پدیدآورعلامه آیتاللَه سید محمدحسین حسینی طهرانی
گروه تاریخی و اجتماعی
هو العلیم
شرح حالات حضرت أمیرالمؤمنین علیهالسّلام در شب نوزدهم
حضرت علامه آیة اللَه حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی
امام شناسی، جلد 3
بسم اللَه الرحمن الرحیم
ابن اثیر جزرى گوید با سلسله اسناد خود از عثمان بن صُهَیْب، از پدرش که قال: قال علِىٌّ: قالَ لِى رَسولُ اللَه صلّى اللَه علیه و آله و سلّم:” مَن أشقَى الأوَّلینَ؟“ قُلتُ: عاقِرُ النّاقَة. قالَ: ”صَدَقتَ.“ قالَ:”فَمَنْ اشْقَى الآخِرینَ؟“ قُلتُ: لا عِلمَ لى یا رَسولَ اللَه. قالَ: ”الّذى یَضرِبُکَ عَلی هذا“! و أشارَ بیَدِهِ إلى یافوُخِهِ .و کان یقولُ: وَدِدتُ أنَّهُ قَدِ انبَعَثَ أشقاکُم فَخَضَبَ هَذِه مِن هَذِهِ. یعنى لِحیَتَه مِن دمِ رأسِهِ. 1
صهیب از أمیرالمؤمنین علیهالسّلام روایت مىکند که رسول خدا صلّى اللَه علیه و آله و سلّم به من فرمود:”شقى ترین از پیشینیان کیست؟“ گفتم: پى کننده شتر صالح. فرمود: ”راست گفتى.“ سپس فرمود: ”شقى ترین از پسینیان کیست؟“ گفتم: نمیدانم اى رسول خدا. فرمود: ”آن کسى که بر اینجا شمشیر بزند.“ و اشاره کردند به استخوان سر أمیرالمؤمنین علیهالسّلام.
و آن حضرت بعضى از اوقات مىفرمود: دوست دارم که شقى ترین شما برانگیخته گردد و این را از این خضاب کند. یعنى ریش مبارکش را از خون سرش.
و سپس ابن اثیر گوید: إنّ علیًّا جمَع النّاس لِلبیعة؛ فجاء عبدُالرحمن بنُ مُلجمٍ المُرادِىُّ فردَّهُ مرَّتینِ، ثُم قال: ”ما یحبِسُ أشقاها؟! فواللَه لیخضِبنَّ هذِهِ من هذِهِ!“ ثُم تَمثَّلَ
اُشدُد حَیازیمَکَ لِلمَوتِ | *** | فإنَّ المَوتَ لاقیکَ |
وَ لاتَجَزَع مِنَ القَتلِ | *** | إذا حِلَّ بِوادیکَ 2 |
گوید:
على علیهالسّلام تمام مردم را براى بیعت جمع نمود. عبدالرَّحمن بن ملجم مرادى آمد که بیعت کند، دو مرتبه حضرت او را ردّ کرد و سپس فرمود: ”چه چیز جلوگیر و مانع شقى ترین امّت مىشود؟! سوگند به خدا که ابن ملجم محاسن مرا از خون سرم خضاب مىکند! “و بعداً تمثّل جست به این شعر:
”کمربند خود را براى مرگ محکم کن چون مرگ به تو خواهد رسید. و از مرگ جزع و فزع نکن زمانى که در آستان تو فرود آید. “
و سپس گوید: عثمان بن مُغیره گفت که:
لمّا دخل شهرُ رمضان جعل علِىٌّ یتعشّى لیلةً عِند الحسن، و لیلةً عِند الحسینِ، و لیلةً عِند عبدِاللَه بنِ جعفرٍ، لا یزیدُ على ثلاثِ لُقمٍ، و یقُولُ: ”یَأتى أمرُ اللَه و أنا خَمیصٌ، و إنَّما هِىَ لَیلَة أو لَیلَتانِ.“ 3
چون ماه رمضان داخل شد أمیرالمؤمنین یک شب در نزد امام حسن و یک شب در نزد امام حسین و یک شب در نزد عبداللَه بن جعفر بود، و زیاده از سه لقمه میل نمىفرمود و مىفرمود:
”امر خدا میرسد و من باید در آن حال گرسنه باشم، یکى دو شب بیشتر نمانده است. “
و سپس گوید:
خرج علِىٌّ لِصلاة الفجرِ فاستقبلهُ الأوزُ یصِحن فى وجههِ، قال: فجعلنا نطرُدُهُنَّ عنهُ، فقال: ”دَعُوهُنَّ فَانهَّنَّ نَوائِحُ! “و خرج فأُصیب. و هذا یدُلُّ على أنّهُ علِم السنة و الشهر و اللیلة التى یُقتلُ فیها، واللَه أعلمُ. 1
«أمیرالمؤمنین براى نماز صبح از منزل بیرون شد، مرغابیان در مواجهه با على به صیحه درآمدند. کثیر که راوى این حدیث است مىگوید: ما شروع کردیم که مرغابیان را از آن حضرت دور کنیم، فرمود: آنها را به حال خود گذارید، آنها نوحه مىکنند بر من!“ حضرت خارج شد و در همان وقت ضربت به او رسید. و این دلالت دارد بر آنکه آن حضرت سال و ماه و شبى را که در آن شب شهید شده همه را مىدانسته است، و خدا عالمتر است.
و ابن حجر هیثمى گوید:
فلمّا کانتِ اللیلة التى قُتِل فى صبیحتِها أکثر الخُرُوج و النظر إلی السماء، و جعل یقُول: ”واللَه ما کَذَبتُ و لا کُذِبتُ و إنَّهَا اللَّیلَةُ التَّىُ وعِدتُ.“2
در آن شبى که در صبحش حضرت ضربت خوردند بسیار از اطاق بیرون آمده و به آسمان نظر مىکردند و میگفتند: ”سوگند به خدا که نه دروغ مىگویم و نه دروغ به من گفته شده است، امشب همان شب میعاد من است.“3