صوتهای مربوط به ولایت فقیه

تعداد: 14مشاهده بیشتر...

پرسش و پاسخ های مربوط به ولایت فقیه

تعداد: 4
پرسش: ایام البیض ولایت فقیه وقت نماز مغرب قرائت قران در ایام عذر بانوان

کد: 2335گروه: احکام

سلام.

من از شاگردان شما نیستم.ایام البیض در خانه کسی بودم و دیدم که بساط صبحانه به راه بود.
1. نظر شما درباره روزه آن ایام چیست؟و آیا درست است که در آن روز سفره انداختند؟
2. نظر شما درباره ولایت فقیه و شخص ولی فقیه چیست؟
3. نظر شما درباره امام خمینی چیست؟
4. نظر اکثر علما این است که هنگام غروب افتاب نماز عصر قضا میشود و بیست دقیقه بعد نماز مغرب و چرا نظر شما متفاوت است؟
5.قران خواندن در عادات ماهانه حرام است یا مکروه یا جایز؟چرا؟ با تشکر...

هوالعلیم

1- مستحب است ولی واجب نیست و غذا خوردن اشکالی ندارد.

2- در مسئله ولایت فقیه مرحوم علّامه طهرانی چهار جلد کتاب نوشته اند.

3- بنده راجع به افراد إظهار نظر نمی کنم.

4- همه ما باید رأی خود را از احادیث و آثار اهل بیت علیهم السّلام اخذ نمائیم و طبیعی است که آراء با یکدیگر ممکن است اختلاف داشته باشد و مگر اختلاف آراء منحصر در این قضیّه است و آنان با یکدیگر اختلاف ندارند؟

5- مکروه است.

پرسش: ولایت مطلقه فقیه

کد: 2140گروه: شبهات وپاسخ‌ها
سلام علیکم شهادت مظلومانه بانوی دو عالم را تسلیت عرض میکنم اگر برایتان مقدور است توضیح مختصری در مورد « ولایت تکوینی تشریعی مطلقه» بفرمایید و اگر ممکن است بفرمایید کدام یک را در حال حاضر برای جامعه ضروری میدانید در صورت امکان بفرمایید « حضرت آیت اللَه خمینی فرمودند همه اختیارات ولی امر امام عصر عج را میتوان به دست ولی فقیه حاضر سپرد» تا چه میزان میتوان این امر را اجرایی کرد؟ ایشان مثالی هم زدند که ولی امر امام عصر عج میتواند به مردی بگوید از حالا همسرت بر تو حرام شد به دلایلی که من تشخیص دادم .... اما آیا ولی فقیه هم این اختیار را دارد؟ در پناه حق یاعلی
هوالعلیم
1 ولیّ فقیه به معنائی که امروز مصطلح است هیچ گاه نمی تواند به جای امام معصوم علیه السّلام بنشیند و امر او و نهی او را در هر مورد به نحو اطلاق اجراء نماید و این مسئله هم عقلا و هم شرعا ممتنع و محال است.
ولایت تکوینی یعنی احاطۀ علّی و طولی بر تمامی موجودات و بر همۀ نفوس و این اختصاص به معصوم علیه السّلام دارد و بس! و به همین دلیل است که می گوئیم کسی نمی تواند به جای معصوم بنشیند.
پرسش: ولایت فقیه مطلق است یا مقید

کد: 2139گروه: شبهات وپاسخ‌ها
با سلام محضر مبارک حضرت آیت اللَه طهرانی
لطفا نظر مبارک خود را در مورد ولایت فقیه و مطلقه بودن یا نبودن آن و نحوه حکومت به صورت شورائی یا فردی بفرمائید.با تشکر
هوالعلیم.
انشاءاللَه توضیح این مطالب در آینده خواهد آمد.
پرسش: ایا مشروعیت حکومت منوط به اقبال و ادبار مردم است

کد: 1965گروه: اجتماعی
1 ) پرداختن به حفظ ظاهری ایات قران چگونه است ؟ ایا پرداختن به تفسیر به جای حفظ بهتر نیست ؟
2 ) در مثل زمان امیر المومنین که مردم برای خلافت به ایشان اقبال نمودند :میزان اقبال مردم برای مشروعیت ظاهری حکومت ،چند درصد باید باشد ، و همینطور چه میزان ادبار موجب عدم مشروعیت میشود ؟
3 ) ایا وحدت میان فرق مختلف اسلامی برای مقابله با دشمن واحد لازم است ؟

