سال 1435 - جلسه10
سخنران آیتاللَه سید محمدمحسن حسینی طهرانی
تاریخ سخنرانی 1435/09/18
توضیحاتشرح فقره وَ اَنَا يا سَيِّدى عائِذٌ بِفَضْلِكَ هارِبٌ مِنْكَ اِلَيْكَ مُتَنَجِّزٌ ما وَعَدْتَ مِنَ الصَّفْحِ عَمَّنْ اَحْسَنَ بِكَ ظَنّاً 1ـ سالک باید در راه خود، مسئله حُسن ظنّ به خدا را جدی بگیرد زیرا شیطان مرتباً با وسوسه حالت یأس و ناامیدی در او ایجاد میکند. 2ـ همنشینی با اولیاء اکسیر است و تمام حالات و مرام شخص را تغییر میدهد. 3ـ مرحوم علامه طهرانی میفرمودند: حالاتیکه برای سالک پیش میآید مهمان اوست، باید از آنها پذیرایی کرد یعنی توجّه کند و به حالاتی که ضدّ این مهمان هست نپردازد. 4ـ داستان شخصی که حالات خوبی داشت و در اثر یک سلام به یک فرد، آن حالات را از دست داده و عکس آن حالات سابق برایش رخ داد. 5ـ عالم، عالم تکوین است و هرچیزی اثر خود را میگذارد، ارتباطات در نفس انسان تأثیر دارند، لذا علامه طهرانی میفرمودند: با هرکسی رفیق نشوید و دل به حرف هر شخصی نسپارید. 6ـ حالات، مکاشفات و خوابهایی که برای شخصی بهدست میآید را نباید به کسی گفت؛ چون در ملکوت او تأثیر میگذارد. 7ـ گاهی انسانهای عادی مطالب را باور و یقین میکنند مانند داستان طیب حاج رضایی که دستگاه اهل بیت را باور کرده بود و جرمش این بود که حاضر نبود به کسی تهمت بزند و مرحوم علامه میفرمودند: "او تمام مراحل سلوک را در همان دوره زندان طی کرد و من بر سر قبر او میروم به امید شفاعت او در قیامت." 8ـ مرحوم علامه طهرانی می فرمودند: "اگر همین لوطیها و داش مشتیها نبودند تا بهحال دینی برای مردم باقی نمانده بود." 9ـ در آن دنیا به قلب صاف و باطن نگاه میکنند که چقدر با واقع منطبق است نه به ظاهر (داستان شخصی که در حرم امام رضا علیه السلام گفته بود این پدر شما با بقیه فرق دارد) 11ـ حکایتی عجیب از مرحوم حاج طیب رضایی در برپایی مراسم عزاداری سیدالشهدا و اینکه او دستگاه امام حسین را باور داشت. 12ـ عدم یقین و باور نداشتن شخصی که در زمان شاه به کردستان تبعید شده بود و مردم از او درخواست نماز استسقاء کردند و او میترسید که بخواند و باران نبارد. 13ـ مردم عوام باورمند هستند و خدا طبق همین باور با آنها رفتار میکند.