حضرت علامه آیت‌الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی قدّس‌الله‌سرّه

1446/04/21
12,455
حضرت علامه آیت‌الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی قدّس‌الله‌سرّه
1446/04/21
12,455
معرفی اجمالی عارف کامل و سالک واصل حضرت علامه آیت‌اللَه العظمی حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی قدّس اللَه نفسه الزکیة

علامه آیت‌الله حاج سید محمدحسین حسینى طهرانى (۱۳۴۵ - ۱۴۱۶ هـ.ق) عارف، فلیسوف، فقیه و تربیت‌یافتۀ مکتب عرفانی آخوند ملاحسین‌قلی همدانی است. ایشان از برجسته‌ترین شاگردان سلوکی علامۀ طباطبایی بوده و نیز سال‌ها از محضر آیت‌الحق حاج سید هاشم حدّاد کسب فیض نموده است. ایشان در حیات پُربرکت خود به دستگیری از مستعدّان سیروسلوک و تألیف دورۀ علوم و معارف اسلام (در حدود 90 جلد) همت گماشت.


معرفی تفصیلی

ولادت و رحلت

ولادت: علامه سید محمدحسین حسینی طهرانی در  24 محرم‌الحرام سنۀ ١٣٤٥ هـ. ق در محلّۀ شاه‌آباد طهران، دیده به جهان گشود.
رحلت: ایشان در نهم صفر الخیر سال 1416 هـ.ق در مشهد مقدس، دعوت حق را لبیک گفت و در آستان مطهر قدس رضوی به خاک سپرده شد.

خانواده

نسب و اجداد

والد ایشان آیت‌الله سیّد محمدصادق طهرانی از علمای برجستۀ طهران و از شاگردان بنام آیت‌الله میرزا محمّدتقی شیرازی و هم‌بحثی آیت‌الله سیّد عبدالهادی شیرازی رحمةالله‌علیهم بود.

جدّ ایشان نیز آیت‌الله سید ابراهیم طهرانی از شاگردان بنام آیت‌الله میرزا محمدحسن شیرازی بود که با مراجعت از سامرّاء در محلۀ شاه‌آباد طهران سکنیٰ گزید.

جدّ اعلای ایشان، امامزاده سیّد محمّد ولی، از نوادگان امام سجّاد علیه‌السلام است که مزار ایشان در درکۀ طهران می‌باشد.

همچنین نسب ایشان از طریق مادرِ پدر، به علامه محمدتقی مجلسی و از طریق مادر به آیت‌الله ملّا مهدی نراقی منتهی می‌گردد.

(مهرفروزان،ص 24؛ به نقل از: امام شناسی، ج ١٥، ص ٤٨؛ مهر تابان، ص ٥٥، تعلیقه ١؛ مطلع انوار، ج ١، ص ٤5؛ معادشناسی، ج 2، ص 222.)

ارتباط با پدر

ایشان دربارۀ ارتباط خاصّ خود با پدرشان می‌نویسد:

«مرحوم پدرم به من علاقۀ وافرى داشت و نزد همه تمجید و تحسین مى‌کرد. و مرا وصىّ خود قرار داد، و کتابخانه‌اش را نیز در زمان حیاتش به من بخشید.»
«این حقیر در سنّ بیست‌و‌پنج‌سالگى بودم که مدّت اقامت و دروس در حوزۀ علمیۀ قم را به پایان رسانیده و عازم تشرّف به نجف اشرف براى ادامه تحصیل بودم که ایشان به رحمت جاودانى حق پیوستند و حقیر ناچار شدم براى تصفیۀ امور و ترتیب وصیت در طهران موقّتاً درنگ کنم و بعد از بهبود و تنظیم امور و تنسیق آنها بدان صوب حرکت کنم.» (نور ملکوت قرآن، ج 1، ص 80)

 


علامۀ طهرانی در سنّ ده‌سالگی (سمت چپ تصویر) و برادرشان سید محمدجعفر در سنّ چهارسالگی در کنار پدر: آیت‌الله سید محمدصادق طهرانی (مطلع انوار، ج 1، ص 101)

ازدواج

علامۀ طهرانی با صبیۀ مرحوم حجةالإسلام و المسلمین حاج سیّد عبدالحسین معین شیرازی ازدواج نمود و حاصل این ازدواج پنج پسر و پنج دختر بود که دو نفر از آنان با نام‌های فاطمه و سید محمد جواد (مطلع انوار، جلد اول، ص 106) در همان کودکی از دنیا رفتند.

 


حجةالإسلام و المسلمین حاج سید عبدالحسین معین شیرازی

ابوالزّوجۀ علامۀ طهرانی رحمةالله‌علیهما

(مطلع انوار، ج 1، ص 104)


نام سایر فرزندان پسر ایشان به ترتیب سن چنین است:

1. آقا سید محمدصادق

2. مرحوم آقا سید محمدمحسن 

3. آقا سید ابوالحسن

4. آقا سید علی (مهر فروزان، ص 182)

تمامی پسران ایشان اهل علم و ملبّس به لباس رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ شده‌اند. 



