علم حضوری و قیامت
سلام علیکم آقا سید محسن سؤالاتی از محضر شما داشتم:
حکما میگویند انسان به نفس و حتی جسم خودش علم حضوری دارد و در جای دیگر میگویند علم حضوری یعنی استقبال نفس از وجود که عین خارج است و به ذهن نمیآید حال این بیانات حکما این معنی را میدهد که اگر بدن و نفس انسان وجود و ماهیت داشته باشند خصوصا بدن، در نتیجه انسان با علم حضوری وجود بدن را ادراک میکند نه ماهیت بدن را؟ اگر پاسخ مثبت است پس چرا این ادراک حضوری شامل دیگر اشیاء نمیشود و انسان ابتداً به علم حصولی آنها را ادراک میکند؟
سؤال دوم در مورد قیامت است که آیا قیامت یک مسئله شخصی است یعنی هر انسانی باید سیر وجودی و نفسانی تا بهشت که مراتب مختلفی دارد را طی کند یا قیامت یک مسئله عمومی است و تا امام زمان ظهور نکند در دنیا و مسئله رجعت واقع نشود و طبق آیات قرآن زمین در هم نپیچد و خورشید خاموش نشود قیامت واقع نمیشود؟ اگر طبق بیان ملاصدرا و شارح جلد هشتم اسفار علامه جوادی آملی قیامت ما فوق زمان و مکان است پس چرا قرآن نشانههای آنرا در قالب پدیدههای طبیعی و زمانی و مکانی ذکر میکند؟ آیا رسیدن عارف به عالم عقل یعنی رسیدن او به قیامت و قیام قیامت برای وی, در این صورت این مطلب را با آیات قرآن و مسئله ظهور حضرت مهدی(عج) و رجعت و نشانههای طبیعی قرآن چطور جمع کنیم؟
حکما میگویند انسان به نفس و حتی جسم خودش علم حضوری دارد و در جای دیگر میگویند علم حضوری یعنی استقبال نفس از وجود که عین خارج است و به ذهن نمیآید حال این بیانات حکما این معنی را میدهد که اگر بدن و نفس انسان وجود و ماهیت داشته باشند خصوصا بدن، در نتیجه انسان با علم حضوری وجود بدن را ادراک میکند نه ماهیت بدن را؟ اگر پاسخ مثبت است پس چرا این ادراک حضوری شامل دیگر اشیاء نمیشود و انسان ابتداً به علم حصولی آنها را ادراک میکند؟
سؤال دوم در مورد قیامت است که آیا قیامت یک مسئله شخصی است یعنی هر انسانی باید سیر وجودی و نفسانی تا بهشت که مراتب مختلفی دارد را طی کند یا قیامت یک مسئله عمومی است و تا امام زمان ظهور نکند در دنیا و مسئله رجعت واقع نشود و طبق آیات قرآن زمین در هم نپیچد و خورشید خاموش نشود قیامت واقع نمیشود؟ اگر طبق بیان ملاصدرا و شارح جلد هشتم اسفار علامه جوادی آملی قیامت ما فوق زمان و مکان است پس چرا قرآن نشانههای آنرا در قالب پدیدههای طبیعی و زمانی و مکانی ذکر میکند؟ آیا رسیدن عارف به عالم عقل یعنی رسیدن او به قیامت و قیام قیامت برای وی, در این صورت این مطلب را با آیات قرآن و مسئله ظهور حضرت مهدی(عج) و رجعت و نشانههای طبیعی قرآن چطور جمع کنیم؟
هوالعلیم
در علم حضوری چه معدّات آن اکتسابی و حصولی باشند یا خیر، اتّحاد علم با عالم و معلوم حاصل می شود بنابراین دیگر مشکلی پیش نخواهد آمد.
و امّا در مسئله قیامت تبدّل و فناء این عوالم برای انسان در نفس او است چه اینکه در خارج انجام بشود یا نشود یعنی آن جنبۀ استقلالی را که در این دنیا از این عوالم مشاهده می نمود همه از بین می رود و همان جنبۀ ربطی باقی می ماند و همانطور که در این دنیا نسل بشر در سلسله ای که طی می کند به ظهور و رجعت می رسد و سپس دیگر نسلی باقی نمی ماند در عالم برزخ و حساب نیز سیر نفس او به انمحاء این عوالم منتهی می گردد.
در علم حضوری چه معدّات آن اکتسابی و حصولی باشند یا خیر، اتّحاد علم با عالم و معلوم حاصل می شود بنابراین دیگر مشکلی پیش نخواهد آمد.
و امّا در مسئله قیامت تبدّل و فناء این عوالم برای انسان در نفس او است چه اینکه در خارج انجام بشود یا نشود یعنی آن جنبۀ استقلالی را که در این دنیا از این عوالم مشاهده می نمود همه از بین می رود و همان جنبۀ ربطی باقی می ماند و همانطور که در این دنیا نسل بشر در سلسله ای که طی می کند به ظهور و رجعت می رسد و سپس دیگر نسلی باقی نمی ماند در عالم برزخ و حساب نیز سیر نفس او به انمحاء این عوالم منتهی می گردد.