پدیدآورعلامه آیتاللَه سید محمدحسین حسینی طهرانی
گروه اخلاق و حکمت و عرفان
توضیحات
دستورات آیة الحق مرحوم سید علی قاضی طباطبائی در ماههای رجب و شعبان و رمضان المبارک. آیت الله سید محمد محسن طهرانی قدس سره می فرمایند:
اصل این دستور را حضرت علّامه آیة اللَه سید محمّد حسین حسینی طهرانی أفاض اللَه علینا من برکات تربته، در سال آخر عمر شریف و با برکت خود در یکی از جلسات برای خواصّ أصحاب خودشان از روی نسخۀ خطّی آیة الحقّ مرحوم آیة اللَه حاج میزا علی قاضی طباطبائی که بنام «صَفَحاتٌ منْ تاریخ الأعلام» بقلم فرزند ایشان نوشته شده است، بیان فرموده، به عمل و مداومت آن تأکید نمودند و مخصوصاً به طلّابی که با حضرتش مأنوس بودند، أمر کردند آنرا در دفتر خود ثبت نمایند [لذا این حقیر از روی نسخۀ ایشان در کتابخانۀ معظّم له استنساخ نمودم] اینک متن عربی آن را با استفاده ترجمه و توضیح مختصر آن بزرگوار به علاقمندان تقدیم می نمائیم.
هو العلیم
دستورات آیةالحق
مرحوم سید علی قاضی رضواناللهعلیه
در ماههای رجب، شعبان و رمضان
برگرفته از آثار:
حضرت علامه آيتالله حاج سيد محمدحسين حسينی طهرانی
رضواناللهعلیه
بسم الله الرحمن الرحیم
مرحوم آیتاللَه حاج سید علی قاضی در وصیتی که به شاگردان خود در سه ماه رجب و شعبان و رمضان دارد میفرماید:
«أَلحمدُ للهِ رَبِّ العالمین، وَ الصَّلاةُ وَ السّلامُ علی الرَّسولِ المُبینِ وَ وَزیرهِ الوَصی الأمین وَ أبنائِهُما الخلفاءِ الرّاشدین وَ الذُّریةِ الطّاهرین و الخَلَفِ الصّالح و الماءِ المَعین صَلّی اللَهُ و سلّمَ علیهم أجمَعینَ.»
«حمد مختصّ ذات اقدس پروردگار عالمیان است. و صلوات و سلام خدا و فرشتگان مقرّب و همۀ جهانیان، بر فرستادۀ آشکار او، و بر وزیر و وصیّ امین آن حضرت، امیرالمؤمنین، و بر فرزندان آن دو بزرگوار که خلفای راشدین و راهیافتگان و راهنمایان به حقّ و صراط مستقیم، و ذرّیۀ طاهرین آنان میباشند باد. و درود و سلام بر خَلَف صالح و جانشین به حقّ و شایستۀ آنها باد که آب گوارا بر کام تشنۀ امّت و شیعیان میباشند، صَلَّی اللَه وَ سَلّمَ عَلیهم أجمَعینَ، درود و سلام خداوند بر همۀ آنان باد.»
| 1ـ تَنَبَّه! فَقَد وافَتكُمُ الأشهُرُ الْحرُمْ | *** | تَیقَّظ لِكَی تَزدادَ فی الزّادِ وَ اغْتنمْ |
«1ـ آگاه و متوجه باش! که ماههای حرام (رجب و شعبان و رمضان که در نزد اهل عرفان ماههای حراماند) از راه رسید؛ بیدار باش! تا اینکه برای مسافرت خویش توشه برداری، و این فرصت را از دست مده و غنیمت بشمار.»
| 2ـ فقُمْ فی لیالیها وَ صُمْ مِن نهارها | *** | لِشُكر إلهٍ تَمَّ فی لُطفه وَ عَمّ |
«2ـ شبهای آن را به بیداری و روزهای آن را به روزه گرفتن سپری نما، بهشکرانۀ اینکه خداوند لطف خویش را عام و شامل همگان فرموده است.»
| 3ـ وَ لا تَهجَعَنْ فی اللَیل إلاَّ أقَلَّهُ | *** | تَهَجّدْ؛ وَ كمْ صَبٍّ مِن اللَّیل لَمْ یَنَمْ |
«3ـ و شب را جز به مقدار کمی استراحت و خواب سپری مکن، و نماز شب را بهنحو تهجّد و بیدار و خواب به جای آور (یعنی چند رکعتی نماز بخوان و مقداری بخواب و سپس بیدار شو، و به همین ترتیب عمل نمای تا نافلۀ شب پایان پذیرد؛) و چه بسیارند عاشقانی که هرگز در شب نمیخوابند!»