از راست به چپ:

آیات عظام و حجج اسلام: آقا سید محمدمحسن، علامه سید محمدحسین، آقا سیدمحمد صادق و آقا سید علی حسینی طهرانی


تحصیلات

1. تحصیلات آکادمیک

علامه طهرانی تحصیلات خود را با اخذ مدرک مهندسی فنّی و به‌عنوان دانشجوی ممتاز در هنرستان صنعتی طهران به پایان رساند.

ایشان دربارۀ آن دوران می‌نویسد:

معلّمین ما همه تحصیل کردۀ آلمان و چه‌و‌چه بودند... معلّم آلمانىِ ما آقاى على‌اصغر صبا... یک آدمى بود بسیار ساعى و کوشا... حدّ اعلاى نمره‌اش هفده بود! اصلًا در عمرش دیده نشده بود که به کسى نمرۀ هجده بدهد! یک روز... به من نمرۀ هجده در کتابچّه اش داد و گفت: «حسینى! قسم به خدا پانزده سال است نمرۀ هجده به کسى نداده‌ام!» (وظیفه فرد مسلمان در احیای حکومت اسلام، ص 15)
«و اینکه من در قسمت‌هاى فنّى هر ساله شاگرد اول بودم به جهت این نبود که در منزل درس بخوانم؛ بلکه همین‌قدر که از منزل مى‌خواستم به مدرسه بروم یکى از کتب دروس را در راه مطالعه مى‌کردم؛ و همیشه شاگرد اول مى‌شدم. فقط من رسم فنّىِ حسابِ فنّى و ریاضیات را در منزل حل مى‌کردم، که آن هم نمى‌شد رسم را در بین راه کشید!» (وظیفه فرد مسلمان در احیای حکومت اسلام، ص 16)

2. تحصیلات حوزوی

ورود به حوزه علمیه

ایشان می‌نویسد:

من در آن ایّام راه‌های متفاوتی برای آیندۀ خود در پیش رو داشتم و سرگردان و حیران از تشخیص رشد و تعالی خویش، روزها را سپری می‌نمودم؛ تا بالأخره یک شب پس از انابۀ‌ زیاد و التجاء به درگاه قاضی الحاجات... هجده استخاره برای این منظور نمودم و تمامی آنها یکی پس از دیگری بد آمد و فقط و فقط اشتغال به علوم دینی و اکتساب معارف الهیّه و ورود در زمرۀ طلاّب و مشتغلین به علوم آل محمّد صلوات الله علیهم أجمعین منحصر و متعیّن گردید.

هجرت به قم مقدسه

دولت وقت پیشنهاد اعزام ایشان را به عنوان دانشجوی ممتاز برای ادامۀ تحصیل به آلمان ارائه نمود؛ ولیکن با توجیه و ارشاد پدر بزرگوار و تأمّل در سرانجام خویش، به شهر مقدّس قم، آستان منوّر و پُربهاء حضرت فاطمۀ معصومه سلام اللَه علیها هجرت نمود (مهر فروزان، ص 25) و به عنوان اوّلین طلبه در مدرسۀ مرحوم آیت‌الله سیّد محمّد حجّت کوه‌کمره‌ای (حجّتیّه) سکنی گزید. (مهر فروزان، ص 28)

تلاش علمی علامه طهرانی در حوزه علمیه قم

ایشان دربارۀ تلاش علمی خود چنین نگاشته است:

«ما که در حوزۀ مقدّسۀ علمیۀ قم مشغول کار شدیم خیلى خوب کار مى‌کردیم. من در شبانه روز علاوه بر اوقاتى که درس مى‌خواندم، ١٠ساعتِ تمام هم مطالعه مى‌کردم... و باز هم مى‌گفتم: خدایا، اى کاش به من یک وقت بیشترى مى‌دادى و شبانه‌روز را قدرى امتداد مى‌دادى تا ما آن‌طور که میل داریم بتوانیم به کارها و نوشتجات و دروسمان برسیم!» (وظیفه فرد مسلمان در احیای حکومت اسلام، ص 16)



تصویر علامه طهرانی قدس سره در ایام جوانی


اساتید علامه طهرانی در حوزه علمیه قم

اساتید ایشان در حوزۀ علمیۀ قم، از سطح تا درس خارج:

1. لمعه: آیت‌الله شیخ محمد صدوقی؛

2. قوانین، رسائل و مکاسب: آیت‌الله شیخ عبدالجواد سدهی اصفهانی و آیت‌الله سید رضا بهاءالدینی؛

3. کفایه: آیت‌الله شیخ مرتضی حائری یزدی؛

4. درس خارج: آیت‌الله سید محمد داماد؛

5. فلسفه، حکمت متعالیه، تفسیر، فقه، حدیث و عرفان نظری: علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ رحمة الله علیهم اجمعین.

