ابو حمزه ثمالی
سال 1415 (تعداد جلسات: 6)
پدیدآور آیتاللَه سید محمدمحسن حسینی طهرانی
توضیحاتشرح فقرۀ: مَن أینَ لی الخَیرُ یا ربِّ وَ لا یُوجَد إلّا مِن عِندک وَ مَن أین لی النَجاةُ و لا تَستَطاع إلّا بک از دعای ابوحمزه ثمالی امام سجاد علیه السلام
تاریخ سخنرانی1415/09/06
توضیحاتفقرۀ دعاء : مَن أینَ لی الخَیرُ یا ربِّ وَ لا یُوجَد إلّا مِن عِندک وَ مَن أین لی النَجاةُ و لا تَستَطاع إلّا بک . 1ـ مبدأ تمام خیرات ، پروردگاراست چون او اصل و حقیقت وجود و خیر محض است . 2ـ اصل وجود و کمالات همه موجودات از ناحیۀ پروردگار است و ما ظلمت محض و صرف العدم هستیم. 3ـ در جایگاه توحید تفاوتی بین پیغمبر و سایر افراد نمی باشد. 4ـ شهادت به عبودیت پیغمبر صلی اللَه علیه و آله وسلم مقدّم بر شهادت به رسالت اوست . 5ـ بدون عبودیت حکومت بر مسلمین حکومت کفر است . 6ـ علّت ولایت فقیه در زمان غیبت ، عبد بودن ولیّ فقیه است و عبد از خودش هیچ ندارد . 7ـ حکایتی نغز از مولانا در ارزش عبودیت . 8ـ تمثیلی جالب از شهید آیة اللَه دستغیب دربارۀ مسخ شدن انسان . 9ـ فراموشی مرحوم وحید بهبهانی و میرزا حبیب اللَه رشتی در أواخر عمر. 10ـ حالت رحمت و عطوفت در انسان از ناحیۀ خداست و حالت قساوت و گرفتگی از نفس است .
تاریخ سخنرانی1415/09/08
توضیحاتفقره دعاء : من أین لی الخیر یا رب و لا یوجد الّا من عندک . 1ـ به خود بستن خیرات خیانت و تصرّف در ملک مولا است . 2ـ نسبت دادن عنایات به خدا موجب ازدیاد آنهاست و به خود نسبت دادن آنها حجابی می سازد غیر قابل عبور. 3ـ علّامه طباطبائی ـ رضوان اللَه تعالی علیه ـ به مفاد « من أین لی الخیر» رسیده بود و علمش را از خودش نمی دید . 4ـ فرق بین مکتب انبیاء و مکتب غیر انبیاء در این است که انبیاء همۀ مطالب را به مفیض بالذات سوق می دهند و غیر انبیاء به خودشان نسبت می دهند . 5ـ اولیاء الهی هیچگاه دعوت به خود نمی کنند .
تاریخ سخنرانی1415/09/09
توضیحاتمرحوم آیةالله حاج سید محمدمحسن حسینی طهرانی (قدّس الله سرّه) در ادامه جلسات شرح دعای شریف ابیحمزه، میفرماید: مبدأ همۀ خیرات ـ بهطور اطلاق ـ فقط وجود پروردگار است و اشیاء، همه مرائی و مظاهر خیرات او هستند. ایشان حال اولیای الهی را از این جهت که تمام خیرات را به پروردگار ارجاع میدهند، به اطفال تشبیه میکند. استاد معتقد است انسان به واسطۀ دفع جهات شرور، به مرحلهای میرسد که تمام وجود او را خیر محض میگیرد و از عالم نفس عبور میکند و حقیقت سلوک، کنار نهادن نفس و جایگزین نمودن اراده خداست؛ به همین سبب است که موضوع تحقق تکالیف در اولیا، گاهی از بین میرود؛ لذا در باب حجیت افعال اولیای خدا نسبت به افراد، توضیحاتی وجود دارد که تفصیل آن در متن سخنرانی بیان شده است. در پایان، مرحوم استاد حسینی طهرانی، به سیره علامه طهرانی در توجه به مبدأ خیر و لزوم اقتداء به ایشان اشاره میکند.
