گروه پرسشاحکام
کدرهگیری 41806954
تاریخ ثبت 1447/07/02
آیت‌اللَه سید محمدمحسن حسینی طهرانی

فقه ظاهر و باطن چیست؟


هو. آيا ما دو فقه داريم: فقه ظاهر، فقه باطن؟ اگر چنين است، منابع هركدام چه‌چيزهائى مى‌باشد؟ و آيا مى‌شود شخصى در فقه باطن مجتهد و مرجع باشد مانند آنچه درباره مرحوم حداد رضوان الله عليه ثبت شده است ولى در فقه ظاهر خير؟
هو العلیم

شریعت مقدّس اسلام مثل سایر شرایع به صدد هدایت و ارشاد به معرفت هستی و کمال وجودی جوهری افراد و عالم و تجرّد و بقاء است و در این میان برای هیچ فردی امتیاز و فرق قائل نمی‌شود و همه را به یک چشم نگاه می‌کند و دستورات و تکالیف خود را در این راستا برای همه افراد به یکسان مقرّر می‌دارد. لکن بعضی به همه آن‌ها عمل نموده و بعضی به برخی بسنده می‌نمایند و نصیبی از آن‌چه به گروه اول می‌رسد به دست نخواهند آورد. شعار توحید که از زبان رسول خدا هنگام دعوت به اسلام ابلاغ شد: «قولوا لا اله الّا الله تفلحوا» است و این معنی هم برای امیرالمؤمنین و سلمان و مقداد و اویس است، هم برای ابوسفیان و معاویه و امثال آن‌ها. ولی گروه اول به همه ابعاد آن ملتزم شدند و به مطلوب رسیدند و گروه دوم استنکاف کردند، بدبخت و خسران زده گشتند و گروه‌های دیگر بین بین بر حسب میزان باور و التزامشان به درجات مختلف می‌رسند.

از آثار وصول به مرتبت تجرّد و معرفت کامل هستی که از مقوله شهود و تجربه حسّی است، شناخت و اطّلاع بر ملاکات احکام و منبع تشریع است که این مطلب تا حدودی در کتاب افق وحی تبیین شده است و این مرتبت به واسطه التزام عملی به تکالیف شرعیه و مبانی سلوک الی الله و تزکیه نفس تحقّق پیدا می‌کند که به آن فقه الله الاکبر و یا فقه باطن اصطلاحاً اطلاق می‌شود و چنانچه در جلد دوم اسرار ملکوت توضیح داده شده است مقلّد و مرجع تقلید انسان باید به این جایگاه رسیده باشد چنانچه از روایت امام صادق علیه السلام درباره تقلید این منزلت استفاده می‌گردد.

بلی در صورت عدم دسترسی انسان به چنین فردی به حکم ضرورت و ناچاری انسان باید از فردی که از دیگران به این منزلت نزدیک‌تر است تبعیّت نماید تا اینکه آن فرد واجد شرائط تقلید را پیدا نماید.

بدیهی است که چنین فردی اختصاص به مجتهد اصطلاحی ندارد بلکه امثال حضرت حدّاد از جمله این افراد خواهند بود و انسان باید در اختیار مقلَّد حتی از امثال این افراد دستور بگیرد که از چه مجتهدی تقلید نماید زیرا آن‌ها بر همه امور سرّاً و علانیةً آگاه می‌باشند.