آخر الزمان
بسم اللَه الرحمن الرحیم
با سلام
با توجه به حدیث زیر منظور از جبل الاهواز ،کجا میشود .با تشکر
در برخى روايات،از وي به عنوان يكى از فرماندهان سپاه حضرت مهدى (ع) نام برده شده است. امام صادق (ع) فرمود:جبير بن خابور، گنجينه دار معاويه بود. او مادر پيري داشت كه در شهر كوفه زندگى مي كرد روزى جبير به معاويه گفت: دلم براى مادرم تنگ شده است اجازه بده تا از او ديداركنم تا كمي از حقوقى كه برگردن من دارد، ادا كنم. معاويه گفت: در شهر كوفه چه كار دارى در آن جا مرد جادوگرى به نام على بن ابى طالب است و اطمينان ندارم كه تو را نفريبد. جبيرگفت: من با على كارى ندارم من مي خواهم به ديدار مادرم بروم و حق او را به جا آورم. جبير پس ازكسب اجازه عازم سفر شد. آن گاه كه به شهركوفه رسيد، چون اميرالمؤمنين (ع) پس از جنگ صفين، پيرامون شهر كوفه ديده بان گماشته بود و رفت و آمدها را كنترل ميكردند، ديده بانان او را دستگيركردند و به شهر آوردند. حضرت على (ع) به او فرمود: تو يكى ازگنجينه هاى خداوندى. معاويه به تو چنين گفته است كه من جادوگر هستم .جبير گفت: سوگند به خداكه چنين گفته است. حضرت فرمود: تو مالى همراه داشته اى كه مقدارى از آن را در منطقه عين التمر به خاك سپرده اى جبير اين مطلب را نيز تصديق كرد سپس امير مؤمنان (ع) به امام حسن دستور داد تا از وى پذيرايى كند روز بعد، على (ع)به ياران خود فرمود: اين شخص در جبل الاهواز به همراه چهار هزار نفر در حالى که سلاح ها را از نيام كشيده اند، منتظرند تا قائم اهل بيت ما ظهوركند آن گاه اين شخص، همراه حضرت و در ركابش با دشمنان خواهد جنگيد(1)
با سلام
با توجه به حدیث زیر منظور از جبل الاهواز ،کجا میشود .با تشکر
در برخى روايات،از وي به عنوان يكى از فرماندهان سپاه حضرت مهدى (ع) نام برده شده است. امام صادق (ع) فرمود:جبير بن خابور، گنجينه دار معاويه بود. او مادر پيري داشت كه در شهر كوفه زندگى مي كرد روزى جبير به معاويه گفت: دلم براى مادرم تنگ شده است اجازه بده تا از او ديداركنم تا كمي از حقوقى كه برگردن من دارد، ادا كنم. معاويه گفت: در شهر كوفه چه كار دارى در آن جا مرد جادوگرى به نام على بن ابى طالب است و اطمينان ندارم كه تو را نفريبد. جبيرگفت: من با على كارى ندارم من مي خواهم به ديدار مادرم بروم و حق او را به جا آورم. جبير پس ازكسب اجازه عازم سفر شد. آن گاه كه به شهركوفه رسيد، چون اميرالمؤمنين (ع) پس از جنگ صفين، پيرامون شهر كوفه ديده بان گماشته بود و رفت و آمدها را كنترل ميكردند، ديده بانان او را دستگيركردند و به شهر آوردند. حضرت على (ع) به او فرمود: تو يكى ازگنجينه هاى خداوندى. معاويه به تو چنين گفته است كه من جادوگر هستم .جبير گفت: سوگند به خداكه چنين گفته است. حضرت فرمود: تو مالى همراه داشته اى كه مقدارى از آن را در منطقه عين التمر به خاك سپرده اى جبير اين مطلب را نيز تصديق كرد سپس امير مؤمنان (ع) به امام حسن دستور داد تا از وى پذيرايى كند روز بعد، على (ع)به ياران خود فرمود: اين شخص در جبل الاهواز به همراه چهار هزار نفر در حالى که سلاح ها را از نيام كشيده اند، منتظرند تا قائم اهل بيت ما ظهوركند آن گاه اين شخص، همراه حضرت و در ركابش با دشمنان خواهد جنگيد(1)
هوالعلیم
اطلاعی ندارم.
اطلاعی ندارم.