پدیدآورعلامه آیتاللَه سید محمدحسین حسینی طهرانی
گروه ادبیات و اشعار
هو العلیم
اشعار غدیریه أمیرالمؤمنین علیهالسّلام در نامه مکتوب به معاویه
حضرت علامه آیة اللَه حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی
امام شناسی، جلد 7
در این ابیات حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام استشهاد به حدیث غدیر کردهاند، و وجوب ولایت خود را بر امت، از لفظ من کنت مولاه فعلى مولاه استخراج کردهاند، پس ولایت آن حضرت بر همه امت واجب است که موجب امامت و امارت و استخلاف مىباشد.
امّت اسلام این اشعار را از آن حضرت تلقى به قبول کردهاند، و همگى بر روایت آن از آن حضرت، تسالم دارند.
بسم اللَه الرحمن الرحیم
در «مناقب» ابن شهرآشوب از ابوالحسن مدائنى روایت کرده است که معاویه در نامهاى به آن حضرت نوشت:
یا أبا الحسن! إنّ لى فضائل کثیراً: کان أبى سیداً فى الجاهلیة و صرت ملکاً فى الاسلام، و أنا صهر رسول اللَه و خال المؤمنین، و کاتب الوحى!
اى ابوالحسن! من داراى فضیلتهاى بسیارى هستم؛ پدر من در زمان جاهلیت بزرگ قوم بود، و خود من در زمان اسلام پادشاه شدهام، و من رابطه خویشاوندى سببى و دامادى رسول اللَه را با خود دارم، و من دایى مؤمنان هستم 1و من نویسنده وحى رسول خدا مىباشم.
فلمّا قرا أمیرالمؤمنین الکتاب، قال: أ بالفضآئل یفخر علینا ابن آکلة الاکباد؟ اکتب یا غلام:
١.محمد النبى أخى وصِنوى | *** | وحمزةُ سیدُ الشهداء عمى |
٢.وجعفر الذى یضحى ویمسى | *** | یطیرمع الملائکة ابن امى |
٣.وبنت محمد سَکنى و عِرسِى | *** | منوط لحمها بدمى و لحمى |
٤.و سبطا احمد وَلداى منها | *** | فأیکم له سهم کسهمى |
٥.سَبَقتُکم إلى الاسلام طُرًّا | *** | على ما کان من فهمى و علمى |
٦.فأوجَبَ وَلایتَه علیکم | *** | رسولُ اللَه یومَ غدیر خم |
٧.فَوَیلٌ ثم وَیلٌ ثم وَیلٌ | *** | لمن یلقى الإله غدًا بِظُلمِى |
چون حضرت أمیرالمؤمنین علیهالسلام نامه را خواندند، گفتند: این پسر خورنده جگرها (هند مادرش که در روز احد، جگر حضرت حمزه سید الشهداء با سایر اجزاء مثلهاش را گردنبند کرده، و به گردنش آویخت، و جگر آن حضرت را جوید و خورد) با فضائل مىخواهد بر ما افتخار کند؟ اى جوان بنویس براى او:
١ـ محمد پیامبر برادر من است، و نسبت من با او همچون نسبت دو ساقى است که از یک ریشه روییده شده باشد، و حمزه سید و سالار شهیدان عموى من است.
٢ـ و جعفر طیار که پیوسته با فرشتگان در حال طیران و پرواز، روز مىکند و شب مىکند؛ پسر مادر من است.
٣ـ و دختر محمد مایه آرامش و انس من، و حلیله و زوجه من است، که گوشت او با خون و گوشت من آمیخته شده است.
٤ـ و دو نواده دخترى پیامبر، دو پسر من هستند، پس کدام یک از شما سهمیهاى مانند سهمیه من دارد؟!
٥ـ من در اسلام آوردن از همه شما امت، گوى سبقت را ربودم، با مراتب فهم و علمى که در همان زمان کودکى داشتم.
٦ـ پس ولایت خود را رسول خدا در روز غدیر خم براى من بر شما واجب و لازم کرد.
٧ـ پس اى واى، سپس واى، پس از آن واى بر کسى که فرداى قیامت خداوند را با ستم نمودن به من ملاقات کند!
چون معاویه این نامه را خواند، گفت: اى غلام آن را پاره کن! براى آنکه اهل شام آن را نخوانند و به على بن أبىطالب گرایش پیدا نکنند!1