آیت‌اللَه سید علی قاضی طباطبایی

1445/01/28
8,395
آیت‌اللَه سید علی قاضی طباطبایی
1445/01/28
8,395
عارف کامل و حجةُ اللَه الأکبر حضرت آیت‌اللَه العظمیٰ حاج سید علی قاضی قدس اللَه نفسه الزکیة

ولادت و ارتحال آیت‌اللَه قاضی رضوان اللَه علیه

ولادت: 13 ذی‌حجه 1285 هـ.ق، تبریز

ارتحال: 6 ربیع‌الأول 1366 هـ.ق، نجف‌ اشرف

استاد عرفان آیت‌اللَه سیدعلی قاضی طباطبایی رضوان اللَه علیه

عارف کامل و عالم باللَه و بأمراللَه مرحوم آیة اللَه العظمی حاج سید احمد کربلایی قدّس اللَه سرّه

برخی از شاگردان آیت‌اللَه قاضی

  • عارف کامل آية اللَه حاج سيد حسن مسقطي
  • آية اللَه حاج سید محمد حسن الهی
  • آية اللَه حاج شیخ عباس قوچانی
  • آية اللَه حاج شیخ محمد تقی بهجت.

رضوان اللَه علیهم

مرحوم قاضی ازمنظر بزرگان

عارف و فقیه بی‌نظیر

1. مرحوم علامه طهرانی رضوان الله علیه:

«مرحوم قاضی دارای دو جنبۀ‌ علم و عرفان بود؛ یعنی در علوم ظاهریّه فقیهی عظیم و عالمی جلیل، و در علوم باطنیّه عارفی واصل و انسانی کامل بود که أسفار اربعه را طیّ نموده و جمع میان ظاهر و باطن و شریعت و طریقت، او را به تمام معنی الکلمه به وادی حقیقت علی‌التّحقیق رهبری نموده بود. ایشان در تهذیب‌ نفس‌ و اخلاق‌ و سیر و سلوک‌ در معارف‌ الهیّه، و واردات‌ قلبیّه‌، و مکاشفات‌ غیبیّۀ سبحانیّه‌، و مشاهدات‌ عینیّه‌، فرید عصر و حَسنۀ دهر و سلمان‌ زمان‌ و ترجُمان‌ قرآن‌ بود.» (مطلع انوار، ج2، ص54)

2. مرحوم حاج سید هاشم حدّاد رضوان اللَه علیه:

«از صدر اسلام تا به حال، عارفی به جامعیّت مرحوم قاضی نیامده است!» (روح مجرد، ص 176)

«مرحوم‌ آقا (قاضی) یک‌ عالمی‌ بود که‌ از جهت‌ فقاهت‌ بی‌نظیر بود. از جهت‌ فهم‌ روایت‌ و حدیث‌ بی‌نظیر بود. از جهت‌ تفسیر و علوم‌ قرآن‌ بی‌نظیر بود. از جهت‌ ادبیّات‌ عرب‌ و لغت‌ و فصاحت‌ بی‌نظیر بود؛ حتّی‌ از جهت‌ تجوید و قرائت‌ قرآن‌.» (روح مجرد، ص 501)

3. مرحوم علامۀ طباطبایی رضوان اللَه علیه:

«ما هر چه داریم از مرحوم قاضى داریم»  
«این‌ سبک‌ تفسیر آیه‌ به‌ آیه‌ را مرحوم‌ قاضی‌ به ما تعلیم‌ دادند، و ما در تفسیر، از مسیر و ممشای‌ ایشان‌ پیروی‌ می‌کنیم‌. و در فهم‌ معانی‌ روایات‌ وارده‌ از ائمّۀ معصومین‌ ذهن‌ بسیار باز و روشنی‌ داشتند، و ما طریقۀ فهم‌ احادیث‌ را که‌ «فِقهُ الحدیث‌» گویند از ایشان‌ آموخته‌ایم‌.» (مهرتابان، ص 27)

تواضع و سیرۀ اخلاقی حضرت حاج سید علی قاضی

مرحوم‌ قاضی‌ از نقطۀ نظر عمل‌ آیتی‌ عجیب‌ بود. اهل‌ نجف‌ و بالأخص اهل‌ علم‌ از او داستان‌هایی‌ دارند. در نهایت‌ تهیدستی‌ زندگی‌ می‌نمود با عائلۀ سنگین‌، وچنان‌ غرق‌ توکّل‌ و تسلیم‌ و تفویض‌ و توحید بود که‌ این‌ عائله‌ به ‌قدر ذرّه‌ای‌ او را از مسیر خارج‌ نمی‌کرد.

