آیا در مسیر عرفان باید عقل را کنار گذاشت؟
بنده قبلاً در حضور یکی از اساتید شاگردی میکردم که شاگردان این استاد بزرگوار به یکدیگر «رفقا» میگویند؛ ولی به دلیل این که دیدم در بین این رفقا منطق كنار گذاشته شده است و براى هر كاری فقط باید استادشان دستور دهد وگرنه غیر قابل قبول است، من از شاگردى استعفاء دادم.
حالا مىخواستم بدانم كه شما كه این استاد بزرگوار را میشناسید، آیا بهتر نیست که به ایشان بگویید که به شاگردانشان بگویند: «برای هر کاری استاد نبايد دستور مستقيم دهد و بيشتر بايد از عقل تبعيّت كرد»؟!
به عنوان مثال، يک فيلم مستند خارجى ساخته شده است به نام «راز» که در این فیلم، روانشناسان و افراد موفق جمع شدهاند و دلایل موفقیت خود را بازگو کردهاند كه از جمله شکرگذاری، قدردانی از خانواده و نعمتهای خداوند، داشتن حُسننیت در کارها، بخشش و دستگیرى از نیازمندان، شاد بودن، داشتن احساس خوب، نداشتن كينه و نفرت نسبت به ديگران و مسائلی از این قبيل، عنوان کردهاند که هر کسی که این مسائل را رعایت کند میتواند در مسائل مختلف از جمله مالی، خانوادگی، اجتماعى و غيره به موفقيت برسد؛ ولى برادرم كه از رفقا مىباشد اين مسئله را به شدت تكذيب مىكند و مىگوید که چنین چیزی امكان ندارد و بايد استاد اين مسئله را تاييد كند!
منتظر جواب شما هستم.
با تشكر.
بنده فردی را که منتسب به حقیر باشد و به شاگردانش دستور دهد نمیشناسم.