(مهر فروزان، صص 29 - 30)

ارتباط خاص علامه طهرانی با علامه طباطبایی

ارتباط ایشان در اوان اشتغال به تحصیل با مرحوم علاّمه طباطبایی که با فراگیری دروس فلسفه آغاز شده بود، از مراتب کسب علوم متداول حوزوی گذشت و به ارادت و پیوندی وثیق که محصول شیفتگی به صفات ملکوتی آن بزرگ و عطش نسبت به فَیَضان علوم و معارف حقّۀ تشیّع و ولایت که در نفس قدسی انورش متبلور گشته بود، مبدّل گشت؛ و فصل جدیدی در حیات علمی و جهان‌بینی او گشود. (مهر فروزان، ص 30)

علاّمه طباطبایی از آنجا که این شاگرد مبرّز را مستعدّ برای دریافت جمیع مراتب معرفت و وصول به حقیقت شریعت و آبشخوار مکتب وحی دید، به مدت هفت سال بی‌مضایقه آنچه را که نتیجۀ تجربۀ علمی – فلسفی و سلوک عرفانی خود طیّ سالیان متمادی در محضر بزرگان و اعلام حوزۀ نجف بود، به ایشان منتقل کرده و  درهای هدایت را یکی پس از دیگری به روی او باز نمود. (مهر فروزان ص 31)

مصاحبت و مراوده و پیوند وثیق علاّمه طهرانی با استاد خود طیّ هفت سال اقامت در قم، حتّی در فصل تابستان و سایر اوقات تعطیلی طلاّب، و نهایت بهره‌مندی از چشمۀ جوشان این مرد بزرگ در جمیع معارف الَهیّه از: تفسیر، کلام، حکمت، فقه‌الحدیث، عرفان نظری و تربیت سلوکی، ایشان را به حکیمی متبحّر، مجتهدی متضلّع، مفسّری فهیم و بالأخره سالکی وارسته مبدّل نمود، که به آینده‌ای درخشان و استفادۀ خلق از رشحات فیض او بشارت می‌داد. (مهر فروزان، ص 41)



مرحوم علاّمه طباطبائی و علاّمه طهرانی 

در منزل مرحوم شهید قدوسی رحمة الله علیهم.

این تصویر در آخرین روز مباحثات ایشان برداشته شده است؛ این مباحث پیرامون موضوعات مختلف است که مرحوم علاّمه طهرانی در فصل دوّم مهرتابان آورده اند و آخرین موضوع، مسأله فناء عین ثابت در ذات باری است که مرحوم علاّمه طباطبائی قبول نداشتند، و بالأخره در همین جلسه اخیر به صحّت و وقوع آن اعتراف نمودند و فرمودند: «الحمدللّه که خداوند شما را وسیلۀ هدایت ما قرار داد!» ولی بلافاصله مرحوم علاّمه طهرانی فرمودند: «این چه حرفی است؟! ما هر چه داریم از شما داریم.»

رحمة الله علیهما رحمةً واسعة.

هجرت به نجف اشرف

علامۀ طهرانی بعد از ارتحال والد معظّم خویش، با کسب اجازه از محضر علامۀ طباطبایی رهسپار عتبۀ مقدسۀ مولی‌الموالی امیرالمؤمنین گردید. ایشان می‌نویسد:

«هنگامى كه از قم حركت كردم براى نجف اشرف، بعضى از اساتید ما نظر مى‌دادند كه من مجتهدم.» (وظیفه فرد مسلمان در احیای حکومت اسلام، ص 16)

علاّمۀ طباطبایی پس از مهاجرت ایشان در نامه‌ای نگاشته است:

«ولی با این‌همه، چنانچه قلبتان هم قاعدتا‌ً باید شهادت بدهد: هیچ‌گاه صورت پُرمهر جناب‌عالی فراموش بنده نمی‌شود! و لولا اینکه موضوع آستان عرش‌بنیان حضرت امیر علیه السّلام بود، بنده هیچ‌گونه رأی مسافرت جناب‌عالی، نه در مقام شور و نه به حسب تصوّر نمی‌دادم. به‌هر حال و اجمالاً دلِ بنده پیوسته پیش شماست.» (مطلع انوار، ج ٢، ص 196)

اساتید علمی علامه طهرانی در حوزه نجف

علامۀ طهرانی به‌مدت هفت سال در نجف اشرف از محضر بزرگانی بهره‌ برد:

1.     آیت‌الله حاج شیخ حسین حلّی (فقه و اصول)

2.     آیت‌الله سید ابوالقاسم خویی (فقه و اصول)

3.     آیت‌الله سید محمود شاهرودی (فقه و اصول)

4.     آیت‌الله شیخ آغا بزرگ طهرانی (رجال و درایه و حدیث)

به تصدیق مراجع و بزرگان نجف، در صورت بقاء در حوزه، مرجعیّت شیعه مطلقاً در انحصار ایشان قرار می‌گرفت. (مهر فروزان، صص 51 - 52)

استفادۀ عرفانی از بزرگان در نجف

علامۀ طهرانی در زمان اقامت در نجف، به دستورات سلوکی علامۀ طباطبایی ادامه داد و از صحبت و مجالست فقهای صالحین نیز استفاده می‌برد:

1.     آیت‌الله سیّد جمال الدین موسوی گلپایگانی

2.     آیت‌الله سیّد عبدالهادی شیرازی

3.     آیت‌الله شیخ عباس هاتف قوچانی رحمةالله‌علیهم‌اجمعین.

و در همین سنوات با عارف واصل و مربّی نفوس آیت‌الله شیخ محمدجواد انصاری همدانی قدّس‌سرّه باب مراودت و ارادت گشوده شد و سال‌ها از محضر ایشان کسب فیض نمود. (رساله اجتهاد والتقلید، ص 39)

آشنایی با آیت‌الحق سید هاشم حدّاد

ایشان در سال آخر اقامت خود در نجف، به گمشدۀ خویش که سالیان سال در انتظار او دیده به تقدیر بسته بود، رسید و با مشاهدۀ جمال بی‌مثال برجسته‌ترین شاگرد سلوکی و عرفانی آیت‌الله‌العظمی حاج سیّد علی قاضی، به نام حضرت حاج سیّد هاشم حدّاد رضوان اللَه علیهما، یکسره دل و دین به این ولیّ ربّانی سپرد.