یکی‌ از رفقای‌ نجفی‌ ما که‌ فعلاً از أعلام‌ نجف‌ است‌ برای‌ من‌ می‌گفت‌:

«من‌ یک‌ روز به‌ دکّان‌ سبزی‌ فروشی‌ رفته‌ بودم‌، دیدم‌ مرحوم‌ قاضی‌ خم‌ شده‌ و مشغول‌ کاهو سوا کردن‌ است‌؛ ولی‌ به‌عکس‌ معهود، کاهوهای‌ پلاسیده‌ و آنهایی ‌که‌ دارای‌ برگ‌های‌ خشن‌ و بزرگ‌ هستند برمی‌دارد.
من‌ کاملاً متوجّه‌ بودم‌؛ تا مرحوم‌ قاضی‌ کاهوها را به صاحب‌ دکّان‌ داد و ترازو کرد، و مرحوم‌ قاضی‌ آنها را در زیر عبا گرفت‌ و روانه‌ شد. من‌ که‌ در آن‌ وقت‌ طلبۀ جوانی‌ بودم‌ و مرحوم‌ قاضی‌ مرد مسنّ و پیرمردی‌ بود، به دنبالش‌ رفتم‌ و عرض‌ کردم‌: آقا من‌ سؤالی‌ دارم‌! شما به‌عکس‌ همه‌، چرا این‌ کاهوهای‌ غیر مطلوب‌ را سوا کردید؟!
مرحوم‌ قاضی‌ فرمود: ”آقاجان‌ من‌! این‌ مرد فروشنده‌، شخص‌ بی‌بضاعت‌ و فقیری‌ است‌، و من‌ گاه‌گاهی‌ به‌ او مساعدت‌ می‌کنم‌؛ و نمی‌خواهم‌ چیزی‌ به‌ او بلاعوض‌ داده‌ باشم‌ تا اوّلاً: آن‌ عزّت‌ و شرفِ آبرو از بین‌ برود؛ و ثانیاً: خدای‌ ناخواسته‌ عادت‌ کند به‌ مجّانی‌ گرفتن‌، و در کسب‌ هم‌ ضعیف‌ شود.
و برای‌ ما فرقی‌ ندارد کاهوی‌ لطیف‌ و نازک‌ بخوریم‌ یا از این‌ کاهوها؛ و من‌ می‌دانستم‌ که‌ اینها بالأخره‌ خریداری‌ ندارد، و ظهر که‌ دکّان‌ خود را می‌بندد به‌ بیرون‌ خواهد ریخت‌، لذا برای‌ عدم‌ تضرّر او مبادرت‌ به خریدن‌ کردم‌.» (مهرتابان، ص 31)

آقا سیّد محمّد حسن قاضی می‌گفتند:

«پدرم بسیار مرد متواضعی بود و نسبت به زوّار که به منزل او می‌رفتند نهایت احترام را داشت و گفتگو می‌کرد، و در مجالس روضه که در منزل خود می‌گرفت و مردم در روی حصیر می‌نشستند، خودش دمِ درِ اطاق و یا حیاط روی زمین می‌نشست پهلوی کفش‌ها به طوری که تمام بدنش در روی زمین بود، و با دست خودش یکایک کفش‌های واردین را جفت می‌کرد و همه را مرتّب می‌کرد در جلوی پای آنها بدون استثناء، و با همه با مرحمت و ملاطفت و مهر رفتار می‌کرد، و به مجلس روضه فوق‌العاده اهمیّت می‌داد.» (مطلع انوار، ج2، ص99)

