علامه آیتاللَه سید محمدحسین حسینی طهرانی

اساتید علامه طهرانی در عرفان و فلسفه
- حضرت علامه حاج سید محمدحسین طباطبایی
- حضرت آیة اللَه حاج شیخ محمدجواد انصاری همدانی
- حضرت حاج سید هاشم حدّاد
رضوان اللَه علیهم اجمعین
اساتید علامه سید محمدحسین طهرانی در فقه و اصول و رجال
- آیتاللَه سید ابوالقاسم خوئی رحمة اللَه علیه
- آیتاللَه شیخ حسین حلّی رحمة اللَه علیه
- آیتاللَه سید محمود شاهرودی رحمة اللَه علیه
- آیتاللَه شیخ آقا بزرگ طهرانی رحمة اللَه علیه
زندگینامه حضرت علامه طهرانی
علاّمه آیة اللَه العظمی حاج سیّد محمّد حسین حسینی طهرانی در 24 محرم سنۀ ١٣٤٥ هجری قمری در طهران، دیده به جهان گشود.
دوران تحصیل متداول زمان خود را با اخذ مدرک مهندسی فنّی و به عنوان دانشجوی ممتاز در هنرستان صنعتی طهران به پایان رساند. دولت وقت پیشنهاد اعزام ایشان را به عنوان دانشجوی ممتاز برای ادامه تحصیل به آلمان ارائه نمود؛ ولیکن با توجیه و ارشاد پدر بزرگوار و تأمّل در سرانجام خویش، به شهر مقدّس قم، آستان منوّر و پر بهاء حضرت فاطمۀ معصومه سلام اللَه علیها هجرت نمود . (مهرفروزان، ص29)
علاّمه طباطبایی از آنجا که این شاگرد مبرّز را مستعدّ برای دریافت جمیع مراتب معرفت و وصول به حقیقت شریعت و آبشخوار مکتب وحی دید، به مدت هفت سال بیمضایقه آنچه را که نتیجۀ تجربۀ علمی – فلسفی و سلوک عرفانی خود طیّ سالیان متمادی در محضر بزرگان و اعلام حوزۀ نجف بود، به ایشان منتقل کرده و درهای هدایت را یکی پس از دیگری به روی او باز نمود. (مهرفروزان، ص33)
ایشان بعد از ارتحال والد معظّم خویش با کسب اجازه از محضر علامه طباطبایی رهسپار عتبه مقدسه مولی الموالی امیرالمومنین شدند و به مدت هفت سال از محضر بزرگانی همچون:
مرحوم آیة اللَه حاج شیخ حسین حلّی و مرحوم آیت اللَه سید ابوالقاسم خویی و آیت اللَه شاهرودی و آقا شیخ آغا بزرگ طهرانی رحمة اللَه علیهم بهرهمند گشته به طوری که در بین تمامی علماء و فضلای نجف مشارٌ بالبنان شدند، و به تصدیق مراجع و بزرگان نجف در صورت بقاء در حوزه، مرجعیّت شیعه مطلقاً در انحصار ایشان قرار میگرفت.
تا اینکه در سال آخر اقامت در نجف به مراد و مطلوب و گمشدۀ خویش که سالیان سال در انتظار رؤیت و ملازمت او دیده به تقدیر بسته بودند رسیدند و با مشاهدۀ جمال بیمثال عارف کامل، برجسته ترین شاگرد سلوکی و عرفانی حضرت آیت الله العظمی، حاج سیّد علی قاضی، به نام حضرت حاج سیّد هاشم حدّاد ـ رضوان اللَه علیهما ـ دیگر جای خالی در فکر و قلب و ضمیر خویش نیافتند و یکسره دل و دین به این ولیّ ربّانی سپردند و به اوج مقصود دست یافتند.
شاگردی در خدمت چنین استاد و عارفی به مدّت بیست و هشت سال، و وصول به مراتب شهود و فناء فی اللَه و رجوع به عوالم بقاء، از ایشان عارف و فقیه و حکیمی بی نظیر به وجود آورد که به تأیید و اعتراف استاد خویش، «سیّدالطائفتین* » گردید.