| 4ـ و رَتِّلْ كتابَ الْحَقِّ وَ اقرَأْهُ ماكثاً | *** | بِأَحسَنَ صوتٍ نورُهُ یُشرقُ الظُّلَمْ |
«4ـ و کتاب حقّ را تلاوت نمای و آن را با بهترین صوت و زیباترین نغمه و آرامآرام قرائت کن؛ چراکه ظلمتها و کدورتها را تبدیل به نور و روشنایی مینماید.»
| 5ـ فَلمْ تُحظَ بَل لَم یُحظَ بِمِثله | *** | وَ أخْطأَ مَن غیرَ الذی قُلْتُهُ زَعَمْ |
«5ـ پس تو بهرهمند نشدی، بلکه هیچکس از چیزی به مانند قرآن بهره نبرده است! و هرکس غیر از گفتۀ مرا بگوید سخت در اشتباه فرو رفته، مرتکب خطا گردیده و گمان او گمان باطلی خواهد بود.»
| 6ـ وَ سلِّمْ علی أَصل القُرانِ وَ فصلِهِ | *** | بَقِیة آل اللَه، كُن عَبدَهُ السَّلَمْ |
«6ـ و سلام بفرست بر اصل قرآن و فصل آن (که مقصود محمد و آل محمد صلواتاللَهعلیهماجمعین هستند) که آنان باقیماندگان آلاللَه میباشند، و در برابر آنان عبد محض و تسلیم و بدون اراده باش.»
| 7ـ فَمَن دانَ للرَّحمن فی غیرِ حُبِّهم | *** | فَقَدْ ضَلَّ فی إنكارهِ أعظمَ النِّعَمْ |
«7ـ هر کسی که در غیر حبّ آنها خود را در ذمّۀ خداوند رحمان درآورد و به اندازۀ ذرّهای از محبّت غیر آنها در دل راه دهد، او محققاً گمراه شده و منکر نعمت ولایت آنان گردیده؛ و در این انکار خود، نعمتهای پروردگارش را از دست داده است.»
| 8ـ فَحُبُّهم حُبُّ الالهِ اسْتَعِذْ به | *** | هُمُ الْعروَةُ الوُثقی فَبِالعُرْوَةِ اعْتَصِمْ |
«8ـ پس محبّت به آنها محبّت به خداوند است و در این صورت تو خود را در پناه حبّ خداوند درآور؛ ایشان ریسمان مستحکم الهی هستند، پس به این ریسمان چنگ بزن.»
| 9ـ فلاتَك باللّاهی عن الْقول وَ اعْتَبرْ | *** | معانیه كی تَرْقیٰ إلی أرْفَع الْقِمَمْ |
«9ـ و دربارۀ قرآن کوتاهی مکن، و آن را از روی لهو و لعب قرائت منمای و در معانی آن دقت کن تا بهواسطۀ دقت در قرآن به بالاترین ذروه از قُلَلِ مَجد و شرف نائل آیی.»
| 10ـ عَلیك بِذكر اللَه فی كُلِّ حالةٍ | *** | وَ لا تَنِ فیهِ لا تقُلْ كیفَ ذا و كَم! |
«10ـ و در هر حال بر تو باد به ذکر و یاد خدا؛ و مبادا کوتاهی کنی در قرائت قرآن و ذکر پروردگار! و هیچگاه در این مورد عذر نیاور که: چگونه و چه مقدار به یاد او باشم. (یعنی اشتغال به امور دنیوی و تراکم شواغل و مشاغل تو باعث نشود که در این دو مهم، سستی و تکاهل ورزی و آن را بهعنوان عذر برای خویش تلقّی نمایی.)»
| 11ـ فهَذا حِمیَ الرَّحمن فادْخلْ مُراعیا | *** | لِحُرُماته فیها عَظِّمْهُ وَ التَزِمْ |
«11ـ این ماهها (رجب و شعبان و رمضان) قرقگاههای خداوند است؛ پس در این قرقگاه داخل شو، اما حرمت آن را پاس بدار و آنها را معظّم داشته، ملتزم به رعایت آداب آن باش.»
| 12ـ فَمَن یَعتَصِمْ باللَه یُهدَ صراطَهُ | *** | فإنْ قُلْتَ رَبِّی اللَه یا صاحِ فاسْتقِمْ |
«12ـ پس هر کسی که به خداوند معتصم شود (دست به دامان رحمت و جمال و جلال او دراز نماید و به ریسمان او چنگ بزند) خود را در صراط او مییابد. و اگر گفتی: «ربّی اللَه»، ای گوینده، روی این کلام ایستادگی نمای و دست از آن برندار!»