هوالعلیم

1) مسئله مشروعیّت حکومت که امروزه زیاد ازآن سخن می رود وهر کسی براساس بینش خاصّ خود تغییر و تبیین می نماید به یک اصل عقلائی و فلسفی بازگشت می نماید و آن لزوم اختیار ارجح و افضل در همه امور و مسایل است و به عبارت دیگر از جمله قضایائی است که دلیل و برهان او پیوسته مؤید و همراه او خواهد بود. فلهذا در قرآن کریم از زبان حضرت ابراهیم علیه السلام نسبت به عموی خویش آذر می فرماید: (يا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جاءَني مِنَ الْعِلْمِ ما لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْني أَهْدِكَ صِراطاً سَوِيًّا) ،طبیعی است که مقصود از لزوم اطاعت در مواردی است که یکی از طرفین فاقد علم و معرفت طرف دیگر است و در مواردی که طرفین در شناخت آن یکسان باشند دیگر لزوم اطاعت بی معنی خواهد بود.
بر این اساس مطلبی بسیار مهم و حائز توجه در اینجا مطرح می شود و آن اینکه در مسئله حکومت آیا اختیار انسان که علت و منشأ تکوّن آن می باشد، در صورت تعارض با اختیار و رضای پروردگار متعال مقدّم است یا مؤخّر .
یعنی وقتی اختیار و ارادۀ یک نفر در مقابل اختیار الهی قرار می گیرد آن فرد می تواند اختیار الهی را به کناری زده و از میل و ارادۀ خودش پیروی نماید؟
قرآن کریم می فرماید: (وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ) . دراین آیه شریفه حکم خدا و رسول او بر میل و اراده انسان مقدم شمرده شده است و این تقدم نیز با اختیار انسان تحقّق می یابد.
بنابراین مشروعیّت حکومت را باید در راستای تحقّق شرائط حکومت از جانب پروردگار ارزیابی کرد نه بر اساس میل و خواست اشخاص (که بر محور اغراض و تمایلات شخصیّه و مقاصد دنیویّه هر فرد برای خودش گرچه به ضرر دیگری باشد)صورت می بندد. چنانچه امروزه در دنیا مشاهده می شود.
مگر مشروعیّت نماز و روزه و حج و احکام عبادی و معاملات به اختیار افراد است ؟ که مشروعیّت حکومت مترتّب بر اختیار اشخاص باشد؟ و از جهت وحدت ملاک چه فرقی بین حکومت و بین سایر احکام می باشد؟
فلهذا می توان گفت بطور کلّی بحث در مشروعیّت حکومت که با انتخاب و اختیار یک ملت و اعمال سلیقۀ شخصی او صورت می پذیرد و یا با اختیار و انتخاب از جانب پروردگار بحث بی فائده ونتیجه ای خواهد بود. و آنچه که باید محوریّت بحث قرار گیرد (پس از فراغ ازمشرعیت حکومت از جانب پروردگار) شرائط احراز قابلیّت و شایستگی حاکم اسلامی در تشکیل حکومت است.
بدیهی است براساس انطباق منطق عقل با مبانی شرع هر شخصی واجد این شرائط و حائز این مرتبت نمی باشد. و تحمل چنین مسئولیتی بس خطیر و فوق العاده حیاتی، درعهدۀ انسان والائی است که نفس او از شوائب کثرت به مراتب وحدت متصل شده باشد و از جزئیت به کلیّت پیوسته باشد و از خودی و أنانیت نفس بالکلیّه رها گردیده، انوارملکوت و بوارق جبروت بر نفس و ضمیر و قلب او مستمر اً و پایداربتابد و اراده و مشیت حضرت حق از زبان و کردار او در عالم شهود به عینیّت در آید و کلیّه استعدادهای مُودّعه ربوبی در نفس و وجود او به فعلیّت تامّه درآمده باشد که توضیح وشرح این مسایل در کتاب قویم حضرت علامه والد قدس اللَه سره به نام ولایت فقیه درحکومت اسلام آمده است و نیز این حقیر در برخی از پاورقیهای خود در کتاب صلاة جمعه مرحوم والد به آن اشارت نموده ام.
این مرتبت به عنوان شاخص اصلی و اصل اوّلی در تشکیل حکومت اسلام شمرده می شود که فرد أتَّم و أکمل و أعلی و أفضل آن وجود مقدس معصومین علیهم السلام می باشند و پس از آن در اولیای الهی و عرفاء باللَه و بامراللَه تجلّی و تحقّق می یابد و پس از آن به قاعدۀ الأفضل فالأفضل در مراتب دیگر و اشخاص دیگر جاری و ساری می گردد و بنابر همین قاعده عقلی و برهان نقلی نسبت به میزان اختیار و کیفیّت تصرّفات قطعاً و یقیناً مراتب اختلاف موجود می باشد.
2) و امّا حفظ قرآن فی حدّ نفسه و به تنهائی نیز بسیار مطلوبست و شایسته است همراه با حفظ به معانی آن نیز توجّه شود.
3) مسئله وحدت در میان امّت اسلام اگر به معنای دست کشیدن و کنار زدن مبانی و معتقدات مسلّم مکتب تشیّع باشد که قطعاً باطل و حرام و موجب خسران و بوار در آخرت است. ولی اگر به معنای تشریک مساعی در مقابله با فرهنگ کفر و بیگانه باشد صحیح و بجا است.