*: بزرگ عالم ظاهران و باطن
همچنین از دیگر اساتید اخلاق و عرفانی ایشان می توان به مرحوم آیت اللَه سید جمال الدین گلپایگانی، مرحوم آیت اللَه شیخ عباس قوچانی و مرحوم آیت اللَه حاج شیخ محمد جواد انصاری همدانی رضوان اللَه علیهم نام برد. (رساله اجتهاد وتقلید، ص39)
مرحوم علاّمه طهرانی پس از مراجعت از نجف أشرف، حدود بیست و دو سال در طهران و شانزده سال در مشهد مقدس رضوی به وعظ و ارشاد و تربیت مستعدّین و دستگیری دردمندان در سیر و سلوک الی اللَه همّت گماشت، و تا پایان عمر به تألیف و تصنیف دورۀ «علوم و معارف اسلام» در قالب 90 جلد کتاب پرداخت. (رساله اجتهاد وتقلید، ص 40)
(برای مشاهده لیست کتاب ها به همراه لینک به انتهای این صفحه مراجعه فرمایید.)
و خود بارها میفرمودند:
«هركس به اين تأليفات توجّه و تأمّل نمايد و به مضامين آن عمل كند، قطعاً برايش فتح باب خواهد شد.» (مقاله فروغ جاوید)
ایشان به فرزند خود حضرت آیت الله حاج سید محسن طهرانی رضوان الله علیه می فرمود:
«ما سفرهاى را پهن كردهايم كه تمام دنيا را از همه ملل و اقوام بر سر اين سفره جمع كنيم و مسئولیت تبیین و نشر و ترویج این مطالب و مبانی بر عهده تو خواهد بود.» (شرح روایت عنوان بصری، جلسه 70)
ویژگی علامه طهرانی در میان بزرگان
علامه طباطبایی رضوان اللَه علیه هنگام مهاجرت ایشان به نجف اشرف به ایشان می فرمایند:
«هيچگاه صورت پر مهر جنابعالى فراموش بنده نمیشود. و لولا اينكه موضوع آستان عرشبنيان حضرت امير عليهالسّلام بود، بنده هيچگونه رأى مسافرت جنابعالى، نه در مقام شور و نه به حسب تصوّر نمیدادم. » (حریم قدس، ص110)
مرحوم حاج سید هاشم حداد رضوان اللَه علیه در وصیت نامه خود خطاب به ایشان می فرمایند:
«حقیر جانشین قرار دادم از طرف خودم، چه در حال حیات و چه در حال ممات، در امور شریعت و در امر طریقت و تربیت افراد برای وصول به حق، آقای سید محمدحسین حسینی طهرانی را، و ایشان لسان من است و مورد اطمینان من می باشد.» (مطلع انوار، ج1، ص107)
مرحوم آیت اللَه حاج سید محسن طهرانی رضوان اللَه علیه:
«ایشان تحقيقاً از مصاديق علماء ربانی است كه حقایق و حوادث عالم وجود را با چشم شهود و بصيرت قلب به علم حضورى و شهود عينى احساس نموده و حقيقت توحيد را با سیروسلوک در منازل و عوالم ربوبى، با قلب و ضمير خويش (نه تنها با مطالعه و تفكّر و درس و تحقيق) به حقّ المعرفة ادراک كرده اند. و بلكه می توان اذعان داشت در ميان اولياى الهى و علماء باللَه و عرفاء بأمراللَه در جایگاه و منزلگاه ويژهاى قرار دارد كه حتّى او را از بسيارى از آنها برترى و فزونى بخشيده است.