«قالَ عَزَّ مِن قائلٍ: ﴿وَ مَن يَعتصِم بِاللَه فقَد هُدِيَ إلَي صِراطٍ مُستَقيمٍ﴾.1
وَ قالَ: ﴿وَ اسْتَقِمْ كَمآ أُمِرْتَ﴾.2
وَ قالَ جلَّ جلالُهُ العَظیمُ: ﴿إنَّ الذين قالوا رَبُّنا اللَه ثُمَّ استَقَٰمُوا تتَنَزَّلُ عليهمُ الملئكةُ﴾.3
«خداوند عزیز میفرماید:
«و هر کسی که اعتصام به خدا پیدا کند، بهراستی در صراط مستقیم و راه راست هدایت شده است.»
و نیز فرموده است:
«به آنچه که مأموریت یافتی پایداری و استقامت نما.»
و نیز پروردگار که دارای جلال و مَجد و عظمت است، میفرماید:
«بهراستی آن کسانیکه بدین معنی اقرار نمودند که: ”پروردگار ما اللَه است“، و پس از این اقرار و اعتراف، استقامت و پایداری را پیشۀ خود ساختند، ملائکۀ پروردگار بر آنها فرود میآیند. »
إنتَبِهوا إخوانی الأعزَّة ـ وَفّقَکمُ اللَهُ لطاعتِهِ ـ فَقَدْ دَخلنا فی حِمَی الأشَهُرِ الحُرُمِ، فَما أعظم نِعَمَ الباری علینا و أتَمَّ!
«هان ای برادران عزیز و گرامیام ـ که خدای شما را در طاعت خود موفّق بدارد ـ آگاه باشید! متوجه و هشیار باشید که ما در قُرقگاه داخل شدهایم، و همانگونه که در زمینهای حَرَم باید از محرّمات اجتناب نمود و ارتکاب یک سلسله اعمالی که در غیر حَرَم جرم نیست در آنجا جرم محسوب میشود، در این ماهها هم که قرقگاه زمانی محسوب میشود چنین است و باید با هشیاری و مواظبت در آن وارد شد، و به همان نحو که در قرقگاه مکانی که حَرَم است، انسان به کعبه نزدیک میشود، در این ماهها هم که قرقگاه زمانی است، انسان به مقام قرب خداوند میرسد. پس چقدر نعمتهای پروردگار بر ما بزرگ و تمام است! و او هرگونه نعمتی را بر ما تمام نموده است!»
فالْواجِبُ علینا قَبلَ کُلِّ شیءٍ: التَّوبَةُ بشُروطها اللّازمَةِ وَ صَلَواتِها المعلُومَةِ.
«پس حال که چنین است، قبل از هر چیز آنچه که بر ما واجب و لازم است، توبهای است که دارای شرایط لازمه و نمازهای معلومه است. (مقصود همان دستور توبهای است که رسول خدا صلیاللَهعلیهوآلهوسلم در ماه ذوالقعدةالحرام دادهاند و در کتب ادعیه مثل مفاتیح الجنان آمده و چهار رکعت نماز دارد.1)
ثُمَّ الاحتِماء مِنَ الکبائِرَ وَ الصَّغائِرِ بِقَدرِ القُوَّة.
«و پس از توبه، واجبترین چیز بر ما پرهیز از گناهان صغیره و کبیره است تا جاییکه توان و قدرت و استطاعت داریم.»
فَلَیلَة الجُمُعةِ أو یَومَ الأحَدِ تُصَلّونَ صَلاةَ التّوبة لیلةَ الجمعَةِ أو نهارَها؛ ثُمَّ تُعیدُونها یَومَ الأحَدِ فی الیَومِ الثّانِی مِنَ الشَّهرِ.
«پس (ای برادران عزیز) دستور توبه را در شب جمعۀ اول ماه رجب یا روز جمعه، و یا روز یکشنبۀ آن، انجام داده نماز توبه را بخوانید؛ سپس آنها را در روز یکشنبۀ دوّم همان ماه تکرار و اعاده نمایید.»
