش اين است ديگر! اين كه حالات حضرت چگونه بوده و چه وضعي داشته، اين مساله مهم است.
خطيب و مداح نبايد هر گونه تعابيرى را در صحبت هاى خود بيان نمايند
بهتر است هر تعبيري را در صحبتهاي خودشان نياورند، بعضی افراد در روضه تعبيرهايي دارند كه شايد نفوس تحمل شنيدن آنرا نداشته باشند، بعضی از روایات براي خود (وعاظ و اهل علم) است كه بدانند اما اينكه انسان بخواهد مصيبت را بيان بكند، شايد خيلي از افراد نتوانند تحمل چنین سخنانی را بکنند. چون اين واقعه يك قدري مصیبت كوبندهاي خواهد بود. آنچه را كه قابل گفتن است و آن جنبۀ تيزي ندارد، بايد براي افراد بگویند.
بهتراست اهل علم عين مصيبت هاى وارده را از كتب مقاتل نقل كنند .در تبليغ خودشان عين مقاتل را نقل كنند آنچه را كه شنيده شده نقل نكنند خیلی از مطالبی را که در روضهها در اين طرف و آن طرف بدون اينكه به تاريخ مراجعه كنند نقل می کنند و ميخوانند یک عده جوان هم می پذیرند و طبعاً مسائل نادرست را می گویند که حرام است. اگر كاري را كه انجام نشده بگويیم حرام است! دروغ! دروغ است! فرقي نميكند، آنچه را كه هست بايد گفت! نه اینکه به آن اضافه کنیم. اينهايي كه ميآيند با عبارتهاي زننده مقام و موقعيت امام (علیه السلام) را در حد یک انسان عادی می خواهند پایین بیاورند، اشعاري كه انتخاب ميكنند اشعار رکیک وسبكي است، اشعاري كه در مجالس عزاي افراد عادي می خوانند حضرت علي اكبر که بيش از سي سال سن داشت و اینها که می گویند هجده ساله بود همه اش من درآري است و شعرهايي درآورده اند! حضرت علي اكبري كه مقام امامت دارد جوري در ميان مردم معرفي بكنند تا چند تا جوان خوششان بیاید که این هم يك آدمي بوده كه ... تمام ارزش آدم به جمال و زلف و اینها است!!؟ که آدم مانند بقيۀ اشعاري كه معشوقه های خود را تعریف و تمجید می کند حضرت را تمجید کند پس چه فرقی هست؟ كجاست آن مقام ولایت حضرت علی اکبر که در اشعار بیان شود!!! آن مقام علم! آن مقام ولایت! طهارت! آن را برای افراد باید گفت به صرف این که مردم بیشتر گریه کنند و حالت حزن برایشان پیش آید (انسان مجاز برای گفتن هر مطلب بی ارزشی نیست)