شاخصه و امتياز علّامه طهرانى نه به جهت اطّلاع او بر علوم و فنون ظاهرى و متعارف از قبيل فقه و اصول و فلسفه و عرفان نظرى و غيره است كه اين علوم در بسيارى از افراد يافت میشد و بزرگانى از عالم تشيّع در اين علوم و رسوم همچون فارابى و بوعلى و صدرالدّين شيرازى و شيخ طوسى و شیخ انصارى و علّامه حلّى داراى مراتب و جايگاه عالى و راقى بودهاند بلکه خصوصيّت ايشان به واسطه اشراف و اطّلاع بر امور و حقايقى است كه از اين علوم و رسوم براى انسان حاصل نمیشود و نياز به مراقبه سلوكى و سير و سلوک الى اللَه و وصول به مقام قرب و تجرّد و اشراب از سرچشمه ماءِ مَعين و انوار جماليّه و جلاليّه ذات اقدس ربوبى دارد.» (مقاله فروغ جاوید)
مرحوم آية اللَه حاج سيّد محمّد رضا گلپايگانى- رحمة اللَه عليه- به فرزند ایشان حضرت آیت اللَه حاج سید محسن طهرانی فرمودند:
«والد شما يكى از شخصيّتهاى كم نظير عالم تشيّع میباشد.» (افق وحى، ص537)
مرحوم علامه محمدتقی جعفری می فرمود:
«ما نمیدانیم چه سری در این نوشتههای علامه طهرانی نهفتهاست که وقتی انسان این کتابها را میخواند بر جان و دلش مینشیند، در حالی که ما خود این مطالب را خوانده و در تالیفات آوردهایم ولی آن اثر را در خواننده ندارد.» (اسرار ملکوت، ج3، پاورقی ص273)
فرزند مرحوم آيتالله شيخ مرتضى مطهری می فرماید:
«پدرم در عین اینکه برای همه احترام قائل بودند، در مقابل هرکسی خضوع نمی کردند، امّا در مقابل مرحوم علامه طهرانی سراپا خضوع بودند و برای ایشان احترام خاصی قائل بودند؛ زیرا که به ایشان به عنوان استاد و انسان کامل می نگریستند». (شاهد یاران)
مبانی علامه طهرانی رضوان اللَه علیه
1.توحید و ولایت
1. هدف مکتب عرفانی علامه طهرانی
در مکتب علاّمه طهرانی سمتگیری و اتّجاه فقط بر مسألۀ توحید و لقاء خدا و فناء در ذات خدا مستقرّ است؛ و از سایر کرامات و امور خارق عادت و جاذب خبری نیست. ایشان همچون استاد گران مایه اش، مسأله توحید را به هیچ بهایی با امر دیگری معاوضه نمی نمودند. (مقاله فروغ جاوید)
2.ولایت حقیقت دین و شریعت
مرحوم علّامه طهرانى حقيقت دين و شريعت را ولايت اولياى الهى يعنى صاحبان ولايت كبرى حضرات معصومين علیهم السلام میدانستند و شريعت بدون ولايت را پوسته خالى از مغز و محتوا برمیشمردند. همچنین در استفاده از القاب خاصّ به معصومین علیهم السلام حسّاسیت فوق العاده ای داشتند و به همین منظور اطلاق کلمه امام را بر غیر معصوم جائز نمی دانستند.(مقاله فروغ جاوید) همچنین اطلاق لفظ اولوالأمر را بر غیر معصومین، یا استفاده از عناوینی چون: علیِّ زمان یا حسین زمان را حرام میدانستند. (مهرفروزان، ص99)
3. ضرورت استاد کامل
مرحوم علّامه طهرانى معتقد بودند:
تنها راه وصول به کمال انسانی و تحقّق هدف و غایت از وجود و خلقت انسان که همان معرفت پروردگار است؛ منحصراً به واسطه تربیت و تزکیه سلوکی تحت نظر و اشراف استاد کامل و ولی اکمل الهی صورت می پذیرد.(مقاله فروغ جاوید)
4. دعوت به بالاترین مراتب کمال
ایشان پيوسته شاگردان خود را به وصول به عالیترين رتبه از كمال دعوت می نمودند و می فرمودند:
«من برای رفقای خودم به کمتر از مقام و مرتبت سلمان فارسی قناعت نمیکنم.»