ثُمَّ تَلتزمونَ المراقَبَة الصُّغریٰ وَ الکُبریٰ وَ المُحاسَبَةَ وَ المُعاتَبَة بِما هُوَ أحْری. فَإنَّ فیها تَذکِرةً لِمَن أرادَ أن یتَذَکَّرَ أو یَخشیٰ.
«سپس ملتزم شوید به مراقبه، چه مراقبۀ صُغریٰ (بازداشتن نفْس از آنچه که خداوند بدان راضی نیست) و چه مراقبۀ کُبریٰ (نگاه داشتن دل از آنچه محبوب نمیپسندد).
و نیز خود را وادار به محاسبه (حساب کشیدن از نفْس) و مُعاتبه (سرزنش نمودن در صورت لغزش) و مُعاقبه (تنبیه نمودن نفْس در صورت ارتکاب خلاف) به آن چیزی که شایسته و سزاوار است نمایید.
پس براستی هر کسی که درصدد متذکر شدن به ذکر حقّ و در مقام خشیت از ذات اقدس حضرت حقّ متعال بوده باشد میتواند از راه مراقبه و محاسبه و معاتبه و معاقبه متذکر گردد.»
ثُمَّ أقبِلوا بِقلوبِکُم وَ داوُوا أمراضَ ذُنوبِکُم وَ هَوِّنُوا بالإستغفارِ خُطُوبَ عُیوبِکُم.
«پس از این مرحله، با دلهای خود به خداوند رو آورده، بیماریهای گناهانتان را معالجه و مداوا نمایید و بهوسیلۀ استغفار، بزرگی و سنگینی عیوب خود را کاهش دهید.»
و إیّاکُم وَ هَتکَ الحُرُماتِ! فَإنَّ مَن هَتَکَ وَ إن لَم یَهتکِ الکریمُ علیهِ فهُوَ مَهتوکٌ.
«و بپرهیزید از اینکه حریم الهی را بشکنید و پردههای حجاب را بالا زده، حرمت حَرَم را هتک نمایید.
زیرا بهراستی چنین شخصی در نظام تکوین بیآبرو و مهتوک است؛ گرچه خداوند کریم از روی کرمش، بهحسب ظاهر آبروی او را حفظ نماید؛ و همین جزای اوست و نیازی به مجازات پروردگار ندارد.»
وَ أنّیٰ یُرجَی النّجاةُ لِقلبٍ ارتَبَکَت فیهِ الشُّکوکُ، حتّیٰ یَسلُکَ سَبیلَ المتّقینَ وَ یَشرِبَ منَ الماءِ المَعینِ مَعَ الْمُحسنین؟! وَ اللَهُ المُستعانُ علیٰ نَفسی و أنفسِکُم و هُوَ خَیرُ مُعینٍ.
«و کجا امید نجات است برای دلی که شبهات وارد آن شده، در او نفوذ نموده است؟! (یعنی یکی از واجبات و لوازم حتمیۀ سلوک إلیاللَه، یقین داشتن به مبدأ و معاد و حقانیت طریق و شیخ و استاد است؛ و در صورت پیدایش کمترین شک و تردیدی سالک خودبهخود از حرکت باز میماند. بنابراین محال است با وجود شک، سالک از مهلکه نجات پیدا نماید.) و چنین شخصی هرگز نمیتواند در راه متّقین قدم بردارد، و هیچگاه قدرت ندارد به مقام محسنین راه یابد و با آنان از چشمۀ آب گوارا بنوشد. و خداوند تنها محلّ اتّکای من و شماست و او بهترین یار و یاور میباشد.»
دستورات اَشهُر ثلاثه
و اما دستورالعمل این سه ماه:
١ـ عَلیکُم بِالفرائضِ فی أَحسنِ أوقاتِها و هی مَعَ نَوافلها الإحدیٰ و الخمسین.
«١. بر شما باد به اینکه نمازهای فریضۀ خود را با نوافل آن که مجموعاً پنجاهویک رکعت است،1 در بهترین اوقاتشان انجام دهید.»
فإن لَم تتَمَکَّنوا فبأربَعٍ و أربعینَ.
«و اگر نتوانستید چهلوچهار رکعت2 آن را بجا بیاورید.»
و إن مَنَعَتکُم شواغِلُ الدُّنیا، فَلا أقَلَّ مِن صلاةِ الأوَّابین.
«چنانچه باز هم شواغل دنیا شما را بازداشت، حتماً نافلۀ ظهر را که به او «صلاة أوّابین» میگویند، انجام بدهید.
