مطالعه رمان و تصحیح خیال
سلام با عرض ارادت خدمت حضرت عالى خواهشمندم وقتى اين متن را ميخوانيد فكر نكنيد دختر مغروری هستم یا خیلی از خودم تعریف میکنم فقط واقعیت رو میگم دختری هستم ١٨ ساله.از زيادى افكار پیچیده خسته شده ام هرچه هم سعی می کنم ترک کنم فقط چند روز دوام میارم افکارم گرد ازدواج ميچرخه.تا حالا چند تا رمان خواندم ولى به جز يكى بقيه فكرمو مشغول نكردن. و از اون به بعد قسم خوردم كه دیگه رمان نخونم و به قولم هم عمل كردم ولی هیچ فایده ای نداشته قوه ی تخیل بالایی دارم به شکلی که وقتی با يه نفر حرف میزنم میتونم همزمان در افکارم باشم میدونم که شاید یه استعداد باشه ولی نمی دونم چه جوری به كارش بگيرم.در عرض ١٠دقيقه بدون فكر قبلى ميتونم يه داستان كوتاه بنويسم در موضوعات مختلف اما نوشتن این داستانها به نظرم هیچ فایده ای نداره غیر از اینکه یه متن ادبی زیباست.من از این افکارم از این داستان سرایی های بیهوده خسته شدم همه چی رو هم به خدا گفتم اما هر وقت كه فكر میکنم خيلی با خدا رفیق شدم این توهمات دوباره گرفتارم میکنه از شما خواهش میکنم راه حلی به من بدید که اونقدر خدا در دل من جا باز كنه كه ديگه اسير اين وقت تلف كردن ها نشوم با تشكر من این رقعه رو خصوصى نوشتم ولی اگر جوابم عمومى باشه مشكلى ندارم.
هو العلیم.
البته قدری از این مطالب طبیعی است با توجه به شرایط شما. ولی میتوانید با مطالعه متون تاریخی اسلام و آشنایی با مسائل اعتقادی شیوه و روش تفکر و تخیل خود را تصحیح کنید