شاگردی در خدمت چنین عارفی به مدّت بیست‌و‌هشت سال، از ایشان عارف و فقیه و حکیمی بی‌نظیر به وجود آورد که از طرف استاد خود سید هاشم حدّاد به «سیّد الطائفتین» ملقّب گردید.



حضرت حاج سید هاشم حدّاد و حضرت علامۀ طهرانی

رضوان الله علیهما



حضرت آیت‌الله سید جمال‌الدّین گلپایگانی رضوان‌الله‌علیه



حضرت آیت‌الله شیخ عباس هاتف قوچانی رحمةالله‌علیه

وصیّ حضرت آیت‌الله سید علی قاضی طباطبایی رضوان‌الله‌علیه



حضرت آیت‌الله شیخ محمدجواد انصاری همدانی رضوان‌الله‌علیه


بازگشت به ایران

مرحوم علاّمه طهرانی پس از مراجعت از نجف اشرف، حدود بیست و دو سال در طهران و شانزده سال در مشهد مقدس رضوی به وعظ و ارشاد و تربیت مستعدّین و دستگیری دردمندان در سیر و سلوک الی اللَه همّت گماشت، و تا پایان عمر به تألیف و تصنیف دورۀ «علوم و معارف اسلام»  در قالب 90 جلد کتاب پرداخت. (رساله اجتهاد وتقلید، ص 35)

(برای مشاهده لیست کتاب‌ ها به همراه لینک آنها به انتهای این صفحه مراجعه فرمایید.)

و خود بارها می‌فرمودند:

«هرکس به این تألیفات توجّه و تأمّل نماید و به مضامین آن عمل کند، قطعاً برایش فتح باب خواهد شد.» (مقاله فروغ جاوید)

ایشان به فرزند خود حضرت آیت الله حاج سید محسن طهرانی رضوان الله علیه می فرمود: 

«ما سفره‌‏اى را پهن کرده‏‌ایم که تمام دنیا را از همه ملل و اقوام بر سر این سفره جمع کنیم و مسئولیت تبیین و نشر و ترویج این مطالب و مبانی بر عهده تو خواهد بود.» (شرح روایت عنوان بصری، جلسه 70)

ارتحال حضرت علامه طهرانی قدّس اللَه سرّه

ایشان در آخرین روزهای حیات خویش در بیمارستان به حضرت آیت اللَه حاج سید محسن طهرانی می فرمایند:

«لازم نیست به دوستان و آشنایان در شهرهای دور اطّلاع دهید و آنان را به زحمت بیندازید. با همین چند نفر از رفقا که در اینجا حضور دارند، جنازه را برمی‌دارید و با شادی و سرور و خنده و خوشی تشییع می‌کنید و ما را به سرای آخرت بدرقه می‌نمایید! و مبادا کسی اظهار ناراحتی و گریه کند! شما نمی‌دانید که من به چه منزل و جایگاهی رهسپار می‌شوم!» (حیات جاوید ص137)

سرانجام قلبی كه يك عمر براى اعتلاى كلمه توحيد و تبيين مقام ولايت كلّيّه الهيّه و دفاع از حريم تشيّع و مبانى اصيل فرهنگ اسلامى مى‌طپيد، قريب ٢ ساعت به ظهر روز شنبه ٩ صفر الخير سنه يك‌هزار و چهارصد و شانزده هجريّه قمريّه در عتبه مقدّسه حضرت ثامن الائمّه علىّ بن موسى الرّضا عليه آلافُ التّحيّة و الثّناء از حركت باز ايستاد.
نفس قدسى‌اش به نداى‌ ﴿ارْجِعِي‌﴾ لبّيك گفته، سرمست از باده‌ ﴿وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً﴾ شاهد وصل را در آغوش كشيد و به رياض قدس، ﴿فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ﴾ پرواز نمود.
رَحْمَةُ اللَهِ عَلَيْهِ رَحْمَةً واسِعَةً.



اقامه نماز میت به امامت آیت الله محمد تقی بهجت قدس سره بر پیکر مطهر علامه طهرانی قدس سره در صحن حرم مطهر حضرت امام رضا علیه السلام 

جهت آشنایی کامل با شخصیت مرحوم علامه طهرانی رضوان اللَه علیه و مبانی مکتب ایشان می توانید بر روی لینک کتاب مهر فروزان و مقاله فروغ جاوید کلیک نمایید.
جهت مشاهده مجموعه تصاویر حضرت علامه آیت‌اللَه حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی قدّس اللَه سرّه اینجا کلیک نمایید.