شیفتگی به اهل‌بیت علیهم السلام آیت ‌اللَه حاج سید علی قاضی

1. [مرحوم حداد] می‌فرمودند:

«[مرحوم قاضی] در این اواخر عمر یک‌گونه حالت تحیّر و شیفتگی و بی‌قراری مخصوص نسبت به حضرت سیّدالشّهداء علیه السّلام داشت. هر روز هنگام طلوع آفتاب و به خصوص وقت غروب آفتاب گریه می‌کرد، و در ایّام عزاداری سراسیمه و سر برهنه، والِه بود. روزی که قمه‌زن‌ها در حال قمه‌زدن از کوچۀ‌ او عبور می‌کردند، با شتاب از منزل بیرون می‌آید و در برابر در می‌ایستد و سر خود را بلند کرده، آماده می‌سازد که تا شاید یک قمه از قمه‌های آنان به سرش اصابت کند.» (مطلع انوار، ج2،ص62) 

2. حضرت آقای حاج سیّد هاشم حدّاد ـ روحی فداه ـ می‌فرمودند:

«مرحوم قاضی برای زیارت حضرت أباعبداللَه الحسین علیه السّلام زیاد از نجف أشرف به کربلای معلّی می‌آمدند، و با سایر زوّارِ عرب در کوچه و بازار می‌آمیختند. هیچ‌گاه دیده نشد که در مسافرخانه و فندقی بروند، بلکه به مساجد و مدارس می‌رفتند و چه بسا کنار خیابان روی خاک می‌خوابیدند. بسیاری از اوقات که در صحن مطهّر جا برای توقّف بود، در خود صحن بیتوته می‌نمودند و تا به صبح به زیارت و نماز و دعا مشغول بودند؛ و احیاناً هم روی سنگ فرشِ صحن، عبای خود را بر روی خود کشیده، می‌خوابیدند.» (مطلع انوار، ج2،ص62) 

3. مرحوم قاضی می‌فرمود:

«من در تمام نقاط صحن مطهّر خوابیده‌ام؛ در تمام مدّت عمر که بدین‌جا مشرّف بوده‌ام هر شب را در نقطه‌ای بیتوته کرده و خوابیده‌ام به طوری که جایی به قدر وسعت بدن من یافت نمی‌شود که در آن نخوابیده باشم.» (مطلع انوار، ج2،ص62) 

4. مرحوم قاضی، چنین مرد بزرگی به دوستان خود می‌فرمودند که:

«از توسّل به ائمّه بالأخص سیّدالشّهداء غافل نشوید که کلید راه در این توسّل است، و بدون این فایده‌ای ندارد.» (مهرتابناک، ص 225)

گزیده ای از بیانات حضرت آیت‌اللَه العظمیٰ حاج سید علی قاضی رضوان اللَه علیه

اهمیت توجه به ظاهر و باطن شریعت

 به علمایی که پیوسته به نوشتن کتب ظاهری و بحث‌های بلاطائل و مفصّل اصولِ فقه می‌پرداختند و بالنّتیجه دستشان از معرفت تهی می‌ماند، خرده می‌گرفت و در نزد شاگردان خود این طریقه را تقبیح می‌نمود.

و هم‌چنین با دراویش و متصوّفه‌ای که به ظاهر شرع اهمیّت نمی‌دهند سخت در معارضه و نبرد بود و می‌فرمود:

«سلوک راه خدا با عدم اعتنای به شریعت که نفسِ راه و طریق است، جمع میان متضادّین و یا متناقضین است.» (مطلع انوار، ج2، ص54)

ضرورت استاد 

 چنانچه‌ کسی‌ که‌ طالب‌ راه‌ و سلوک‌ طریق‌ خدا باشد، برای‌ پیدا کردن‌ استاد این‌ راه‌ اگر نصف‌ عمر خود را در جستجو و تفحّص‌ بگذراند تا پیدا نماید، ارزش‌ دارد.

