پرسش و پاسخ های مربوط به وحدت میان مسلمانان

تعداد: 2
پرسش: ایا مشروعیت حکومت منوط به اقبال و ادبار مردم است

کد: 1965گروه: اجتماعی
1 ) پرداختن به حفظ ظاهری ایات قران چگونه است ؟ ایا پرداختن به تفسیر به جای حفظ بهتر نیست ؟
2 ) در مثل زمان امیر المومنین که مردم برای خلافت به ایشان اقبال نمودند :میزان اقبال مردم برای مشروعیت ظاهری حکومت ،چند درصد باید باشد ، و همینطور چه میزان ادبار موجب عدم مشروعیت میشود ؟
3 ) ایا وحدت میان فرق مختلف اسلامی برای مقابله با دشمن واحد لازم است ؟

هوالعلیم

1) مسئله مشروعیّت حکومت که امروزه زیاد ازآن سخن می رود وهر کسی براساس بینش خاصّ خود تغییر و تبیین می نماید به یک اصل عقلائی و فلسفی بازگشت می نماید و آن لزوم اختیار ارجح و افضل در همه امور و مسایل است و به عبارت دیگر از جمله قضایائی است که دلیل و برهان او پیوسته مؤید و همراه او خواهد بود. فلهذا در قرآن کریم از زبان حضرت ابراهیم علیه السلام نسبت به عموی خویش آذر می فرماید: (يا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جاءَني مِنَ الْعِلْمِ ما لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْني أَهْدِكَ صِراطاً سَوِيًّا) ،طبیعی است که مقصود از لزوم اطاعت در مواردی است که یکی از طرفین فاقد علم و معرفت طرف دیگر است و در مواردی که طرفین در شناخت آن یکسان باشند دیگر لزوم اطاعت بی معنی خواهد بود.
بر این اساس مطلبی بسیار مهم و حائز توجه در اینجا مطرح می شود و آن اینکه در مسئله حکومت آیا اختیار انسان که علت و منشأ تکوّن آن می باشد، در صورت تعارض با اختیار و رضای پروردگار متعال مقدّم است یا مؤخّر .
یعنی وقتی اختیار و ارادۀ یک نفر در مقابل اختیار الهی قرار می گیرد آن فرد می تواند اختیار الهی را به کناری زده و از میل و ارادۀ خودش پیروی نماید؟
قرآن کریم می فرماید: (وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ) . دراین آیه شریفه حکم خدا و رسول او بر میل و اراده انسان مقدم شمرده شده است و این تقدم نیز با اختیار انسان تحقّق می یابد.
بنابراین مشروعیّت حکومت را باید در راستای تحقّق شرائط حکومت از جانب پروردگار ارزیابی کرد نه بر اساس میل و خواست اشخاص (که بر محور اغراض و تمایلات شخصیّه و مقاصد دنیویّه هر فرد برای خودش گرچه به ضرر دیگری باشد)صورت می بندد. چنانچه امروزه در دنیا مشاهده می شود.
مگر مشروعیّت نماز و روزه و حج و احکام عبادی و معاملات به اختیار افراد است ؟ که مشروعیّت حکومت مترتّب بر اختیار اشخاص باشد؟ و از جهت وحدت ملاک چه فرقی بین حکومت و بین سایر احکام می باشد؟
فلهذا می توان گفت بطور کلّی بحث در مشروعیّت حکومت که با انتخاب و اختیار یک ملت و اعمال سلیقۀ شخصی او صورت می پذیرد و یا با اختیار و انتخاب از جانب پروردگار بحث بی فائده ونتیجه ای خواهد بود. و آنچه که باید محوریّت بحث قرار گیرد (پس از فراغ ازمشرعیت حکومت از جانب پروردگار) شرائط احراز قابلیّت و شایستگی حاکم اسلامی در تشکیل حکومت است.
بدیهی است براساس انطباق منطق عقل با مبانی شرع هر شخصی واجد این شرائط و حائز این مرتبت نمی باشد. و تحمل چنین مسئولیتی بس خطیر و فوق العاده حیاتی، درعهدۀ انسان والائی است که نفس او از شوائب کثرت به مراتب وحدت متصل شده باشد و از جزئیت به کلیّت پیوسته باشد و از خودی و أنانیت نفس بالکلیّه رها گردیده، انوارملکوت و بوارق جبروت بر نفس و ضمیر و قلب او مستمر اً و پایداربتابد و اراده و مشیت حضرت حق از زبان و کردار او در عالم شهود به عینیّت در آید و کلیّه استعدادهای مُودّعه ربوبی در نفس و وجود او به فعلیّت تامّه درآمده باشد که توضیح وشرح این مسایل در کتاب قویم حضرت علامه والد قدس اللَه سره به نام ولایت فقیه درحکومت اسلام آمده است و نیز این حقیر در برخی از پاورقیهای خود در کتاب صلاة جمعه مرحوم والد به آن اشارت نموده ام.
این مرتبت به عنوان شاخص اصلی و اصل اوّلی در تشکیل حکومت اسلام شمرده می شود که فرد أتَّم و أکمل و أعلی و أفضل آن وجود مقدس معصومین علیهم السلام می باشند و پس از آن در اولیای الهی و عرفاء باللَه و بامراللَه تجلّی و تحقّق می یابد و پس از آن به قاعدۀ الأفضل فالأفضل در مراتب دیگر و اشخاص دیگر جاری و ساری می گردد و بنابر همین قاعده عقلی و برهان نقلی نسبت به میزان اختیار و کیفیّت تصرّفات قطعاً و یقیناً مراتب اختلاف موجود می باشد.
2) و امّا حفظ قرآن فی حدّ نفسه و به تنهائی نیز بسیار مطلوبست و شایسته است همراه با حفظ به معانی آن نیز توجّه شود.
3) مسئله وحدت در میان امّت اسلام اگر به معنای دست کشیدن و کنار زدن مبانی و معتقدات مسلّم مکتب تشیّع باشد که قطعاً باطل و حرام و موجب خسران و بوار در آخرت است. ولی اگر به معنای تشریک مساعی در مقابله با فرهنگ کفر و بیگانه باشد صحیح و بجا است.

پرسش: تبیین رابطه با اهل سنت

کد: 1963گروه: اجتماعی
با سلام
لطفا نظر خود را درمورد چگونگی رابطه با اهل سنت بفرمایید.ایا جنابعالی مسئله تقریب مذاهب را تایید میفرمایید واز نظر شما وحدت میان مسلمین در کنار امر مهم تبلیغ برای مذهب شیعه چگونه محقق خواهد شد وکدامیک دارای اولویت است؟آیا فتوای اخیر مقام معظم رهبری در خصوص حرمت توهین به عایشه را برای ایجاد وحدت مفید وضروری میدانید یا خیر؟

هو العلیم

1ـ اشکالی ندارد و باید ارتباط وثیق با برادران عامّه بر اساس موازین مشترک انجام شود ولی از مبانی اصیل به هیچ وجه کناره گیری نکرد.
2ـ باید بین سبّ و لعن به عایشه که موجب تحریک و مقابله اهل سنّت خواهد شد و بیان عداوت ها و انحراف ها و دشمنی او با رسول خدا و خاندان عصمت و توطئه های او فرق گذاشت.