و نماز ظهر را هم در وقت فضیلت انجام دهید که در قرآن بدان تأکید شده و مراد از ﴿الصَّلَٰوةِ ألْوُسْطَىٰ﴾ همان نماز ظهر است.»
2ـ و أمّا نَوافلُ اللَّیلِ فلا مَحیصَ منها عندَ المؤمنین! و العَجَبُ ممَّن یَرومُ مَرتبةً مِنَ الکَمالِ و هُوَ لا یَقومُ اللَّیالِ! و ما سَمِعنا أحَداً نالَ مَرتبةً مِنهُ إلّا بِقیامِها.
«2. و اما در مورد نافلۀ شب بهخصوص باید بدانید که: انجام دادن آن در نظر مؤمنین و سالکان حضرت معبود از واجبات است و هیچ چاره ای جز اِتیان آن نیست. و تعجب است از کسانی که قصد رسیدن به مرتبهای از مراتب کمال را داشته، ولی به قیام شب و انجام نوافل آن بیتوجه هستند.
و ما هیچگاه ندیده و نشنیدهایم که احدی به یک مرحله و مرتبهای از کمال راه یافته باشد مگر بهواسطۀ برپاداری نماز شب!»
٣ـ و عَلیکُم بِقرائَةِ القرآنِ الْکریم فی اللَّیل بِالصَّوتِ الحَسَنِ الحزین، فهُوَ شرابُ المُؤمنین.
«٣. بر شما باد به قرائت قرآن کریم در نافلههای شب که انسان را حرکت داده، سیر او را سریع مینماید و برای او بسیار مفید است. تَغَنّی به قرآن، انسان را به خدا نزدیک میکند! بهخلاف غنای محرّم که آدمی را به لهو میکشاند؛ پس تا میتوانید در شبها قرائت قرآن کنید، چرا که قرائت قرآن شراب مؤمنین است.»
٤ـ و علَیکُم بِالتزام الأورادِ المعتادَةِ الّتی هی بِیَدِ کُلِّ واحدٍ مِنکُم. و السَّجدَةِ المَعهُودَةِ مِن ٥٠٠إلیٰ ١٠٠٠.
«٤. بر شما باد اینکه: به انجام دادن اوراد و اذکاری که هریک از شما بهعنوان دستور در دست دارید، ملتزم و متعهد باشید.
و بر شما باد به مداومت سجدۀ یونسیه و گفتنِ ذکر یونسیه: ﴿لا إلهَ إلّا أنتَ سُبْحانَكَ إني كُنتُ مِن الظّالِمينَ﴾1 در سجده از پانصد تا هزار مرتبه.»
٥ـ و زیارَةِ المَشهدِ المُعظَّم الأعظمِ کُلَّ یومٍ و إتیانُ المساجدِ المُعظَّمَة ما أمکنَ وَ کذا سائِرُ المساجدِ فَإنَّ المُؤمنَ فی المسجدِ کالسَّمَکة فی الماءِ.
«٥. بر شما باد به زیارت مشهد اعظم (که مراد همان حرم مطهر امیرالمؤمنین و قبر نورانی آن بزرگوار است) و نیز سایر مشاهد مشرفۀ اهلالبیت علیهمالسلام و مساجد معظمه مانند: مسجدالحرام، مسجدالنّبی، مسجد کوفه، مسجد سهله و بهطور کلی هر مسجدی از مساجد؛ زیرا مؤمن در مسجد، همانند ماهی است در آب دریا!»
٦. و لا تترُکوا بَعدَ الصّلواتِ المفروضاتِ تسبیحةَ الصِّدیقةِ صلواتُ اللَه علیها، فإنَّها مِنَ الذِّکر الکبیر. وَ لا أقَلَّ فی کلِّ مَجلِسٍ دَورَةٌ.
«6ـ و هیچگاه پس از نمازهای واجب خود، تسبیحات حضرت صدیقه صلواتاللَهعلیها را ترک ننمایید؛ زیرا این تسبیحات، یکی از انواع «ذکر کبیر» شمرده شده است. [لااقل بعد از هر نماز يك دوره اين تسبيحات را بخوانيد!]»
٧ـ و مِنَ اللّازمِ المُهمَّ الدُّعاءُ لِفَرَجِ الحجَّةِ صَلواتُ اللَه عَلیهِ فی قُنوتِ الوَتر؛ بَل فی کُلِّ یومٍ و فی جمَیعِ الدَّعوات.
