تفاوت مقام امامت با ولایت

ویژگی های مقام امامت

411
مشاهده متن

پدیدآورگروه علمی

گروه اعتقادات


توضیحات

این مقاله به بررسی نسبت بین مقام امامت و ولایت و آثار این دو مقام می پردازد. برخی از مهم ترین عناوین این مقاله عبارتند از :
مقام ولایت و نسبت آن با مقام امامت، بررسى معنى لغوى ولايت‏، آثار تحقق ولایت در نفس ولی، تفاوت مقام امام علیه السلام با ولی الهی.

/5
پی دی اف پی دی اف موبایل ورد

تفاوت مقام امامت با ولایت - ویژگی های مقام امامت

1
  •  

  • هوالعليم

  •  

  • تفاوت مقام امامت با ولایت

  • ویژگی های مقام امامت

  •  

  • برگرفته از آثار:

  • حضرت آیة اللّه الحاج سيّد محمد محسن حسيني تهراني

  •  

  •  

تفاوت مقام امامت با ولایت - ویژگی های مقام امامت

2
  •  

  •  

  • أعوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيم‌

  • بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيم‌

  • وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَيِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ‌

  • وَ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى أعْدائِهِمْ أجْمَعينَ مِنَ الآنَ إلَى قِيامِ يَوْمِ الدّينِ‌

  • وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إلّا بِاللَّهِ الْعَليِّ الْعَظيم‌

  •  

  •  

  • مقام ولایت و نسبت آن با مقام امامت

  • مفهوم ولايت نسبت به امامت از نظر منطقى عام و خاص مطلق است. بدين معنى كه لازمه امامت، تحقق ولايت است لا بالعكس. براى روشن شدن مطلب ابتداءً به تعريف و توضيح ولايت مى‌پردازيم:

  • بررسى معنى لغوى ولايت‌

  • در مصباح المنير ولْى مانند فلس را به معنى قرب دانسته است و نيز در صحاح اللّغه گفته است كُلْ مما يَليكَ، اى مما يقاربك و ولى به كسى گفته مى‌شود كه امر شخص ديگرى را متكفل شود. در اقرب الموارد گويد: الوَلْى حصول الثانى‌ بعد الاول من غير فصل، وَلِى الشّي‌ءَ و عليه وِلاية و وَلايَة يعنى مستولى و مسلط بر آن شى‌ء شد و از اين باب است والى بلد.

  • در مجمع البحرين گويد: اولى الناس بابراهيم، يعنى أحقّهم به و اقربهم منه، من الوَلْى و هو القرب، نزديك‌ترين افراد به ابراهيم و برحق‌ترين آنها نسبت به ابراهيم كه اين معنى از ولى يعنى قرب است.

  • در آيه شريفه كه مى‌فرمايد: ﴿إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ‌﴾1 «اينست و جز اين نيست كه صاحب اختيار شما خداست و رسول او و آن كسانى كه ايمان آوردند كه در حال نماز و ركوع بر فقرا انفاق مى‌كنند» كه از شيعه و سنى مصداق اين آيه را أميرالمؤمنين عليه السّلام مى‌دانند.2

  • بنابراين ولايت هم نسبت به پروردگار بر بنده صادق است زيرا او از رگ گردن به انسان نزديكتر است‌ ﴿وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ﴾3 و نيز زمام امور حيات و ممات انسان بدست اوست، كه مى‌فرمايد: ﴿بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْ‌ءٍ﴾4 و هم نسبت به بنده بر پروردگار صادق است كه‌: «المؤمن وليّ الله»5 و يا در شهادت مى‌گوئيم: «أشهد أنّ علياً وليّ الله». كه در اينجا به معناى قرب و نزديكى بنده است‌ با خدا نزديكى خاصى كه هيچ شائبه تركيب غير در آن راه ندارد. و لذا در لغت چنين گفته‌اند: الولاية حصول الشيئين بحيث ليس بينهما ما ليس منهما. ولايت يعنى بين دو چيز چنان قرب و مؤالفت صورت پذيرد كه چيزى خارج از وجود آنان در ميان نباشد.