حتى نسبت به علوم ظاهرى چون پزشكى و مهندسى و غيره تشويق و ترغيب میفرمودند و به اشخاص توصيه میكردند:
بايد نزد بهترين و متخصّصترين فرد در هر رشته رجوع نمود. (مقاله فروغ جاوید)
5. سلوک عقلانی
اصل و اساس معرفت و تكامل بشرى و نزول اديان الهى و تربيت و تزكيه و سيروسلوک الى اللَه بر پايه فهم و عقل و فطرت است؛ سلوک بدون فهم همچون حركت چارپايان بر محور واحد است و ابداً هيچگونه تأثير و تحوّلى در سير صعودى نفس به سمت عالم قدس به وجود نخواهد آورد. و خود بارها هنگامى كه از احوال و روحيّات شاگردان و ارادتمندان خويش سؤال میفرمودند مىگفتند:
«فهم و ادراک او چقدر ترقّى و رشد كرده است، من كارى به خوابها و مكاشفات و بروزها و ظهورهاى نفس او ندارم.»
حتّى نسبت به استاد عرفان و سير و سلوک خويش مرحوم حاج سيّد هاشم حدّاد رضوان اللَه علیه در مقام تعريف و تمجيد میفرمودند:
«من عاقلتر از اين فرد در دنيا سراغ ندارم.»
و اين نكتهاى است بس غريب كه هنوز جامعه بشرى به آن پى نبرده است و ما آثار آن را در مسائل و حوادث اجتماعى به خوبى لمس و احساس میكنيم. و به همين جهت درباره زمان ظهور حضرت بقيّة اللَه ــ ارواحنا فداه ــ گفته شده است كه:
زمان ظهور موجب كمال عقول بشر خواهد شد. (مقاله فروغ جاوید)
2.حکومت و سیاست
1.وظایف حکومت اسلامی
مرحوم علّامه طهرانى حفظ ديانت افراد جامعه و رشد آنان را در مسير كمال از وظايف خطير و حسّاس حكومت اسلامى میشمردند و میفرمودند:
وظيفه دولت اسلام اين است كه وسيله رشد و ترقّى افراد جامعه را در دو جهت معنويّت و ارتقاء علوم ظاهرى به هر نحو ممكن فراهم سازد و تأمين عدالت اجتماعى و آسايش معيشت و حفظ دماء و نفوس و أعراض افراد جامعه بر عهده مسئولين و متصدّيان امر میباشد. و نسبت به اين مسئله هيچ تفاوتى بين آحاد جامعه از متمكّن و غيره وجود ندارد و همه افراد در نيل به مراتب عاليه و ضرورتهاى اجتماعى يكسان میباشند. (مقاله فروغ جاوید)
2. حاکم و رهبر
علاّمه طهرانی معتقد بودند به اعتقاد جزم و حتم که متصدّی و مسئول در حکومت حتماً باید متّصل به مصدر ولایت و مرتبط به امام معصوم علیه السّلام باشد، که در این صورت است هرچه از گفتار و رفتار او ظهور و بروز مییابد از همان سرچشمه و منبع نشئت خواهد گرفت و پدیدار خواهد شد.
در مکتب تشیّع، سیاست و حکومت بر اساس إشراف بر حقائق حوادث و جریانات عالم از منظر شهود ـ که زاییده و اثر اتصال به صُقع ربوبی و ذات پروردگار و اطّلاع بر عالم غیب است ـ شکل میگیرد. و در اینصورت است که سیاستهای پیچیدۀ استعمار و نقشههای مزوّرانه و دلفریب شیاطین، و مکر و حیلههای تغییر دهندۀ افکار و نفوس، و مسموعات و مکتوبات و جلوههای مکّارانه و گولزننده و فریبدهندۀ دشمنان اسلام، ابداً و ابداً نمیتواند ذرّهای در تصمیم و اراده و عزم برخاسته از شهود و احساس یقینی به حقّالیقین متصدّی زعامت و حکومت خللی وارد نمایند، و ذهن و فکر او را هر روز و هر ساعت از تصمیمی به تصمیم دیگر و از ارادهای به میل و رغبت دیگر برگردانند.