«7. یکی از وظائف مهم و لازم برای سالک إلیاللَه، دعا برای فرج2 حضرت حجّت صلواتاللَهعلیه در قنوت «وَتْر» است؛ بلکه باید در هر روز و در همۀ اوقات و همۀ دعاها، برای فرج آن بزرگوار دعا نمود.»
٨ـ و قراءةُ الجامعة فی یومِ الجُمُعة، أعنی الجامعةَ المعروفَةَ المشروحَة.
«8. و یکی دیگر از وظائف لازم و مهم، قرائت زیارت جامعه، معروف به «جامعۀ کبیره» در روز جمعه است.»
٩ـ و لا تَکونُ التّلاؤَة أقلَّ مِن جُزءٍ.
«9. لازم است که قرائت قرآن حتماً کمتر از یک جزء نباشد.»
١٠ـ و أکثِروا مِن زیارةِ الإخوانِ الأبرار؛ فإنّهم الإخوانُ فی الطّریق، وَ الرَّفیقُ فی المَضیق.
«١٠. تا میتوانید بسیار به دیدار و زیارت برادران نیکوکار خود بشتابید؛ چرا که بهراستی آنها برادرانی هستند واقعی که در تمام مسیر، همراه انساناند و با رفاقت خویش، آدمی را از کریوههای نفْس و تنگناها و عَقَباتِ آن عبور میدهند.»
١١ـ و زیارةِ القبور فی النَّهار غبّاً و لا تزورُوا لَیلاً.
«11. به زیارت اهل قبور ملتزم باشید، ولی نه بهصورت مداوم و همه روزه (مثلاً در هفته، یک روز انجام بگیرد)؛ و نباید زیارت قبور در شب واقع گردد.»
مَا لنا ... و لِلدُّنیا؟! قَد غَرَّتْنا! و شَغَلَتْنا و اسْتَهوَتنا و لَیسَت لَنا!
«ما را با دنیا چهکار؟! بهراستی دنیا ما را فریب داده، به پستی و ذلّت کشانید! ما را از مقام عزت و رفعت پایین آورد! و دنیا پستتر از آن است که برای ما هدف قرار گیرد؛ پس آن را برای اهل دنیا واگذارید.»
فَطوبیٰ لِرِجالٍ أبدانُهم فی الناسوت و قلوبُهُمْ فی اللّاهوتِ.... اُولئک الأقلّونَ عدَداً...... و الأکثرونَ مَدَداً..... أقولُ ما تَسمَعونَ، و أستغفِرُاللَه.
«پس بهبه! خوشا بهحال آن مردانی که بدنهای آنان در این عالم خاکی است ولی قلوبشان در عالم لاهوت، یعنی در عالم احدیت و واحدیت و عزّ پروردگار در پرواز میباشد.
و این افراد، اگرچه از نظر تعداد بسیار کم هستند، ولیکن از نظر قوّت و مدد و از جهت واقعیت و اصالت و حقیقت دارای اکثریت میباشند.
من میگویم آنچه را که شما میشنوید و از ذات اقدس حضرت حق طلب مغفرت مینمایم.» (١٣٥٧ هـ ق)
[مرحوم علامۀ طهرانی:] این دستوراتی است که مرحوم قاضی به شاگردان خود داده است، و رفقا این دستورات را در این سه ماه انجام میدهند.
البته این اعمال را در حدّ امکان [باید انجام داد]، هر کسی که نمیتواند هر روز را روزه بگیرد، حتیالامکان پنج روز از رجب و ده روز از شعبان را بگیرد؛ خلاصه بهحسب ملاحظۀ مزاج و قوّه و حال و استعداد بگیرد.
و قرائت القرآن در شب علیٰ حدِّ القدرة.
اگر میتوانی نخواب؛ و اگر کسی نمیتواند همۀ شب را نخوابد، «صَبّ» باشد (صب یعنی جگرسوخته؛ بیدارخوابی کند؛ شب زود بخوابد و سعی کند بیدارخواب کند طوری که بدن استراحت خود را بگیرد.)
مرحوم قاضی اول شب میخوابیدند، بعد نماز میخواندند و بعد میخوابیدند و باز نماز میخواندند؛ همینطور تا دو ساعت به اذان که دیگر نمیخوابیدند. مرحوم آخوند [آیتالله ملاحسینقلی همدانی] سه ساعت به اذان صبح بیدار بودند.
اگر نافلۀ شب را بهجا نیاورید، فایده ندارد و عرفان معنا ندارد؛ عرفان به عمل است نه به گفتن!1
اللَهم صل علی محمد و آل محمد