سال 1435 - جلسه6
سخنران آیتاللَه سید محمدمحسن حسینی طهرانی
تاریخ سخنرانی 1435/09/11
توضیحاتشرح فقره وَ اَنَا يا سَيِّدى عائِذٌ بِفَضْلِكَ هارِبٌ مِنْكَ اِلَيْكَ مُتَنَجِّزٌ ما وَعَدْتَ مِنَ الصَّفْحِ عَمَّنْ اَحْسَنَ بِكَ ظَنّاً 1ـ معنای تنجّز، به مرتبۀ واقعیت و عینیت رسیدن و احساس باور داشتن میباشد. 2ـ توضیح مراتب فعلیّت و تنجز در موضوعات و احکام و اینکه تکالیفی که از سوی خداوند برای انسان معین شده، دارای مراتبی است: مرتبۀ ملاکات، انشاء، فعلیّت و تنجز. 3ـ یکی از کلیدهای اصلی سلوک، متنجّز بودن انسان نسبت به راهش میباشد و امام سجاد که میفرمایند «این وعدۀ بخشش تو را به خود تنجز بخشیدم ...» یعنی آن را واقعی میبینم و در هر لحظهای از لحظات این وعدۀ تنجّز را در خود پیاده میکنم. 4ـ مرحوم علامه طهرانی میفرمودند: افراد را (جهت ورود به سیر و سلوک) زود نپذیرید چرا که باید نسبت به مطالب گرسنگی داشته باشند. و خود ایشان در ارتباط با صحبت بزرگان و رسیدن خدمت اولیاء الهی عطش داشتند. 5ـ حقیقت آیات قرآن و عوالمی که از آنها حکایت دارند در وجود و حقیقت رسول خدا منطوی هستند و کسیکه قرآن میخواند باید طوری بخواند که گویی آیات بر او نازل شده است و این حقایق را در وجود خود بیابد و تثبیت کند. 6ـ راه خدا و مسیر سلوک، راه نقد است. شخص نمازگزار در حین خواندن نماز در بهشت حضور دارد و به او حوری میدهند و آن درختها و میوههای بهشتی در وجود او میرویند. 7ـ نفس ارتباطی که اهلبیت علیهم السلام با خداوند در نماز و قرآن برقرار میکردند در همان لحظه، خدا را حس میکردند چرا که نفس ارتباط همان لقاء خداوند است. 8ـ حکایتی از مرحوم دستغیب که در نماز جماعت آقای انصاری حال عجیب و نشاطی به او دست داده بود و مرحوم آقای انصاری فرموده بودند حالا لقاء خدا را در نماز فهمیدی؟ 9ـ تجدید فکر، بینش و بصیرت جدید نسبت به مسائل اجتماعی و سیاسی و.... خودش لقاء است. 10ـ معیار درک لقاء خدا یعنی جایگزینی حق نسبت به باطل ﴿أَنَّ ما يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْباطِل﴾ هر چقدر صدق و صفا و.. در فرد بیشتر باشد به همان اندازه به لقاء خداوند نزدیکتر است. 11ـ حالت نورانیتی که پس از توبه و قبض و کدورت میآید یعنی تنجّز و احساس باور داشتن و این همان حقیقت حضور میباشد. 12ـ تبدیل سیئه به حسنه در آیۀ ﴿يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَنات﴾ مسئلۀ خیلی عجیبی است. چطور وقتی که شخصی توبه میکند همه گناهان او از بین میرود؟ زیرا برای خدا بین پاک کردن یک گناه و هزار گناه فرقی نمیکند. 13ـ همان طور که انسان دوست دارد رفیقش به او حُسن ظنِّ داشته باشد، خداوند هم بندهای که نسبت به او حُسن ظنِّ داشته باشد را دوست دارد. 13ـ انسان باید باور کند در آن مکتبی که حضور دارد واقعیت آنجاست. 14ـ یکی از مهمترین مبانی این راه فقط سر به کار خود بودن و کاری به کار دیگری نداشتن است. 15ـ مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی آدم خوش نفس و بافهمی بود و در مقابل آقای حداد سراپا گوش بود و مرحوم حداد نیز ایشان را دوست داشتند.