ویژگی علامه طهرانی در میان بزرگان

1. علامه طباطبایی رضوان اللَه علیه هنگام مهاجرت ایشان به نجف اشرف به ایشان می فرمایند: 

«هيچ‏گاه صورت پر مهر جناب‏عالى فراموش بنده نمی‌‏شود. و لولا اينكه موضوع آستان عرش‏بنيان حضرت امير عليه‌‏السّلام بود، بنده هيچ‏گونه رأى مسافرت جناب‏عالى، نه در مقام شور و نه به حسب تصوّر نمی‌‏دادم. » (حریم قدس، ص110)

2. مرحوم حاج سید هاشم حداد رضوان اللَه علیه در وصیت نامه خود خطاب به ایشان می فرمایند:

«حقیر جانشین قرار دادم از طرف خودم، چه در حال حیات و چه در حال ممات، در امور شریعت و در امر طریقت و تربیت افراد برای وصول به حق، آقای سید محمدحسین حسینی طهرانی را، و ایشان لسان من است و مورد اطمینان من می باشد.» (مطلع انوار، ج1، ص107)

3. مرحوم آیت اللَه حاج سید محسن طهرانی رضوان اللَه علیه:

«ایشان تحقيقاً از مصاديق علماء ربانی است كه حقایق و حوادث عالم وجود را با چشم شهود و بصيرت قلب به علم حضورى و شهود عينى احساس نموده و حقيقت توحيد را با سیروسلوک در منازل و عوالم ربوبى، با قلب و ضمير خويش (نه تنها با مطالعه و تفكّر و درس و تحقيق) به حقّ المعرفة ادراک كرده اند. و بلكه می توان اذعان داشت در ميان اولياى الهى و علماء باللَه و عرفاء بأمراللَه در جایگاه و منزلگاه ويژه‏‌اى قرار دارد كه حتّى او را از بسيارى از آنها برترى و فزونى بخشيده است.
شاخصه و امتياز علّامه طهرانى نه به جهت اطّلاع او بر علوم و فنون ظاهرى و متعارف از قبيل فقه و اصول و فلسفه و عرفان نظرى و غيره است كه اين علوم در بسيارى از افراد يافت می‌‏شد و بزرگانى از عالم تشيّع در اين علوم و رسوم همچون فارابى و بوعلى و صدرالدّين شيرازى و شيخ طوسى و شیخ انصارى و علّامه حلّى داراى مراتب و جايگاه عالى و راقى بوده‌‏اند بلکه خصوصيّت ايشان به واسطه اشراف و اطّلاع بر امور و حقايقى است كه از اين علوم و رسوم براى انسان حاصل نمی‌‏شود و نياز به مراقبه سلوكى و سير و سلوک الى اللَه و وصول به مقام قرب و تجرّد و اشراب از سرچشمه ماءِ مَعين و انوار جماليّه و جلاليّه ذات اقدس ربوبى دارد.» (مقاله فروغ جاوید)

4. مرحوم آية اللَه حاج سيّد محمّد رضا گلپايگانى- رحمة اللَه عليه- به فرزند ایشان حضرت آیت اللَه حاج سید محسن طهرانی فرمودند:

«والد شما يكى از شخصيّت‏هاى كم نظير عالم تشيّع می‌‏باشد.» (افق وحى، ص537)

5.مرحوم آیة الله حاج سید احمد خونسارى- رحمة الله علیه-  می فرمود:

«پدر شما از مفاخر عالم تشیع است.» (افق وحی، ص 532)

6. مرحوم علامه محمدتقی جعفری می فرمود:

«ما نمی‌دانیم چه سری در این نوشته‌های علامه طهرانی نهفته‌است که وقتی انسان این کتاب‌ها را می‌خواند بر جان و دلش می‌نشیند، در حالی که ما خود این مطالب را خوانده و در تالیفات آورده‌ایم ولی آن اثر را در خواننده ندارد.» (اسرار ملکوت، ج3، ص273، تعلیقه)

7. فرزند مرحوم آيت‌الله شيخ مرتضى مطهری می فرماید:

«پدرم در عین اینکه برای همه احترام قائل بودند، در مقابل هرکسی خضوع نمی کردند، امّا در مقابل مرحوم علامه طهرانی سراپا خضوع بودند و برای ایشان احترام خاصی قائل بودند؛ زیرا که به ایشان به عنوان استاد و انسان کامل می نگریستند». (شاهد یاران)

مبانی علامه طهرانی رضوان اللَه علیه

   1.توحید و ولایت

1. هدف مکتب عرفانی علامه طهرانی

در مکتب علاّمه طهرانی سمت‌گیری و اتّجاه فقط بر مسألۀ توحید و لقاء خدا و فناء در ذات خدا مستقرّ است؛ و از سایر کرامات و امور خارق عادت و جاذب خبری نیست. ایشان همچون استاد گران مایه اش، مسأله توحید را به هیچ بهایی با امر دیگری معاوضه نمی نمودند. (مقاله فروغ جاوید)


2.ولایت حقیقت دین و شریعت

مرحوم علّامه طهرانى حقيقت دين و شريعت را ولايت اولياى الهى يعنى صاحبان ولايت كبرى حضرات معصومين علیهم السلام می‌‏دانستند و شريعت بدون ولايت را پوسته خالى از مغز و محتوا برمی‌شمردند. همچنین در استفاده از القاب خاصّ به معصومین علیهم السلام حسّاسیت فوق العاده ای داشتند و به همین منظور اطلاق کلمه امام را بر غیر معصوم جائز نمی دانستند.(مقاله فروغ جاوید)  همچنین اطلاق لفظ اولوالأمر را بر غیر معصومین، یا استفاده از عناوینی چون: علیِّ زمان یا حسین زمان را حرام می‌دانستند. (مهرفروزان، ص99)