    1. سوره المآئده( 5) آيه 55.
    2. ثعلبى در تفسير خود شأن نزول آيه را ذكر مى كند.
    3. سوره ق( 50) آيه 16.
    4. سوره المؤمنون( 23) آيه 88.
    5. الكافي، ج 2، ص 171، به نقل از امام صادق عليه السّلام: «ان المؤمن ولي الله يعينه و يصنع له و لا يقول عليه إلّا الحق و لا يخاف غيره».

تفاوت مقام امامت با ولایت - ویژگی های مقام امامت

3
  • آثار تحقق ولایت در نفس ولی

  • در نتيجه اين قرب كه لازمه وحدت است آثار شي‌ء در ولى تجلى‌ مى‌نمايد و چون عبد در مقام عبوديت به اين مرتبه از قرب برسد بواسطه غلبه جنبه عِلّى در حضرت حق ذات عبد متحوّل و متغير به آثار و ظهورات ذات پروردگار مى‌شود و اين مسأله معنا و مفهوم حديث قدسى معروف است كه مى‌فرمايد:

  • «ما يتقرب اليّ عبد بشي ‌ء احب اليّ مما افترضته عليه فكنت سمعه الذي يسمع به و بصره الذي يبصر به و لسانه الذي ينطق به و يده الذي يأخذ به ...»1

  • «هيچ عمل و كردارى كه بنده مرا به من نزديك كند در نزد من بهتر از تكاليف و دستورات شرعيه نمى‌باشد پس در صورتى كه بنده من قيام به آنها كرد من گوش او مى‌شوم و چشم و زبان و دست و ... خواهم شد. در اين صورت است كه اعمال و گفتار و تفكر ولى خدا از كيفيت و صبغه بشرى خارج شده و به صبغه الهى و جوهر ربوبى در خواهد آمد.»

  • و نيز در حديث قدسى شريف مى‌فرمايد:

  • «عبدي اطعني حتي اجعلك مثلي فانا اقول كن فيكون و تقول لشي‌ء كن فيكون»2.

  • «بنده من فقط مرا عبادت كن و در تحت انقياد من درآى تا ترا همانند خويش گردانم. من به چيزى چون گويم موجود شد، وجود پيدا مى‌كند و تو نيز اگر بگوئى: باش، خواهد بود.»

  • ولايت از ناحيه عبد و از ناحيه پروردگار

  • اين حقيقت و معناى ولايت است، پس ولايت بمعناى سلطه و سيطره و هيمنه و حكومت نيست بلكه بمعناى نزديكى و قرب است، الا اينكه اين تقرب در طرفين بنده و پروردگار به دو صورت با حفظ اصل حقيقت و ريشه آن ظهور پيدا مى‌كند. ولايت از ناحيه عبد كه همان فناء ذات عبد در ذات پروردگار است موجب استجلاب و استجذاب نفحات جماليه و بارقه‌هاى اسماء و صفات كليه حق بر قلب بنده است و همين ولايت از ناحيه پروردگار به معناى افاضه رشحات آثار جمال و جلال بر قلب و ضمير بنده است و سلب اختيار و اراده او و جايگزينى اراده و مشيت خود بجاى آنست، كه در اين صورت بنده قادر بر انجام امورى كه از شئون اراده و اختيار حضرت حق است خواهد بود.

    1. شرح اصول كافي، ملا صالح مازندرانى، ج 9، ص 424.
    2. الجواهر السنية، شيخ حر عاملى، ص 361.

تفاوت مقام امامت با ولایت - ویژگی های مقام امامت

4
  • ابن فارض عارف عظيم الشأن مصرى رضوان الله عليه در اين باره مى‌فرمايد:

  • هي النفس إن ألقت هواها تضاعفت‌***قواها و أعطت فعلها كل ذَرَّهٍ‌1
  • «اينست مقام و مرتبه نفس كه اگر مخالفت هواهاى او را كردى و با مشتهيات نفسانى به مبارزه و معارضه پرداختى غذاى او رو به تزايد رود تا جائى كه بر تمام ذرات عالم وجود هيمنه و سيطره و استيلا خواهد يافت.»