 و می‌فرموده‌ است‌:

«کسی‌ که‌ به‌ استاد رسید، نصف‌ راه‌ را طی‌ کرده‌ است‌.» (رساله سیر و سلوک بحرالعلوم، ص186)

نفی خواطر

 اکثر افرادی که موفّق به نفی خواطر شده و بالأخره سلطان معرفت برای آنان طلوع نموده است در یکی از این دو حال بوده است: 

 اوّل: در حین تلاوت قرآن مجید و التفات به خوانندۀ آن، که چه کسی در حقیقت قاری قرآن است، و در آن‌وقت بر آنان منکشف می‌شده است که قاری قرآن خداست جلّ جلاله.

 دوّم: از راه توسّل به حضرت أباعبداللَه الحسین علیه السّلام؛ زیرا آن حضرت را برای رفع حجاب و موانع طریق نسبت به سالکین راه خدا عنایتی عظیم است.

 و بنا بر آنچه ذکر شد، دو امر مهمّ در تجلّی سلطان معرفت دخالتی عظیم دارد:

     اوّل: مراقبه به انحاء مراتبها،

     دوّم: توجّه به نفس. (لب اللباب، ص 150)

بهترین‌ و سریع‌ترین‌ راه‌ برای‌ از بین‌ بردن‌ نیّت‌های‌ نفسانی‌

 بهترین‌ راه‌ و سریع‌ترین‌ راه‌ که‌ برای‌ از بین‌ بردن‌ اغراض‌ و نیّت‌های‌ نفسانی‌ که‌ در سلوک‌ راه‌ خدا مؤثّر باشد و حکم‌ راه‌ میان‌ بُری‌ که‌ یک‌باره‌ سالک‌ را نجات‌ دهد و از هر داعیه‌ و انگیزۀ غیر الهی‌ و بالأخره‌ از صفت‌ بیرون‌ آورد، إحراق‌ است‌؛ و آن‌ طریقه‌ را قرآن‌ مجید آموخته‌ است‌. و علّت اینکه این طریقه را إحراق نامند برای آن است که یک‌باره خرمن هستی‌ها و نیّت‌ها و غصّه‌ها و مشکلات را می‌سوزاند و از ریشه و بن قطع می‌کند و اثری از آن در وجود سالک باقی نمی‌گذارد. اگر کسی برای وصول به مقصود از این طریقه استفاده کند و در این راه مشی نماید، راهی را که باید چندین سال طیّ کند، در مدّت قلیلی خواهد پیمود. (رساله بحرالعلوم، ص 156)

پرهیز از یاس و ناامیدی

 هیچ وقت نباید مأیوس شد و از دیرکرد نتیجه، نباید شخص دست از کار سیر و سلوک خود بردارد؛ زیرا ممکن است کسی به تدریج با ناخن خود زمین را بخراشد و سپس ناگهان به اندازۀ گردن شتر آب زلال و روان جاری شود. (مطلع انوار، ج2، ص 66)

آفت شهرت

 شهرت بسیار ضرر دارد، و شخص مشهور به بلاهایی مبتلا می‌گردد! خصوصاً شخص سالک؛ که هرچه منعزل‌تر باشد، وصولش به مقصود بهتر است، و در صورت اشتهار دچار بلیّه می‌شود. (مطلع انوار، ج2، ص 66)

بهترین دستور العمل برای گذشتن از نفس

 استاد بزرگ و عارف بی‌بدیل قرن، [مرحوم قاضی] برای‌ گذشتن‌ از نفس‌ امّاره‌، و خواهش‌های‌ مادّی‌ و طبعی‌ و شهوی‌ و غضبی‌ که‌ غالباً از کینه‌ و حرص‌ و شهوت‌ و غضب‌ و زیاده‌روی‌ در تلذّذات‌ برمی‌خیزد، روایت‌ عنوان‌ بصری‌ را دستور می‌دادند به‌ شاگردان‌ و تلامذه‌ و مریدان‌ سیر و سلوک‌ إلی ‌اللَه‌ تا آن را بنویسند و بدان‌ عمل‌ کنند؛ یعنی‌ یک‌ دستور اساسی‌ و مهمّ، عمل‌ طبق‌ مضمون‌ این‌ روایت‌ بود. و علاوه‌ بر این‌ می‌فرموده‌اند:

«باید آن را در جیب‌ خود داشته‌ باشند و هفته‌ای‌ یکی‌ دوبار آن را مطالعه‌ نمایند.» (روح مجرد، ص176)

اهمیت مراقبه

 مرحوم قاضی ـ رضوان اللَه علیه ـ بارها می‌فرمودند که:

«ذکر تنها همۀ مطلب نیست، مراقبه باید باشد تا اینکه ذکر بتواند تأثیر کند.»

ولی ما آن مراقبه را کنار می‌گذاریم و به دنبال ذکر و یک چیز غیر عادی می‌گردیم، دنبال مطلب عجیب و غریب می‌گردیم؛ مثلاً یک تصرّفی، یک امری از جانب غیبی، یک دستی، یک عنایتی، یک مشیّتی به نحوی باید انجام شود؛ مطلب این‌طور باید باشد.

می‌گویند: سلوک بدون این مطالب نتیجه و فایده‌ای ندارد، و لازم نیست انسان به این مسائل ترتیب اثر بدهد. (مهرتابناک، ص244)

خیر دنیا و آخرت

 استاد علاّمه طباطبایی‌ می‌فرمودند:

«چون‌ به‌ نجف أشرف برای‌ تحصیل‌ مشرّف‌ شدم‌، از نقطۀ نظر قَرابت‌ و خویشاوندی‌ و رحِمیّت‌ گاه‌گاهی‌ به‌ محضر مرحوم‌ قاضی‌ شرفیاب‌ می‌شدم‌؛ تا یک‌ روز درِ مدرسه‌ای‌ ایستاده‌ بودم‌ که‌ مرحوم‌ قاضی‌ از آنجا عبور می‌کردند، چون‌ به من‌ رسیدند دست‌ خود را روی‌ شانۀ من‌ گذاردند و گفتند: ”ای‌ فرزند! دنیا می‌خواهی‌ نماز شب‌ بخوان‌؛ و آخرت‌ می‌خواهی‌ نماز شب‌ بخوان‌!» (مهرتابان، ص25)

اهمیت زیارت دو مکان در اعتاب مقدسه

 مرحوم قاضی به شاگردان خود می‌فرمودند:

«دو مکان را در اعتاب مقدّسه غنیمت بدانید.

   اوّل: محراب شهادت أمیرالمؤمنین علیه السّلام در مسجد کوفه؛

   دوم: مقام امام صادق علیه السّلام در کربلا (که در پشت شریعه است).

این دو جا را غنیمت بدانید و مغتنم بشمارید.» (مهرتابناک، ص249)

کیفیت زیارت اهل قبور

 مرحوم قاضی ـ رضوان اللَه علیه ـ به شاگردانش توصیه می‌فرمود به زیارت اهل قبور بروند، و پس از قرائت فاتحه، در گوشه‌ای بنشینند و ساعتی را به سکوت و خلوت و تفکّر در مَآل و عاقبت امر و مرگ بگذرانند، و می‌فرمودند:

«این شیوه تأثیر خوبی در قطع تعلّقات و توجّه نفس به مبدأ هستی دارد، و از التفات به کثرات مانع می‌گردد.» (مهرتابناک، ص250)

راه رسیدن به توحید

 مرحوم‌ قاضی‌ ـ قَدّس‌ اللَه‌ نفسه ـ‌ می فرموده‌است:

«وصول‌ به‌ مقام‌ توحید و سیر صحیح‌ إلی‌ اللَه‌ و عرفان‌ ذات‌ أحدیّت‌ عَزّ اسمه‌ بدون‌ ولایت‌ امامان‌ شیعه‌ و خلفای‌ به‌ حقّ از علیّ بن‌ أبی‌طالب‌ و فرزندانش‌ از بتول‌ عذراء صلوات اللَه‌ علیهم‌ محال‌ است‌.» (روح مجرد، ص 347)

جایگاه رفیع کتاب مثنوی

 مرحوم قاضی ملاّی رومی را عارفی رفیع‌المرتبه می‌دانستند، و به اشعار وی استشهاد می‌نمودند، و او را از شیعیان خالص أمیرالمؤمنین علیه السّلام می‌شمردند.