و لذا تفکّر یک عارف هیچگاه معلول پدیدهها و حوادث سیاسی و اجتماعی نخواهد بود، بلکه سیاست باید خود معلول و زاییدۀ إشراف باطنی و ولایت او بر قضایا و حوادث باشد. (مقاله فروغ جاوید)
3. مرجعیت و افتاء:
مرحوم علامه طهرانی منحصراً مرجعیت را در صلاحیّت و توان فردی میدانستند که نفس او متّصل به عالم ملکوت و منبع تشریع شده باشد. (رساله اجتهاد وتقلید، ص40)
ایشان معتقد بودند:
در مكتب تشيّع فقه يعنى تكاليف و احكام صادره از ناحيه شرع که در راستاى معرفت و شناخت حضرت حقّ به شهود عينى و توحيد عينى تشكّل میيابد و فردى كه متصدّى مقام افتاء میباشد، بايد به اين رتبه از توحيد و معرفت حقّ رسيده باشد تا بتواند نسبت به اعمال مكلّفين و احكام صادره در اجتماع مسلمين از روى اراده و عزم برخاسته از مقام شهود و اشراف بر حقايق و قضاياى خارجى به واسطه اتّصال به عالم ملكوت حكم و فتوا صادر نمايد.
و لذا مرحوم علّامه طهرانى میفرمودند:
مرجع نمیتواند نسبت به جميع مكلّفين و نيز حوادث مشابه، حكمى به نحو عموم و فتوايى واحد صادر نمايد، بلكه بايد به واسطه اشراف بر نفس و خصوصيّات وجودى و صفات و شاكله هر فرد حكم موافق و مختصّ به او را صادر نمايد و چه بسا ايراد فتواى واحد نسبت به فردى موجب هلاكت و فساد او خواهد شد.
و همين سعه صدر و بينش فراگير و احساس مسئوليّت در برابر همه بندگان خدا و تعهّد نسبت به فلاح و هدايت همه افراد، به واسطه همان درک و معرفت توحيد و شهود او است كه معتقد بودند:
يک رجل الهى و عارف باللَه و عالم بأمر اللَه بايد دايره تبليغ و ارشاد خود را محدود به افرادى خاص و منطقهاى محدود ننمايد بلكه با تمامى افراد بشر و بلكه همه رؤساى جمهور كشورهاى دنيا بلا استثناء، باب گفتگو و نصيحت و ارشاد را بگشايد و به همان رسالت و تعهّدى كه رسول خدا و ائمّه معصومين علیهم السلام نسبت به هدايت عامّه مردم داشتند عمل نمايد. (مقاله فروغ جاوید)
4. نسل جوان
مرحوم علّامه طهرانی نسبت به مطالبات بر حقّ و منطقى انسان مخصوصاً نسل جوان بسيار تأكيد داشتند و میفرمودند:
«اينها به فطرت الهى و صفات و خصائل متعالى ربوبى كه در نهاد بشر به وديعه گذارده شده است از سايرين نزديکترند و در يک حكومت و اجتماع اسلامى نمیتوان به سؤالات و مطالبات و تقاضاى به حقّ آنان بیتفاوت بود.» (مقاله فروغ جاوید)
5. ترور
ایشان به شدّت با مساله ترور مخالف بودند و میفرمودند:
و در این باره حدیثی است معروف که میفرماید:
«الإسلامُ قیّدَ الفَتک؛ اسلام ترور را برداشته و حذف نموده است.»
و به همین علّت بوده است که جناب مسلم بن عقیل سلام اللَه علیه نمایندۀ صاحب ولایت حضرت سیّدالشّهداء علیه السّلام اقدام به ترور عبیداللَه بن زیاد ـ لعنه اللَه ـ ننمود و او را در منزل هانی بن عروه به قتل نرساند؛ زیرا نمایندۀ امام معصوم علیه السّلام به واسطۀ اتّصال نفس و اشراف معصوم بر او، کاری را که بر خلاف اراده و رضای معصوم است انجام نمیدهد. (مقاله فروغ جاوید)
3.خانواده و اجتماع
1. بینش دقیق نسبت به جریانات اجتماعی
علّامه طهرانى نسبت به جريانات اجتماعى دقّت و موشكافى شگرفى داشتند كه البته اين مرتبه از نبوغ و تفوّق را میتوان ناشى از اشراف ملكوتى و احاطه غيبى نفس از عوالم ربوبى دانست. حسّاسيت ايشان نسبت به پديده عربى زدايى از فرهنگ فارسى و جايگزينى واژههاى فارسى بسيار بارز و نمودار بود.