  • ولایت باطن مقام نبوت و امامت

  • اين مرتبه براى پيامبران الهى و حضرات معصومين عليهم السّلام و نيز براى اولياى الهى بدست خواهد آمد. و شرط زعامت و امامت و قيادت است، زيرا تا انسان از ذات و نفس خود عبور نكرده باشد و مراتب هواها و اميال نفسانى را حتى تا آخرين و عميق‌ترين مراحل آن در ننورديده باشد مدركات و اميال و بروزات و ظهورات او نمى‌تواند صد در صد الهى و ربوبى باشد و چه‌ بسا آميخته‌اى از هوا و نصيبى از عالم غيب باشد كه اين موقعيت براى اسوه و الگو قرار گرفتن مناسب نيست.

  • بنابر اين چنانچه در آيات الهى آمده است: ﴿وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْراتِ وَإِقامَ الصَّلاةِ وَ إِيتاءَ الزَّكاةِ وَ كانُوا لَنا عابِدِينَ﴾‌2 و ما ايشان را پيشوايانى قرار داديم كه مردم و خلائق را با امر و اراده و مشيت ما بسوى تعالى و كمال هدايت كنند (نه از سر خود و بر اساس هوا و سليقه شخصى خود) و به آنها انجام امور خير و به پا داشتن نماز و پرداخت زكات را وحى نموديم و ايشان كاملا و صد در صد در مقام عبوديت و انقياد تام براى ما بسر مى‌بردند.

  • اطلاق لفظ امام در لسان قرآن‌

  • بدين لحاظ اطلاق لفظ امام و ولىّ خدا در لسان قرآن نسبت به بندگان خالص خدا به كسانى گفته مى‌شود كه اين مرحله از عبور و گذراندن مرتبه خواست و اراده نفس را طى كرده باشند، بنابراين اگر شخص با رعايت ضوابط شرع به نحو اتمّ و انجام رياضات شرعيّه و سير و سلوك الى الله و مخالفت با هواهاى نفسانى و اميال دنيوى و دورى جستن از رياستها و تفوّق طلبى و ترأس و انقياد تامّ و اطاعت كامل از دستورات اولياى الهى بتواند از مراحل مختلفه عوالم نفس عبور نموده باشد، آن شخص به مقام و مرتبه ولايت الهى خواهد رسيد و ولىّ كامل پروردگار خواهد شد، زيرا تحقّق اين مرتبه در وجود چنين شخصى اعتبارى نبوده و جنبه تكوينى و واقعى پيدا مى‌كند و مانند ساير اعتبارات شرعيّه كه وضع و رفع آن به دست شارع است نمى‌باشد. چنين شخصى قابليت احراز عنوان امام را پيدا مى‌كند خواه از جانب الهى به اين منصب رسيده باشد يا نرسيده باشد و مأمور به هدايت شده باشد يا نشده باشد.

    1. - ديوان ابن فارض، ص 117، التائية الكبري.
    2. - سوره الأنبياء( 21) آيه 73.

تفاوت مقام امامت با ولایت - ویژگی های مقام امامت

5
  • تفاوت مقام امام علیه السلام با ولی الهی

  • در اين فرض كلام او كلام امام عليه السّلام و فعل او فعل امام عليه السّلام مى‌باشد با اين تفاوت كه نفس مطهر امام عليه السّلام بواسطه سعه كلى آن كه تمام تعينات را در عالم وجود احصاء نموده است خداوند دو مسؤليت و دو وظيفه به او محوّل كرده است:

  • وظيفه و مسؤليت اول: ارائه طريق و هدايت و ارشاد به سوى مرتبه تعالى از معرفت و كمال كه همان شناخت حقيقى و شهودى ذات پروردگار است بواسطه بيان احكام و برنامه تربيت و تزكيه.

  • وظيفه دوم امام عليه السّلام: ايصال و فعليت بخشيدن به نفوس مستعدّه و بالقوه را به مراحل و مراتب متفاوته در سعادت و شقاوت كه اين مسئوليت به فعل تكوينى و ولايت تكوينى امام عليه السّلام برمى‌گردد.

  • اما ولى خدا داراى يك چنين مسئوليت عظمى و عام الشمولى نمى‌باشد بلكه نسبت به حيطه و محدوده وظيفه‌اش در افراد معين قيام به اين وظيفه و تكليف مى‌نمايد، و البته محدوده ارشاد و هدايت و نيز تربيت و تزكيه افراد بر حسب تشخيص نفس ولى خدا بواسطه ارتباط با مبدأ اعلى موسّع و مضيّق خواهد شد.