«مرحوم آقای حدّاد از مرحوم قاضی ـ رضوان اللَه علیهم ـ نقل کردند که: ”من هشت بار تمام، از اوّل تا آخر مثنوی را مطالعه نمودم؛ و هر بار معنایی متمایز از معنا و مفهوم مطالعۀ قبلی برایم حاصل می‌گشت.» (مطلع انوار، ج2، ص117)

نماز را بازاری نکنید!

 نماز را بازاری نکنید، اوّل وقت بجا بیاورید و با خضوع و خشوع. اگر نماز را تحفّظ کردید، همه چیزتان محفوظ می‌ماند. و تسبیحۀ صدّیقۀ کبری سلام اللَه علیها، و آیة الکرسی در تعقیب نماز ترک نشود. آن اهمّ واجبات است. (اسرار ملکوت،ج2، ص491)

عزاداری بر سیدالشهداء علیه السلام

 در مستحبّات ترک تعزیه‌داری و زیارت حضرت سیّدالشّهداء مسامحه ننمایید. و روضۀ هفتگی ولو دو سه نفر باشد، اسباب گشایش امور است؛ و اگر از اوّل عمر تا آخرش در خدمت آن بزرگوار از تعزیت و زیارت و غیرهما بجا بیاورید، هرگز حقّ آن بزرگوار اداء نمی‌شود. و اگر هفتگی ممکن نشد، دهۀ اوّل محرم ترک نشود. (اسرار ملکوت،ج2، ص491) 

فرق میان مرحوم قاضی با سایربزرگان

 باری فرق بین مرحوم قاضی با دیگران فرق بین شخص بینا و بصیر است در شب تار و ظلمانی که در دست او چراغ قرار دارد و دقیقاً راه را از چاه بازمی‌شناسد و طریق مستقیم را از راه‌های انحرافی و خطرناک و مهالک تشخیص می‌دهد و خود و دیگران را به سلامت و صحّت به منزل مقصود می‌رساند، و بین شخص أعمیٰ و کور که با عصایی در دست می‌خواهد خود را از این مهالک و چاه‌ها و درّه‌ها و طوفان و صاعقه و گردبادها و گرداب‌ها نجات دهد، و با این وضع حرکت می‌کند و دیگران را به حرکت درمی‌آورد؛ و خدا می‌داند که نتیجۀ این قیام و اقدام به کجا خواهد رسید!

 فرق بین حضرت قاضی با دیگران، فرق بین خورشید با شب تار است؛ نه بین خورشید و ماه و یا بین ماه و ستارگان. قاضی می‌بیند و دیگران نمی‌بینند؛ قاضی لمس می‌کند و دیگران در تخیّل و وهم بسر می‌برند؛ قاضی حقیقت را با جان خود مسّ و با قلب خود مشاهده می‌کند و دیگران تیری در شب تار می‌پرانند؛ قاضی به حقّ متحقّق گشته است و اصالت یافته است و بقیّه در اعتباریّات و تصوّرات منغمرند. (اسرار ملکوت،ج2، ص378)

رحمة اللَه علیه رحمة واسعة


جهت آشنایی کامل با شخصیت حضرت حاج سیدعلی قاضی طباطبایی رضوان اللَه علیه و مبانی مکتب ایشان می توانید بر روی لینک کتاب مهر تابناک (يادنامه عارف کامل حضرت آیة اللَه العظمی حاج سیّد علی قاضی رضوان اللَه علیه) کلیک نمایید.

  • جهت مشاهده مجموعه تصاویر حضرت آیت‌اللَه حاج سیدعلی قاضی طباطبایی قدّس اللَه سرّه اینجا کلیک نمایید.