تأكيد بليغ ايشان نسبت به تاريخ هجرى قمرى و محو آداب و رسوم جاهلى همچون پديده نوروز و جايگزينى مناسبات اسلامى و مراسم اصيل و سنن الهى همچون احياى عيد قربان و فطر و غدير و مبعث و ميلاد صاحب ولايت كبرى حضرت حجّة بن الحسن العسكرى ــ ارواحنا فداه ــ و ساير اعياد و مناسبتهاى مربوط به حضرات معصومينعلیهم السلام بر همگان مشهود و ملموس بود.
راجع به اربعین، میفرمودند:
«اربعین مختصّ به سیدالشهداء علیه السّلام است، حتّی درباره سایر حضرات معصومین علیهم السّلام شنیده نشده است.» (مقاله فروغ جاوید)
همچنین نسبت به مسأله محدوديت نسل، با صراحت، عوامل خارجى را محرِّك اصلى و مسبّب اين حركت خلاف و مذموم و خانمانبرانداز جامعه مسلمين دانسته، و با شدّت و حِدّت هرچه تمامتر با آن برخورد مینمودند. (مهر فروزان، ص 151)
2. انس و محبت:
در تمام سخنانشان خدمت به خلق و مدارا با مردم و ایثار و گذشت و اعراض از دنیا و دامهای شیطان و ایجاد محبّت و صفا بین دوستان و گرمی و صمیمیّت در خانواده، وجود داشت. بارها میفرمودند:
«آن خانوادۀ یهودی که در بین خود با محبّت و اُنس و اُلفت زندگی میکنند، به خداوند نزدیکترند از یک خانوادۀ شیعۀ امیرالمؤمنین علیه السّلام که در حال نقار و کدورت بسر میبرند؛ و آن پرستار مسیحی که در بیمارستان برای خاطر خدا خدمت به مرضیٰ را به نحو احسن با روی خوش انجام میدهد، حقّاً و واقعاً شیعۀ امیرالمؤمنین علیه السّلام است، و آن پرستار شیعه که با مرضیٰ به خشونت و درشتی برخورد مینماید و قلب آنها را میشکند، از مذهب و آیین امیرالمؤمنین علیه السّلام به دور است.» (مهر فروزان، ص175)
ارتحال حضرت علامه طهرانی قدّس اللَه سرّه
ایشان در آخرین روزهای حیات خویش در بیمارستان به حضرت آیت اللَه حاج سید محسن طهرانی می فرمایند:
«لازم نیست به دوستان و آشنایان در شهرهای دور اطّلاع دهید و آنان را به زحمت بیندازید. با همین چند نفر از رفقا که در اینجا حضور دارند، جنازه را برمیدارید و با شادی و سرور و خنده و خوشی تشییع میکنید و ما را به سرای آخرت بدرقه مینمایید! و مبادا کسی اظهار ناراحتی و گریه کند! شما نمیدانید که من به چه منزل و جایگاهی رهسپار میشوم!» (حیات جاوید ص137)
سرانجام قلبی كه يك عمر براى اعتلاى كلمه توحيد و تبيين مقام ولايت كلّيّه الهيّه و دفاع از حريم تشيّع و مبانى اصيل فرهنگ اسلامى مىطپيد، قريب ٢ ساعت به ظهر روز شنبه ٩ صفر الخير سنه يكهزار و چهارصد و شانزده هجريّه قمريّه در عتبه مقدّسه حضرت ثامن الائمّه علىّ بن موسى الرّضا عليه آلافُ التّحيّة و الثّناء از حركت باز ايستاد.