3. ضرورت استاد کامل

مرحوم علّامه طهرانى معتقد بودند:

تنها راه وصول به کمال انسانی و تحقّق هدف و غایت از وجود و خلقت انسان که همان معرفت پروردگار است؛ منحصراً به واسطه تربیت و تزکیه سلوکی تحت نظر و اشراف استاد کامل و ولی اکمل الهی صورت می پذیرد. (مقاله فروغ جاوید)

4. دعوت به بالاترین مراتب کمال

ایشان پيوسته شاگردان خود را به وصول به عالی‌ترين رتبه از كمال  دعوت می نمودند و می فرمودند: 

«من برای رفقای خودم به کمتر از مقام و مرتبت سلمان فارسی قناعت نمی‌کنم.»

حتى نسبت به علوم ظاهرى چون پزشكى و مهندسى و غيره تشويق و ترغيب می‌فرمودند و به اشخاص توصيه می‌‏كردند:

بايد نزد بهترين و متخصّص‌‏ترين فرد در هر رشته رجوع نمود. (مقاله فروغ جاوید)

5. سلوک عقلانی

اصل و اساس معرفت و تكامل بشرى و نزول اديان الهى و تربيت و تزكيه و سيروسلوک الى اللَه بر پايه فهم و عقل و فطرت است؛ سلوک بدون فهم همچون حركت چارپايان بر محور واحد است و ابداً هيچ‏گونه تأثير و تحوّلى در سير صعودى نفس به سمت عالم قدس به وجود نخواهد آورد. و خود بارها هنگامى كه از احوال و روحيّات شاگردان و ارادتمندان خويش سؤال می‌‏فرمودند مى‌گفتند:

«فهم و ادراک او چقدر ترقّى و رشد كرده است، من كارى به خواب‏ها و مكاشفات و بروزها و ظهورهاى نفس او ندارم.»

حتّى نسبت به استاد عرفان و سير و سلوک خويش مرحوم حاج سيّد هاشم حدّاد رضوان اللَه علیه در مقام تعريف و تمجيد می‌فرمودند:

«من عاقل‏‌تر از اين فرد در دنيا سراغ ندارم.»

و اين نكته‌‏اى است بس غريب كه هنوز جامعه بشرى به آن پى نبرده است و ما آثار آن را در مسائل و حوادث اجتماعى به خوبى لمس و احساس می‌‏كنيم. و به همين جهت درباره زمان ظهور حضرت بقيّة اللَه ــ ارواحنا فداه ــ گفته شده است كه:

زمان ظهور موجب كمال عقول بشر خواهد شد. (مقاله فروغ جاوید)

   2.حکومت و سیاست

1.وظایف حکومت اسلامی

مرحوم علّامه طهرانى حفظ ديانت افراد جامعه و رشد آنان را در مسير كمال از وظايف خطير و حسّاس حكومت اسلامى می‌‏شمردند و می‌‏فرمودند:

وظيفه دولت اسلام اين است كه وسيله رشد و ترقّى افراد جامعه را در دو جهت معنويّت و ارتقاء علوم ظاهرى به هر نحو ممكن فراهم سازد و تأمين عدالت اجتماعى و آسايش معيشت و حفظ دماء و نفوس و أعراض افراد جامعه بر عهده مسئولين و متصدّيان امر می‌‏باشد. و نسبت به اين مسئله هيچ تفاوتى بين آحاد جامعه از متمكّن و غيره وجود ندارد و همه افراد در نيل به مراتب عاليه و ضرورت‌‏هاى اجتماعى يكسان می‌‏باشند. (مقاله فروغ جاوید)

2. حاکم و رهبر

علاّمه طهرانی معتقد بودند به اعتقاد جزم و حتم که متصدّی و مسئول در حکومت حتماً باید متّصل به مصدر ولایت و مرتبط به امام معصوم علیه السّلام باشد، که در این صورت است هرچه از گفتار و رفتار او ظهور و بروز می‌یابد از همان سرچشمه و منبع نشئت خواهد گرفت و پدیدار خواهد شد.

در مکتب تشیّع، سیاست و حکومت بر اساس إشراف بر حقائق حوادث و جریانات عالم از منظر شهود ـ که زاییده و اثر اتصال به صُقع ربوبی و ذات پروردگار و اطّلاع بر عالم غیب است ـ شکل می‌گیرد. و در این‌صورت است که سیاست‌های پیچیدۀ استعمار و نقشه‌های مزوّرانه و دل‌فریب شیاطین، و مکر و حیله‌های تغییر دهندۀ افکار و نفوس، و مسموعات و مکتوبات و جلوه‌های مکّارانه و گول‌زننده و فریب‌دهندۀ دشمنان اسلام، ابداً و ابداً نمی‌تواند ذرّه‌ای در تصمیم و اراده و عزم بر‌خاسته از شهود و احساس یقینی به حقّ‌الیقین متصدّی زعامت و حکومت خللی وارد نمایند، و ذهن و فکر او را هر روز و هر ساعت از تصمیمی به تصمیم دیگر و از اراده‌ای به میل و رغبت دیگر برگردانند.