تاریخ سخنرانی1415/09/26
توضیحاتفقرۀ دعاء : من أین لی الخیر یا ربّ . 1ـ بیان علت اینکه چرا مولانا گاهی از جبر سخن می گوید وگاهی از اختیار . 2ـ تقیّد و تحفّظ اولیاء الهی نسبت به تکالیف شرعی از همۀ افراد بیشتر می باشد . 3ـ بیان ملاک برتری و اکملیّت اولیاءالهی از یکدیگر . 4ـ اثبات مطالب بواسطه برهان متفاوت است با وجدان آنها از طریق باطن . 5ـ ذکر حکایتی در ارتباط با ندامت ابن سینا از بیان مطلبی که شاگردان او تحمّل آن را نداشتند. 6ـ بیان کیفیت اطلاع و اخبار اولیاء الهی از آینده . 7ـ کمالات ائمه علیهم السلام اختیاری و اکتسابی بوده است . 8ـ مرحوم انصاری ـ رضوان اللَه علیه ـ می فرموند : مسألۀ أمر بین الامرین فقط با ادراک حقیقت توحید پروردگار متعال امکان پذیر می باشد.
تاریخ سخنرانی1415/09/27
توضیحاتفقره دعاء : و من أین لی النجاة و لا تستطاع الّا بک . 1ـ گریه و حسرت ابن سینا در اواخر عمر و تغییر احوال او و میل به طرف عرفان در اواخر عمر . 2ـ منشأ خیر فقط خداست و نجات به دست اوست . 3ـ اهل توحید برای ولیّ و مقام ولایت هیچ استقلالی قائل نیستند . 4ـ حکایت أیاز و سلطان محمود غزنوی . 5ـ اتصال به ولایت حتّی چهرۀ ظاهر را نیز عوض می کند . 6ـ تفسیر فقره « و من أین لی النجاة » از کلام امام سجاد علیه السلام .
تاریخ سخنرانی1415/09/28
توضیحاتحضرت آیةاللَه حاج سید محمدمحسن حسینی طهرانی (قدس الله سره) در نهمین جلسه از شرح دعای شریف ابوحمزه ثمالی، به تبیین حالت خوف و حزن ائمه معصومین و اولیاء الهی پرداخته و بیان میکند که این حال خوف با اطمینان و یقین آنها، منافات ندارد. ایشان در بیان عدم منافات به آیه شریفه ﴿أَلَآ إِنَّ أولیاءَ ٱللَهِ لَا خَوفٌ عَلَيهم وَ لَا هُم يَحزنونَ﴾ استشهاد نموده و میفرماید: «اینها از تحت دایرۀ خوف و حزن نسبت به ما سوی اللَه خارج شدهاند؛ فقط خوف التفات و عدم التفات محبوب برای اینها باقی میماند.» چنانچه حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در دعای کمیل به پیشگاه خداوند متعال عرضه میدارد: «فَهَبنی یا إلَهی و سَیِّدی و مَولایَ و رَبّی صَبَرتُ عَلَی عَذابِکَ فَکَیفَ أصبِرُ عَلیٰ فِراقِکَ؟» مرحوم استاد در تشریح حالت خوف اولیاء در مقام بقاء میفرماید: انسان وقتی به مقام مشیّت مطلقه و به اینکه او هیچ رادعی ندارد برسد، دیگر نمیتواند مضطرب نباشد.» در پایان به منحصر بودن طریق عبور از نفس و فناء ذات سالک، به شفاعت و دستگیری امیرالمؤمنین علیه السّلام اشاره شده و تبیین میشود که سالک وقتی تمام زحمت و مجاهده را انجام داد و بالا رفت و تمام حجابها را کنار زد، به جایی میرسد که باید از نفس بگذرد؛ آنجا با چه نیرویی این کار را انجام بدهد؟ جز شفاعت و دستگیری امیرالمؤمنین علیه السّلام راه دیگری وجود ندارد.