نفس قدسىاش به نداى ﴿ارْجِعِي﴾ لبّيك گفته، سرمست از باده ﴿وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً﴾ شاهد وصل را در آغوش كشيد و به رياض قدس، ﴿فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ﴾ پرواز نمود.
رَحْمَةُ اللَهِ عَلَيْهِ رَحْمَةً واسِعَةً.
جهت آشنایی کامل با شخصیت مرحوم علامه طهرانی رضوان اللَه علیه و مبانی مکتب ایشان می توانید بر روی لینک کتاب مهر فروزان و مقاله فروغ جاوید کلیک نمایید.
- جهت مشاهده مجموعه تصاویر حضرت علامه آیتاللَه حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی قدّس اللَه سرّه اینجا کلیک نمایید.
مجموعه آثار علامه طهرانی قدس اللَه سره
کتابهای علامه طهرانی قدّس اللَه سرّه
1- مجموعه کتاب اللَه شناسی 3 جلد
2- مجموعه کتاب امام شناسی 18 جلد
3- مجموعه کتاب معاد شناسی 10 جلد
4- مجموعه کتاب نور ملکوت قرآن 4 جلد
5- مجموعه کتاب انوار ملکوت (نور ملکوت روزه، نماز، مسجد، قرآن و دعا) 2 جلد
6- مجموعه کتاب شرح فقراتی از دعای أبو حمزه ثمالی 2 جلد
7- مجموعه کتاب مطلع انوار 14 جلد
8- مجموعه کتاب مبانی اخلاق در آیات و روایات 2 جلد
9- کتاب روح مجرد: یادنامه عارف كامل مرحوم حاج سيدهاشم حداد قدس اللَه سره
11- کتاب رساله مودت
12- کتاب تفسیر آیه نور (اللَه نور السموت و الارض)
13- کتاب شرح فقراتی از دعای افتتاح
14- کتاب رساله سیر و سلوک منسوب به بحر العلوم
15- کتاب رساله لب اللباب در سیر و سلوک أولی الألباب
17- کتاب سالک آگاه
19- کتاب مهر تابان يادنامه عارف کامل حضرت علّامه طباطبایی قدس اللَه سره
20- کتاب مهر تابناک يادنامه عارف کامل حضرت آیت اللَه العظمی حاج سیّد علی قاضی رضوان اللَه علیه
21- کتاب وظیفه فرد مسلمان در احیای حكومت اسلام
22- کتاب رساله نکاحیه: کاهش جمعیت، ضربه ای سهمگین بر پیکر مسلمین
23- کتاب رساله نوین
24- کتاب رساله بدیعه
25- کتاب نگرشی بر مقاله بسط و قبض تئوریک شریعت دکتر عبد الکریم سروش
26- کتاب سر الفتوح ناظر بر پرواز روح
27- کتاب هدیه غدیریه
29- کتاب مبانی تشیّع
30- کتاب مناقب اهل بیت علیهم السّلام
31- کتاب رسالة حول مسألة رؤية الهلال
32- کتاب صلاة الجمعة
34- کتاب مباحث فقهی
35- کتاب ولایت فقیه در حکومت اسلام 4 جلد
مجموعه سخنرانی های علامه طهرانی قدس اللَه سره
1- مجموعه سخنرانی های سالک آگاه
2- مجموعه سخنرانی های تفسیر آیه نور
3- مجموعه سخنرانی های آیین رستگاری
4- مجموعه سخنرانی های شرح دعای ابوحمزه ثمالی
5- مجموعه سخنرانی های شرح دعای افتتاح
6- مجموعه سخنرانی های مباحث فقهی
7- مجموعه سخنرانی های مبانی اخلاق
8- مجموعه سخنرانی های مبانی تشیع
9- مجموعه سخنرانی های معاد شناسی
10- مجموعه سخنرانی های مناقب اهل بیت
11- مجموعه سخنرانی های مواعظ ماه رمضان 1397 هجری قمری
12- مجموعه سخنرانی های مواعظ ماه رمضان 1398 هجری قمری