و لذا تفکّر یک عارف هیچ‌گاه معلول پدیده‌ها و حوادث سیاسی و اجتماعی نخواهد بود، بلکه سیاست باید خود معلول و زاییدۀ إشراف باطنی و ولایت او بر قضایا و حوادث باشد. (مقاله فروغ جاوید)

3. مرجعیت و افتاء

مرحوم علامه طهرانی منحصراً مرجعیت را در صلاحیّت و توان فردی می‌دانستند که نفس او متّصل به عالم ملکوت و منبع تشریع شده باشد. (رساله اجتهاد وتقلید، ص40)

ایشان معتقد بودند:

در مكتب تشيّع فقه يعنى تكاليف و احكام صادره از ناحيه شرع که در راستاى معرفت و شناخت حضرت حقّ به شهود عينى و توحيد عينى تشكّل می‌‏يابد و فردى كه متصدّى مقام افتاء می‌‏باشد، بايد به اين رتبه از توحيد و معرفت حقّ رسيده باشد تا بتواند نسبت به اعمال مكلّفين و احكام صادره در اجتماع مسلمين از روى اراده و عزم برخاسته از مقام شهود و اشراف بر حقايق و قضاياى خارجى به واسطه اتّصال به عالم ملكوت حكم و فتوا صادر نمايد.

و لذا مرحوم علّامه طهرانى می‌‏فرمودند:

مرجع نمی‌‏تواند نسبت به جميع مكلّفين و نيز حوادث مشابه، حكمى به نحو عموم و فتوايى واحد صادر نمايد، بلكه بايد به واسطه اشراف بر نفس و خصوصيّات وجودى و صفات و شاكله هر فرد حكم موافق و مختصّ به او را صادر نمايد و چه بسا ايراد فتواى واحد نسبت به فردى موجب هلاكت و فساد او خواهد شد.

و همين سعه صدر و بينش فراگير و احساس مسئوليّت در برابر همه بندگان خدا و تعهّد نسبت به فلاح و هدايت همه افراد، به واسطه همان درک و معرفت توحيد و شهود او است كه معتقد بودند:

يک رجل الهى و عارف باللَه و عالم بأمر اللَه بايد دايره تبليغ و ارشاد خود را محدود به افرادى خاص و منطق‌ه‏اى محدود ننمايد بلكه با تمامى افراد بشر و بلكه همه رؤساى جمهور كشورهاى دنيا بلا استثناء، باب گفتگو و نصيحت و ارشاد را بگشايد و به همان رسالت و تعهّدى كه رسول خدا و ائمّه معصومين علیهم السلام نسبت به هدايت عامّه مردم داشتند عمل نمايد. (مقاله فروغ جاوید)

4. نسل جوان

مرحوم علّامه طهرانی نسبت به مطالبات بر حقّ و منطقى انسان مخصوصاً نسل جوان بسيار تأكيد داشتند و می‌‏فرمودند:

«اينها به فطرت الهى و صفات و خصائل متعالى ربوبى كه در نهاد بشر به وديعه گذارده شده است از سايرين نزديک‏ترند و در يک حكومت و اجتماع اسلامى نمی‌‏توان به سؤالات و مطالبات و تقاضاى به حقّ آنان بی‌تفاوت بود.» (مقاله فروغ جاوید)

5. ترور

ایشان به شدّت با مساله ترور مخالف بودند و می‌فرمودند:

و در این باره حدیثی است معروف که می‌فرماید:

«الإسلامُ قیّدَ الفَتک؛ اسلام ترور را برداشته و حذف نموده است.»

و به همین علّت بوده است که جناب مسلم بن عقیل سلام اللَه علیه نمایندۀ صاحب ولایت حضرت سیّدالشّهداء علیه السّلام اقدام به ترور عبیداللَه بن زیاد ـ لعنه اللَه ـ ننمود و او را در منزل هانی بن عروه به قتل نرساند؛ زیرا نمایندۀ امام معصوم علیه السّلام به واسطۀ اتّصال نفس و اشراف معصوم بر او، کاری را که بر خلاف اراده و رضای معصوم است انجام نمی‌دهد. (مقاله فروغ جاوید)

   3.خانواده و اجتماع

1. بینش دقیق نسبت به جریانات اجتماعی

علّامه طهرانى نسبت به جريانات اجتماعى دقّت و موشكافى شگرفى داشتند كه البته اين مرتبه از نبوغ و تفوّق را می‌‏توان ناشى از اشراف ملكوتى و احاطه غيبى نفس از عوالم ربوبى دانست. حسّاسيت ايشان نسبت به پديده عربى زدايى از فرهنگ فارسى و جايگزينى واژه‏هاى فارسى بسيار بارز و نمودار بود.

تأكيد بليغ ايشان نسبت به تاريخ هجرى قمرى و محو آداب و رسوم جاهلى همچون پديده نوروز و جايگزينى مناسبات اسلامى و مراسم اصيل و سنن الهى همچون احياى عيد قربان و فطر و غدير و مبعث و ميلاد صاحب ولايت كبرى حضرت حجّة بن الحسن العسكرى ــ ارواحنا فداه ــ و ساير اعياد و مناسبت‏هاى مربوط به حضرات معصومين‌علیهم السلام بر همگان مشهود و ملموس بود.

راجع به اربعین، می‌فرمودند:

«اربعین مختصّ به سیدالشهداء علیه السّلام است، حتّی درباره سایر حضرات معصومین علیهم السّلام شنیده نشده است.» (مقاله فروغ جاوید)

همچنین نسبت به مسأله محدوديت نسل، با صراحت، عوامل خارجى را محرِّك اصلى و مسبّب اين حركت خلاف و مذموم و خانمان‏‌برانداز جامعه مسلمين دانسته، و با شدّت و حِدّت هرچه تمام‌‏تر با آن برخورد می‌نمودند. (مهر فروزان، ص 151)

2. انس و محبت

در تمام سخنانشان خدمت به خلق و مدارا با مردم و ایثار و گذشت و اعراض از دنیا و دام‌های شیطان و ایجاد محبّت و صفا بین دوستان و گرمی و صمیمیّت در خانواده، وجود داشت. بارها می‌فرمودند:

«آن خانوادۀ یهودی که در بین خود با محبّت و اُنس و اُ‌لفت زندگی می‌کنند، به خداوند نزدیک‌ترند از یک خانوادۀ شیعۀ امیرالمؤمنین علیه السّلام که در حال نقار و کدورت بسر می‌برند؛ و آن پرستار مسیحی که در بیمارستان برای خاطر خدا خدمت به مرضیٰ را به نحو احسن با روی خوش انجام می‌دهد، حقّاً و واقعاً شیعۀ امیرالمؤمنین علیه السّلام است، و آن پرستار شیعه که با مرضیٰ به خشونت و درشتی برخورد می‌نماید و قلب آنها را می‌شکند، از مذهب و آیین امیرالمؤمنین علیه السّلام به دور است.» (مهر فروزان، ص175)

مجموعه آثار علامه طهرانی قدس اللَه سره

کتاب‌های علامه طهرانی قدّس اللَه سرّه

1- مجموعه کتاب اللَه شناسی 3 جلد

2- مجموعه کتاب امام شناسی  18 جلد

3- مجموعه کتاب معاد شناسی 10 جلد

4- مجموعه کتاب  نور ملکوت قرآن 4 جلد

5- مجموعه کتاب  انوار ملکوت (نور ملکوت روزه، نماز، مسجد، قرآن و دعا) 2 جلد

6- مجموعه کتاب شرح فقراتی از دعای أبو حمزه ثمالی 2 جلد 

7- مجموعه کتاب مطلع انوار 14 جلد

8- مجموعه کتاب مبانی اخلاق در آیات و روایات 2 جلد

9- کتاب روح مجرد: یادنامه عارف كامل مرحوم حاج سيد‌هاشم حداد قدس اللَه سره

10- کتاب لمعات الحسین

11- کتاب رساله مودت

12- کتاب تفسیر آیه نور (اللَه نور السموت و الارض)

13- کتاب شرح فقراتی از دعای افتتاح

14- کتاب رساله سیر و سلوک منسوب به بحر العلوم

15- کتاب رساله لب اللباب در سیر و سلوک أولی الألباب

16- کتاب آیین رستگاری

17- کتاب سالک آگاه

18- کتاب توحید علمی و عینی

19- کتاب مهر تابان يادنامه عارف کامل حضرت علّامه طباطبایی قدس اللَه سره

20- کتاب مهر تابناک يادنامه عارف کامل حضرت آیت اللَه العظمی حاج سیّد علی قاضی رضوان اللَه علیه

21- کتاب وظیفه فرد مسلمان در احیای حكومت اسلام

22- کتاب رساله نکاحیه: کاهش جمعیت، ضربه ای سهمگین بر پیکر مسلمین

23- کتاب رساله نوین

24- کتاب رساله بدیعه

25- کتاب نگرشی بر مقاله بسط و قبض تئوریک شریعت دکتر عبد الکریم سروش

26- کتاب سر الفتوح ناظر بر پرواز روح

27- کتاب هدیه غدیریه

28- کتاب رساله اجتهاد و تقلید

29- کتاب مبانی تشیّع

30- کتاب مناقب اهل بیت علیهم السّلام

31- کتاب  رسالة حول مسألة رؤية الهلال‏

32- کتاب صلاة الجمعة

33- کتاب ترجمۀ صلاة الجمعة

34- کتاب مباحث فقهی

35- کتاب ولایت فقیه در حکومت اسلام 4 جلد

مجموعه سخنرانی های علامه طهرانی قدس اللَه سره

1- مجموعه سخنرانی های سالک آگاه

2- مجموعه سخنرانی های تفسیر آیه نور

3- مجموعه سخنرانی های آیین رستگاری 

4- مجموعه سخنرانی های شرح دعای ابوحمزه ثمالی

5- مجموعه سخنرانی های شرح دعای افتتاح

6- مجموعه سخنرانی های مباحث فقهی

7- مجموعه سخنرانی های مبانی اخلاق

8- مجموعه سخنرانی های مبانی تشیع

9- مجموعه سخنرانی های معاد شناسی

10- مجموعه سخنرانی های مناقب اهل بیت

11- مجموعه سخنرانی های مواعظ ماه رمضان 1397 هجری قمری

12- مجموعه سخنرانی های مواعظ ماه رمضان 1398 هجری قمری